سخنان مهم خاتمی و خوئینیها: «به امور حاشیهای چسبیدیم»
تجدید میثاق اعضای مجمع روحانیون مبارز با آرمانهای امام خمینی
اعضای مجمع روحانیون مبارز دوشنبه شب (17 بهمن ماه) با حضور در حرم امام خمینی با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تجدید میثاق کردند.
به گزارش خبرنگار جماران، در این مراسم که آیت الله سید محمد موسوی خوئینیها دبیرکل و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی رئیس شورای مرکزی حضور داشتند، اعضای مجمع روحانیون مبارز با حضور بر مزار امام خمینی به مقام شامخ ایشان ادای احترام کرده و ضمن قرائت فاتحه یاد و خاطره ایشان را در چهل و چهارمین فجر انقلاب اسلامی گرامی داشتند.
در حاشیه این مراسم، جلسه مجمع روحانیون مبارز با حضور نوه امام خمینی، حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی برگزار شد.
در این جلسه، سید محمد خاتمی طی سخنانی با تأکید بر اینکه در عظمت امام خمینی تردیدی نیست، گفت: امام شخصیت ممتازی است که به لحاظ عرفانی، حکمی، فقهی و سیاسی انسان بزرگی است و همین که ایشان به کمک این ملت بزرگ توانستند یک رژیم استبدادی وابسته را سرنگون کنند، مسأله مهمی است.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود: من عظمت امام را از این جهت که بنیانگذار جمهوری اسلامی است، میدانم؛ «جمهوری» به همان معنا که در دنیا هست و «اسلامی» هم به شکلی که در آستانه انقلاب معرفی و بر اساس آن از مردم رأی گرفته شد. اما امروز نمی دانیم آیا باید به خاطر پیروزی انقلاب جشن بگیریم و خوشحال باشیم یا آنکه به خاطر انحرافی که در مسیر آن ایجاد شده عزادار باشیم؟! این مسأله بسیار مهم است و باید مشخص کنیم که امروز از چه چیزی دفاع می کنیم.
وی ادامه داد: البته معتقدم برخی انحرافات در زمان امام هم بود، ولی امام بحمدالله در اواخر عمرشان گفتند، «انشاءاللّه تصمیم دارم در تمام زمینهها وضع به صورتى درآید که همه طبق قانون اساسى حرکت کنیم. آنچه در این سالها انجام گرفته است در ارتباط با جنگ بوده است. مصلحت نظام و اسلام اقتضا مىکرد تا گرههاى کور قانونى سریعاً به نفع مردم و اسلام باز گردد». ولی در آنچه عملا واقع شد، ما چندان آثاری از تحقق این سخن ایشان را نمی بینیم. یعنی اگر امروز می خواهیم از امام دفاع کنیم باید بگوییم ایشان چه می خواستند و اگر آن اهداف تحقق پیدا میکرد چه میشد؟ سپس بگوییم عملا چه چیزی تحقق پیدا کرد و باید چه کار کنیم که به معیارهایی که معرفی شد، برگردیم؟!
خاتمی با اشاره به اینکه آنچه که در 12 فروردین به آن رأی داده شد، «جمهوری اسلامی» بود، یادآور شد: البته جمهوری اسلامی دارای ابهام است؛ حقیقت اسلام مشخص است، ولی اسلام در عرصه اجتماعی باید به صورتی باشد که بتواند با جمهوریت سازگار شود. نمی خواهم بگویم با قصد و غرض، ولی متأـسفانه آنچه که اتفاق افتاد چیز دیگری بود.
وی با اشاره به اینکه امام پیشنهاد دهنده جمهوری اسلامی بودند، تصریح کرد: معتقدم جمهوری اسلامی می تواند برآورنده نیازهای زمان ما، خواسته های مردم و گشاینده راهی به سوی یک زندگی بهتر باشد که این ملت مستحق آن است. امیدوارم خدای متعال ما را در دفاع از امام یا لااقل اعلام این امور که امام را با کدام موضع می شناسیم و اینکه ایشان و مردم چه می خواستند و اگر از آن مسأله انحرافی پیدا شده باید چه کار کنیم که از آن انحراف نجات پیدا کنیم، موفق کند تا بتوانیم در جهت مرضی رضای خودش و مصحلت مردم، کشور و جامعه عمل کنیم. معتقدم می توانیم آرزو های یاد شده را از مبانی امام استخراج کنیم، چرا که امور چندان پوشیده ای نیست.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: گرچه دیگران هم سعی می کنند روال و روشی که خودشان اتخاذ کرده اند را به نحوی منتسب به امام کنند، ولی من معتقدم امام همان کسی است که «جمهوری اسلامی» را پیشنهاد داده و مردم هم به آن رأی داده اند، ولی در عمل آنچه که رخ داد انحراف از آن مسیر است.
وی در پایان گفت: مهم این است که خداوند به ما توفیق بدهد، اولا راه را بشناسیم و ثانیا توفیق پیدا کنیم راهی که باید برویم را طی کنیم.
در ابتدای این جلسه، دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز در سخنانی یادآور شد: مجمع روحانیون مبارز در حقیقت با تأیید فکری و معنوی حضرت امام و به خصوص با عنایت یادگار گرانقدر ایشان، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد آقا تشکیل شد؛ و رسالت این مجمع پاسداری از اهداف بلند انقلاب اسلامی و آرمان های حضرت امام بوده و در طول این مدت طولانی تشکیل، بحمدالله این توفیق را داشته که در فراز و فرودهای تاریخ انقلاب و حوادث بعد از رحلت حضرت امام، علی رغم همه محدودیت ها و مسائلی که بوده، در حد مقدور سعی کند در اعلام مواضع و حضور سیاسی -و گاهی هم که مشکلات حضور رسمی بوده، با سکوت توأم با تشکیل جلسات غیر رسمی و غیرعلنی-، به حیات سیاسی خودش ادامه بدهد و در تاریخ سیاسی کشور اثرگذار باشد.
حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری افزود: افتخار مجمع در طول این مدت حرکت در صراط مستقیم حضرت امام و پافشاری بر آرمان ها و ارزش های والایی بوده که امام و مردم ایران در انقلاب اسلامی دنبال آن بودند؛ هرچند با مسائل و مشکلاتی هم مواجه بود.
وی در پایان سخنان خود گفت: باید یاد کنیم از اعضای مجمع که در جمع ما بوده اند و امروز در میان ما نیستند؛ مثل مرحوم آیت الله توسلی، آیت الله خلخالی و آقایان درچه ای، محتشمی و صدوقی که واقعا جای همه آنها خالی است. از خداوند علو درجه برای همه آنها و حشر با امام و شهدا را خواستاریم.
آیت الله سید محمد موسوی خوئینیها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز با تأکید بر عظمت شخصیت امام خمینی(س)، گفت: انصافا مردم هم قدردان این نعمت بودند، اما بنده و امثال بنده مثل فرزندان پدری هستیم که از دنیا رفته و یک ثروت عظیم هم در اختیار بچه هایش گذاشته و ما بی عرضه ها فکر کردیم این ثروت عظیم دیگر کار می خواهد چه کند؟!
آیت الله سید محمد موسوی خوئینی ها در سخنانی در حرم مطهر امام خمینی گفت: هرچه فکر می کنم خودم را کوچک تر از آن می دانم که بتوانم راجع به عظمت امام و بزرگی کاری که انجام داد، چیزی عرض کنم. من واقعا خودم را ناتوان می بینم و زبانم الکن است. کار عظیمی که امام کردند در عین ناباوری بسیاری از رجال سیاسی با تجربه آن زمان بود. چیزهایی که عرض می کنم خودم دیده ام و شنیده ام و هیچ کدام از روی کتاب نیست.
دبیرکل مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد: رجال سیاسی باتجربه کاری را که امام انجام دادند جزو نشدنی ها و ناممکن ها می دانستند. نام نمی برم؛ ان شاء الله نیت و قصد همه آنها خیر بوده است. یعنی حتی زمانی که مردم دنبال امام آمده بودند برای چیزی که امام گفته بود، آنها می گفتند، «چون امام در نجف است و(به تعبیر من) خیلی نمی داند سیاست چیست، یک چیزی فرموده اند»؛ اینکه شاه باید برود، برای آنها یک چیز عجیب و غریب بود.
وی افزود: امروز شاه اینقدر در ذهن ما حقیر شده است که به راحتی گفته و شنیده می شود و شاید نسل امروز فکر کنند که مگر این کار چه چیزی بوده است؟! ولی آن زمان بسیاری از رجال سیاسی با تجربه و خوب می گفتند یعنی چه؟ اما کاری که باورشان نمی شد را امام شروع کردند و تا آن جایی در من در ذهنم هست، حتی در میان علما و روحانیون بزرگ آن زمان هم یادم نمی آید کسی در ابتدا در این مسأله با امام همفکر و موافق بودند.
آیت الله موسوی خوئینی ها ادامه داد: من گمان می کنم دیگران وقتی دیدند مردم این حرف را پذیرفته اند، همه آمدند؛ چه علمای بزرگ و فضلا و چه سیاسیون. کار عظیمی بود و شاید برای ما هم که کمی آن ایام یادمان رفته است، باید به ذهنمان بیاوریم که چه خبر بود تا بفهمیم چه اتفاقی افتاد. یک رژیم با سابقه که همه آن را کمک می کردند، از جایی که شاه فکرش را نمی کرد این صدا بلند شد. شاه فکر همه جا را کرده بود، اما فکر اینجا را نکرده بود که از درون حوزه علمیه قم یک روحانی بیاید و بساط سلطنت را به هم بریزد. تمام رجال سیاسی را یا خانه نشین و یا آواره کرده بود و از کشور فرار کرده بودند.
وی اظهار داشت: در این زمینه واقعا خودم را ناتوان می بینم و زبانم الکن است که بتوانم تصویر آن روزگار را امروز بیاورم و ترسیم کنم که چه خبر بود و بفهمیم امام چه کار عظیم غیر قابل باور را باورمند کرد و بعد هم انجام شد. ولی به قیمت خیلی تلاش ها، هزینه ها، رنج ها و سختی های امام و کسانی که قبول داشتند و دنبال امام بودند.
دبیرکل مجمع روحانیون مبارز یادآور شد: برای اولین بار بود که ایران یک رأس حکومتی پیدا می کرد که یک آدم دانشمند بود. یعنی واقعا در تاریخ ایران هرچه ما یادمان هست سلاطین آدم های حداقل دانشمند نبودند؛ حالا هرچه بودند. بعد از جهت انسانی، اخلاقی و همه فضائل، این هم اولین بار در ایران چنین اتفاقی می افتاد. البته من خیلی تاریخ بلد نیستم و اگر قبلا بوده، من حداقل نمی دانم. این هم مسأله بسیار مهمی بود که اتفاق افتاد؛ شخصیتی با این سطح از علم، دانش، تقوا، فهم، فقه، اصول، فلسفه و یک کنشگر سیاسی هم بود.
پیوند در زمان امام بین مردم و رأس حکومت برای اولین بار اتفاق افتاد
وی افزود: مطلب دیگر اینکه پیوند در زمان امام بین مردم و رأس حکومت هم برای اولین بار اتفاق افتاد. من باز هم یاد ندارم و در کتاب هم نخوانده ام که آیا در گذشته میان سلاطین ایران کسی بوده که با مردم اینقدر پیوندش قوی و نزدیک باشد؟! اولین بار یک کسی در رأس حکومت اینقدر با مردمش پیوندی عمیق داشت؛ آن آمدن و آن رفتنش. مدتی هم که در رأس حکومت قرار داشت واقعا ایران بسیار در تلاطم بود؛ چه تلاطم جنگ و چه تلاطم کسانی که به هر حال همچنان طمع داشتند این بساط را به هم بریزند و این بازی را به هم بزنند.
آیت الله موسوی خوئینی ها اظهار داشت: یادتان هست که این دوستان خیلی دلخوشانه می گفتند شش ماه بیشتر دوام نمی آورد و فکر نمی کردند که یک روحانی از قم با نعلین و تسبیح بتواند حکومت نگه دارد. همه کسانی که به رأس حکومت آمده اند با چکمه و با زدن، کشتن و شمشیر آمده اند و این آقا با سخنرانی آمده است. برای آنها چیز عجیب و غریبی بود و امام این پیوند را با مردمش پیدا کرد و تا آخر هم این پیوند بود. روحیاتی که ایام جنگ در جوان ها بود، شوخی نیست؛ خود امام سخنانی دارند که می گویند، جوان ها «می آیند پیش من ـ یک دفعه و دو دفعه نه، زیاد ـ و از من تقاضا می کنند که تو دعا کن که ما شهید بشویم». به هر حال یک کسی آمده و توانسته قلوب ملتی را اینقدر جذب به رأس حاکمیت کند، این یک پدیده عجیب و غریب و سرمایه عظیمی است.
مردم قدردان بودند
امام موفق شد اعتماد را در مردم ایجاد کند
وی یادآور شد: انصافا مردم هم قدردان این نعمت بودند، اما بنده و امثال بنده مثل فرزندان پدری هستیم که از دنیا رفته و یک ثروت عظیم هم در اختیار بچه هایش گذاشته و ما بی عرضه ها فکر کردیم این ثروت عظیم دیگر کار می خواهد چه کند؟! همین که هست از یک گوشه اش می خوریم! یعنی ما در این سال ها هیچ فکر نکرده ایم که باید تولید هم کنیم. گمان می کنم مشکل ما این است که آن ثروت و سرمایه را مولد نکرده ایم و فقط آن را مصرف کرده ایم؛ و امروز رسیده ایم به جایی که احساس می کنیم هم آن دارد کم می شود و هم انگار ما عادت کرده ایم به اینکه فقط بخوریم و راه تولید آن سرمایه و ثروت را نداریم. انگار کاری که امام می کرد برای اینکه آن اعتماد را جلب کند، را نداریم.
دبیرکل مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد: یک کار را امام انجام داد که خیلی عظیم و با عظمت است و آقایان هم اشاره کردند، ولی ما آن راه را ادامه ندادیم؛ یعنی به نظرم مشکل این است که ما ادامه ندادیم و همچنان به سرخوشی آن همه محبوبیت، ثروت و سرمایه زمان را گذرانده ایم و اصولی را که امام بر اساس آنها موفق شد آن کار عظیم را انجام بدهد و آن اعتماد را در مردم ایجاد کند، انگار کنار گذاشتیم و فراموش کردیم.
این مردم و اعتماد مردم نقطه اصلی و مرکزی قدرت امام بود و ما این را از دست داده ایم
وی افزود: به هر حال ما هر طور بخواهیم به این قضیه نگاه کنیم، این مردم و اعتماد مردم نقطه اصلی و مرکزی قدرت امام بود و ما این را از دست داده ایم. یعنی در اثر بی عرضگی ما، این اعتماد مردم را از دست داده ایم و به یک چیزهایی چسبیده ایم که فکر می کنیم آنها خیلی مهم است. من نسبت به کسانی که بعد از امام در سطوح مختلف، چه رهبری و چه سطوح پایین تر، مملکت را اداره می کردند، هرگز ذره ای با سوء ظن نگاه نمی کنم. یعنی هرگز فکر نمی کنم آنها اهل دنیا و ریاست و شهوات بوده اند و به این دلیل مشکل ایجاد کرده اند.
وضع دین و باورها و اعتقادات دینی خیلی عجیب و غریب و ضعیف شده است
ما خوب نفهمیدیم که اصول اساسی امام برای اداره کشور چه بود
آیت الله موسوی خوئینی ها ادامه داد: همه آنها می خواستند کار خوبی انجام دهند، ولی خیلی ها به اصول کار توجه نکردند و اصول از دست رفت. آدم ها بد نیستند و حتی بعضی از آنها خیلی هم خوب هستند و از من و شما هم بهترند، ولی چون آن اصول را از دست داده اند، به نظر من امروز اعتماد مردم خیلی شکننده شده است. من آمار ندارم، ولی در مجموع احساس می کنم که وضع دنیای مردم خوب نیست؛ من با احتیاط می گویم «خوب نیست»، و الّا از هرکس می شنویم می گویند، «خیلی بد است».
وی در پایان با اظهار این عقیده که از سوی دیگر وضع دین هم خوب نیست، تصریح کرد: تا آنجایی که من می فهمم، وضع دین و باورها و اعتقادات دینی خیلی عجیب و غریب و ضعیف شده است. یعنی به هر حال ما مدعی هر دو بوده ایم. من گمان می کنم ما خوب نفهمیدیم که اصول اساسی امام برای اداره کشور چه بود و لذا به امور حاشیه ای چسبیدیم و آن اصول از دست رفت. ان شاء الله خود خداوند ملت و مملکت را از خطراتی که تهدیدش می کند نجات دهد.
انتهای پیام
“…. البته جمهوری اسلامی دارای ابهام است؛ حقیقت اسلام مشخص است، ولی اسلام در عرصه اجتماعی باید به صورتی باشد که بتواند با جمهوریت سازگار شود….”
بهمراه :
“من گمان می کنم ما خوب نفهمیدیم که اصول اساسی امام برای اداره کشور چه بود ”
نشان میدهد که میخواهند ابهام را با ابهام بر طرف کنند…
باید خود اسلام را دوباره شناخت…با روش و وسیله ای معتبر برای یافتن راه درست از قرآن…خواندن و مرور مداوم قرآن با روش مورد تایید خود قرآن و آن رعایت اتصال قول الهی است…و با شرط باور به اعتبار همین چیدمان…
اتصال آیات هر سوره ، تدبر و رعایت مواضع کلمات ، همگی ذیل این دستور هستند :
وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ قصص