هاشمیطبا: مردمگرایی افراطی، نقطه ضعف جمهوری اسلامی بوده و هست
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: سید مصطفی هاشمی طبا میگوید «نقطه ضعف حکومت ما این است که نوعی مردمگرایی افراطی داشتهاند که البته به نتیجه نهایی نمیرسد به دلیل اینکه مبانی اقتصاد مملکت ضعیف شده است». در آستانهی دههی فجر برای نگاهی کلانتر به انقلاب سال 57 انصاف نیوز به نقاط ضعف و قدرت حکمرانی قبل و بعد از انقلاب پرداخته است.
هاشمیطبا درمورد نقاط ضعف یا قوتی حکمرانی در این دو دوره میگوید: اینکه بگوییم ضعف یا قوت خیلی نسبی است. بعضی موارد از دیدگاهی میتواند نقطهی ضعف و از دیدگاهی میتواند نقطهی قوت باشد. میتوانیم مثال بزنم که چه کارهایی انجام دادهاند ولی من نمیتوانم بگویم کدام به طور مطلق مثبت یا منفی بوده است.
برای مثال فرض کنید ما آن زمان به عنوان ژاندارم خلیج فارس مطرح شده بودیم؛ حالا این بد است یا خوب؟! از دیدگاهی خیلی خوب است برای اینکه وقتی ما یک مقداری در مورد خلیج فارس کوتاه آمدیم طرفهای مقابل تقویت شدند تا جایی که میخواهند نام خلیج فارس را نیز تغییر دهند. از دیدگاهی دیگر ممکن است ژاندارم خلیج فارس بودن بد تعبیر شود با این استدلال که ما به این دلیل که خواستیم ژاندارم خلیج فارس شویم کارگزار آمریکا در منطقه شدیم. بنابراین نمی توان نمره داد که عملی خوب یا بد است ولی میتوان گفت که چه اقداماتی انجام شده است.
با افزایش درآمدهای نفتی که میتوانست آیندهی ایران را تضمین کند و همچنین تقویت ارتش، آن زمان ایران میتوانست هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ نظامی در منطقه سرآمد باشد. البته که این امر با حمایت آمریکا محقق میشد چون ایران موقعیت ژئوپولتیکی دارد که روسیه را از یک سمت دارد و آمریکا هم میخواهد در خاورمیانه سلطه داشته باشد بنابراین در آن زمان ایران به عنوان عامل آمریکا در خاورمیانه سلطه داشت.
از لحاظ فرهنگی، گرایش به بخش منحط فرهنگ غرب، چون همهی فرهنگ غرب که منحط نیست بخشی از آن منحط است کمااینکه بخشی از فرهنگ فعلی ما هم منحط است، و ترویج این انحطاط فرهنگی در ایران متاسفانه در آن زمان در دستور کار بود و نمونهی آن هم جشن هنر شیراز بود. علاوه بر این به نوعی مذهب اصلی را زدودن و مذهبسازی در داخل کشور هم به نوعی روش بود.
به نظر من در بعضی موارد بد نبود که ایران سرآمد منطقه باشد ولی اینکه ایران دستآموز آمریکا در منطقه باشد بد بود. البته در آن زمان گفته میشد که برای مردم هم کار میکنند ولی روششان این بود که سرمایهگذاری در ایران شود و در اثر سرمایهگذاریها به تدریج وضع مردم هم بهتر شود و نیز با ایجاد صنایع مونتاژ که در دستور کار آن خودکفایی هم بود نوعی مصرف گرایی در جامعه رواج پیدا کند.
بعد از انقلاب، دشمنی با آمریکا تشدید شد؛ دشمنی ما با اسرائیل عیان شد و به همین ترتیب اینها عناصر و عوامل مختلفی را علیه ما شوراندند و عامل حمله به ما شدند. کشورهای خلیج فارس هم بیشتر طرف آمریکا رفتند و اخیرا هم طرف اسرائیل رفتند به این دلیل که نوعی ایرانهراسی در منطقه و در نقاط دیگر تبلیغ میشود. ممکن است واقعا چنین هراسی هم نداشته باشند ولی تبلیغش را میکنند.
در زمینهی اقتصادی هم ما قبل از اینکه به سرمایهگذاری و تولید برسیم؛ بخاطر مردم شروع به هزینه کردن ثروت مملکت کردیم. ما برای رفاه مردم مثل کسی که روی گنج نشسته است شروع به خرج کردن آن کردیم. منابع آبی و نفتی خرج شده؛ چیزی از اینهمه درآمد نفتی باقی نمانده؛ توسعهی مملکت به شدت عقب افتاده؛ کشاورزی به همان شیوهی گذشته ادامه پیدا کرده و… همهی اینها به این دلیل است که ما اولویت را بر خرج کردن برای مردم گذاشتیم. سبک زندگیای که قبل از انقلاب بود تشدید شده است؛ نارضایتیها به دلیل اختلاف طبقاتی بیشتر شده است؛ مظاهر شهرنشینی در ادامهی سیاستهای گذشته به شدت رشد پیدا کرده است.
با این توضیحات به نظر من نقطه ضعف حکومت ما این است که نوعی مردمگرایی افراطی داشتهاند که البته به نتیجه نهایی نمیرسد به دلیل اینکه مبانی اقتصاد مملکت ضعیف شده است. کشور کاملا در خط افتاده است؛ زمینها نشست کردهاند؛ چاهها، رودخانهها و تالابها خشکیدهاند و مسیری برای جبران این منابع از دست رفته باقی نمانده است. از نظر ژئوپلتیک هم به دلیل اینکه ما خواستیم سرآمد باشیم توسط اسرائیل و عوامل آن محاصره شدهایم.
هاشمی طبا در دولتهای محمدجواد باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع، و در دولت دوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بوده است. او همچنین از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ رئیس کمیته ملی المپیک بود.
انتهای پیام
آقای هاشمی طبا کدوم مردم گرایی؟
نمی دانم موقعی که سر کار بودند اینطور فکر نمی کردند حالا کهقشری از مردم قهر کردند و زمان گذشته. تراوش ذهن است