جواد امام: براندازان اصلی آنهایی هستند که بر خلاف اراده و خواست ملت تصمیم می گیرند
صبح ما نوشت:
دبیرکل مجمع ایثارگران گفت: ایثارگران امروز برای بازگشت به قدرت نیامده و به دنبال آن نیز نخواهند بود، افتخار ما دفاع از آب و خاک و ناموس و تکلیف دینی مان بوده و از هیچکس طلبکار نبوده و هیچ امتیازی نسبت به دیگران برای خود قائل نبوده و نمی باشیم و همواره خود را بدهکار و مدیون ملت بزرگ و نجیب ایران می دانیم.
جواد امام دبیرکل مجمع ایثارگران در چهارمین کنگره این حزب
دبیرکل مجمع ایثارگران در چهارمین کنگره این حزب گفت: ابتدا جا دارد از تمامی دوستان و دست اندرکاران برگزاری چهارمین کنگره مجمع ایثارگران و عزیزانی که در طول سال های اخیر با رنج و مشقت های فراوان برای برافراشته نگهداشتن پرچم ایثارگران در حزب زحمت کشیدند، تشکر نمایم و همچنین از دوستان شورای مرکزی، شورای سیاسی، هیأت بازرسی ، هیأت اجرایی و فرد فرد عزیزانی که در مجموعه مجمع ایثارگران در سراسر کشور هستند، تشکر کنم. جا دارد تشکر ویژه ای هم از استاد ارجمند حضرت آیت الله سروش محلاتی داشته باشم که دعوت مارا پذیرفتند و ما را از مشعل فروزان علمی و از نظرات ارزشمندشان بهره مند ساختند.
چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب به رهبری حضرت امام(ره) را پشت سر گذاشته و متأسفانه افقی که در آینده پیش رو داشته، تیره و تار بوده و بعضا نسل انقلاب به خاطر عدول از شعارهای انقلاب، آرمانهای مردم، به مسلخ رفتن قانون اساسی، حذف جمهوریت، مخدوش شدن چهره اسلامیت نظام و در یک کلام سلب حق از مردم که حق طبیعی و خدادادی آنها است، یعنی حق تعیین سرنوشت که عملا باعث حذف مردم از تمامی عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی شده، احساس تلخ شکست در تحقق ارزشها داشته و شرمنده از حاصل انقلاب و آنچه بر مردم و کشور گذشته، می باشند.
آرمانهای مردم ایران در طول تاریخ یکصد و بیست ساله اخیر از انقلاب مشروطیت تا جمهوریت( آزادی، حکومت قانون، استقلال، عدالت) توسعه و پیشرفت بوده، اما امروز نسبت ما با این سیاست ها و ناکارآمدی ها که عینا در معرض دید همگان می باشد، چیست؟
بیشتر از ۲۵ سال است که اکثریت مردم با حضور چشمگیر خود در انتخابات های متعدد که به حماسه از آن یاد می شد، خواهان اصلاح و تحول اساسی و بنیادین در ساختارهای نظام بوده و بازگشت به اراده و خواست اکثریت را طلب نموده و لیکن جریان اقتدارگرا با به بن بست کشاندن اصلاحات و ناامید کردن مردم از اصلاحات درون سیستمی، موجب ایجاد بحران های مرکب و انباشته در زمینه های اقتصادی (فقر، بیکاری، حاشیه نشینی) اجتماعی، سیاسی اعم از داخلی و خارجی، هسته ای، زیست محیطی و غیره شده و شکاف های گوناگون از جمله شکاف اکثریت ملت با حاکمیت ، شکاف طبقاتی، شکاف بین قرائت ارتجاعی و واپس گرایانه از دین با جامعه متحول و انسان جوان دهه ۱۳۸۰،۱۳۹۰ را به همراه داشته است و همچنین جریان موصوف باعث بحران های گوناگون نظام جمهوری اسلامی از قبیل بحران مشارکت، مدیریت و کارآمدی، بحران مشروعیت، بحران ایدئولوژیکی، بحران اخلاقی و غیره شده است.
یکی از بحران های جدی کشور اقتصادی است. پایه اصلی این وضعیت قطعا ریشه سیاسی دارد و ناشی از سیاست های غلط حکمرانی به ویژه در حوزه اقتصاد است.
جنبش های گوناگون و سیر رادیکالیزه شدن آنها: (حرکت آنها از خواست اصلاحات درون سیستمی تا شعارهای عبور از نظام)، از جنبش اصلاح طلبانه دوم خرداد ۱۳۷۶ تا جنبش سبز ۱۳۸۸، از جنبش های اعتراضی وسیع سال های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و اکنون ۱۴۰۱، جنبش زن، زندگی ، آزادی ، عبور و رویگردانی بیش از ۸۰ درصد مردم کشور از نظام جمهوری اسلامی و آن هم بر اثر کارنامه همین نظام، خصوصا پس از دوران جنگ و رحلت حضرت امام( ره).
تحولات جامعه، اکثریتی که در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ به قانون اساسی کنونی رأی نداده است چرا که متولد نشده بودند و متفاوت از ما فکر کرده و امروز مقتضای زمان خود طلب می کند.
متأسفانه جریان اقتدارگرا، علیرغم نصایح و انذار های احزاب و شخصیت های سیاسی و تأثیر گذار و تمامی دلسوزان که دل در گرو سربلندی ایران و ایرانی داشته اند، نه تنها وقعی ننهادند بلکه با لجبازی در مقابله با خواست اکثریت مردم، از هیچ کوششی فروگذار نبودند. قانون اساسی سند رسمی میثاق ملت با حکومت تعطیل شده، جمهوریت حذف و به همین دلیل در انتخابات های اخیر اکثریت مردم از شرکت در آن امتناع نمودند.
از چه ها که نگفتیم و ننوشتیم، از صدور بیانیه ها به مناسبت های مختلف و نامه به رهبری و دفاع از حقوق مردم، نگرانی از وضعیت کشور، درخواست بازگشت به مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی و آرمانهای انقلاب و سیره امام و حاکم شدن عقلانیت، خارج شدن نهاد خبرگان از سیطره و نفوذ رهبری، قرار گرفتن مجلس در جایگاه قانونی خود و حذف نهادهای موازی قانونگذار، فاصله گرفتن نهادهای نظامی از عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و غیره، انتخاب شورای نگهبان بی طرف و غیر جناحی و اما کو گوش شنوا.
ای کاش فقط تفاسیر و نظارت های استصوابی برای حذف رقبا تیز و برنده بود و لیکن امروز شاهد اعمال این نگاه و در عمل ذبح نخبگان علمی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی ، سرمایه های ارزشمند هنری ، سینمایی ، ورزشی و حتی فرار سرمایه های اقتصادی هستیم. امروز نه برای دانشگاه و دانشگاهیان ارزش و جایگاهی قائلند و نه برای معلمان و حتی دانش آموزان.
یکی از بحران های جدی کشور اقتصادی است. پایه اصلی این وضعیت قطعا ریشه سیاسی دارد و ناشی از سیاست های غلط حکمرانی به ویژه در حوزه اقتصاد است. درست است که بحران و مشکل اقتصادی است، اما راه حل آن سیاسی است. کشوری که توسط افراد غیر متخصص و فاقد تجربه و بینش اداره می گردد، بهتر از این انتظاری نیست. حاکمیت منصوب، همه مدیران با تجربه را کنار گذاشته و افراد نالایق را بر سر کار آورده است.
تصمیمات سیاسی بالادستی است که منجر به وضعیت امروز شده است. دولت مردان فقط بنا به فرموده و مجری اوامر صادره اقدام می کنند و هیچ اختیاری از خود ندارند.
آیا سیاست های ما موجب دور شدن اعراب و همسایگان و قرار گرفتن در آغوش اسرائیل نشده است؟ چرا برای زمین زدن دولتها که برآمده از رأی اکثریت مردم بود سنگ اندازی و بحران ها، ایجاد و نمونه بارز آن عدم احیا و امضای برجام که امروز مردم و کشور را در فقر و فلاکت قرار داده، شدید؟ چرا اجازه داده شد روسیه که نزد ملت در سده اخیر کارنامه ای جز خیانت نداشته است.
بارها در خصوص سیاست های غلط خارجی هشدار داده شده است، سیاست های غلط و تحت الشعاع قرار دادن امنیت ملی و راهبردهای ناصحیح و تنش زا و تحمیل هزینه های غیر ضرور که تأمین منافع ملی و حفظ امنیت را با چالش های جدی مواجه ساخته و ایران را از مسیر توسعه بازداشته و معیشت مردم را با مشکلات لاینحل مواجه ساخته و در نهایت تأسف، چشم انداز آینده در پرتو این راهبردها بسیار نگران کننده است.
راهبرد ما، در دهه اول انقلاب به رغم درگیری های تمام عیار کشور و تجاوز دشمن بعثی، آیا سیاست نه شرقی و نه غربی نبود که شعار انقلاب بود. آیا غش کردن در داخل شرق در راستای منافع ملی ماست، یا عمل به شعار انقلاب و آرمانهای آزادی خواهان ملت؟ کدامیک؟. آیا سیاست های ما موجب دور شدن اعراب و همسایگان و قرار گرفتن در آغوش اسرائیل نشده است؟ چرا برای زمین زدن دولتها که برآمده از رأی اکثریت مردم بود سنگ اندازی و بحران ها، ایجاد و نمونه بارز آن عدم احیا و امضای برجام که امروز مردم و کشور را در فقر و فلاکت قرار داده، شدید؟ چرا اجازه داده شد روسیه که نزد ملت در سده اخیر کارنامه ای جز خیانت نداشته در جنگ با اوکراین و تجاوز به یک کشور از نام و اعتبار ایران سوء استفاده و هزینه نماید و امروز یکی از بحران ها و چالش های پیش رو ما اروپاست که علیه ما دم برآورده. چرا می بایست نظامیان به جای پرداختن به وظایف و کارکرد های ذاتی خود که همانا حفظ امنیت و پاسداری از تمامیت ارضی است در سیاست های خارجی و دیپلماسی دخالت نمایند؟
آنچه امروز بیش از پیش احساس می شود و موجب نگرانی جامعه و خصوصا ناامیدی نسل جوان به آینده و وجود مشکلات و بحران بحران هاست رفتارها و اقدامات حاکمیت و جریان اقتدار گرا به شرح پیش گفته است و قطعا وضع کنونی قابل تداوم نیست و نیازمند تصمیمی جدی، خطیر و تاریخی است.
تصمیمات سیاسی بالادستی است که منجر به وضعیت امروز شده است. دولت مردان فقط بنا به فرموده و مجری اوامر صادره اقدام می کنند و هیچ اختیاری از خود ندارند
آینده ایران در مخاطره است. پیشگیری از مخاطرات آینده جز با بازگشت به مردم، پذیرش اراده آنان برای زیست تحت نظامی عاری از ستم و تبعیض دینی، مذهبی، قومی، جنسیتی، سیاسی و طبقاتی میسر نخواهد بود.و یکی از راه حل ها ی بنیادین این است که مردم و حکومت می بایست بر سر تعریف بحران ها و آسیب شناسی ها به تفاهم برسند.
آیا اکثریت مردم تعریف شان با حکومت در خصوص مشکلات و بحران ها یکی است یا خیر؟ مشخصا خیر.
بنابراین جامعه و حکومت باید به توافق برسند که بحران بحران ها مشکل نهادهای حکومتی است و ناکارآمدی نهاد های سیاسی، اداری و حکومتی تا زمانی که اصلاح و تغییر ننمایند، حل نخواهد شد. لکن دردی وجود دارد این درد نه از مشکل نیروی انسانی است و نه منابع، امروز مشکل عقل داریم که غائب است.( مشکل عقلانیت است)
خوشبختانه با اقدام مهم و ارزشمند جناب آقای سیدمحمدخاتمی، کورسوی امید در اوج ناامیدی برای آنکه نظام شرایط بحرانی کشور و جامعه را درک کند و هشدارهای تلخ و ناامیدانه خاتمی را با توجه به چشم اندازهای تیره نسبت به عزم نظام برای اصلاح و جلوگیری از فروپاشی جامعه را دریابد. و به باور جناب مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر محبوب دوران جنگ، درباره پایان همه فرصت ها توجه کند و پیش از آنکه هیچ روزنه ای باقی نماند، تن به تغییرات اساسی بدهد.
متأسفانه پس از صدور این دو بیانیه، توسط این دو یار انقلاب و مردم، عده ای در داخل و خارج از کشور در تلاش هستند که با ایجاد تفرقه و عدم توجه به وجوه اشتراک آنها، این دو را در مقابل هم قرار داده و موجب اختلاف بین صفوف اصلاح طلبان و مردم شوند؛ در صورتی که هر دو خواستار پرهیز از خشونت و در چهارچوب منافع ملی و مردم بوده و هر دو ادامه وضع موجود را به صلاح کشور نمی دانند و هر دو مداخله خارجی را محکوم می کنند.
از آنجائی که قبل از صدور این دو بیانیه نامه ای توسط مجمع ایثارگران خطاب به رهبری نوشته و منتشر گردید و بر ضرورت راهکار اصلاحی و بازگشت به مردم و قانون اساسی تأکید و وجوه اشتراک آن عینا در بیانیه آقای خاتمی قرار گرفته است، و امروز نیز به حاکمیت هشدار می دهیم که اگر صدای مردم نشنود در آینده نزدیکی اگر دیر نشده باشد، مردم دیگر به صدای آنها گوش نخواهند داد.
و اما وظیفه و مسئولیت احزاب و کنشگران سیاسی و اجتماعی:
آنچه مسلم است سیاست های غلط و ناکارآمد و در تنگنا قرار گرفتن مردم و وجود فشارهای خارجی و تحریم و ناامیدی، چشم انداز تیره برای نسل آینده به وجود آورده است و رمیدن این نسل از انقلاب و اسلام موجب قد علم کردن سلطنت طلبان و مطرح شدن گروهک منفور منافقین که یکی از مهم ترین عوامل به خشونت کشیده شدن کشور بوده و با دشمن متجاوز بعثی علیه جان بر کفان این آب و خاک با صدام همدست شدند، همین بانیان وضع موجود هستند و از نظر مجمع ایثارگران، براندازان اصلی آنهایی هستند که بر خلاف اراده و خواست ملت تصمیم می گیرند.
مجمع ایثارگران که برای احیای فرهنگ ایثار با تجارب و امتحانهایی که در میادین مبارزه علیه رژیم ستمشاهی و جنگ تحمیلی و عرصه های اقتصادی و فرهنگی برای دفاع از کیان کشور و حفظ حقوق و مطالبات به حق مردم پا به عرصه سیاست گذاشته و علیرغم بی مهری هایی که توسط مدعیان انقلابی که انقلاب را مصادره کرده اند، با آنها صورت گرفته و می گیرد که انشاالله شرح مبسوط آن در آینده نزدیک به سمع و نظر اعضای محترم حزب و مردم خوب ایران خواهد رسید. با صدای بلند اعلام می نمائیم و در کنار مردم ایستاده ایم. از احزاب همفکر و همراه می خواهیم تا تحقق خواسته مطرح شده توسط دلسوزان کشور و اکثریت مردم و بازگشت به قانون و حاکم شدن آن در هیچ انتخاباتی شرکت ننموده و از مردم و همراهان نیز درخواستی برای شرکت در انتخابات نیز دعوتی به عمل نیاورند.
ایثارگران امروز برای بازگشت به قدرت نیامده و به دنبال آن نیز نخواهند بود، افتخار ما دفاع از آب و خاک و ناموس و تکلیف دینی مان بوده و از هیچ کس طلبکار نبوده و هیچ امتیازی نسبت به دیگران برای خود قائل نبوده و نمی باشیم و همواره خود را بدهکار و مدیون ملت بزرگ و نجیب ایران می دانیم.
متأسفانه علیرغم اینکه قاطبه اعضای مجمع ایثارگران، از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس با سوابق جانبازی، آزادگی و افتخار عزیزان خود را در این راه تقدیم داشته و به سینه آویخته اند و شیرازه جوانی و عمر خود را در راه اعتلای این کشور و انقلاب قرار داده اند و به جهت فعالیت های سیاسی که در طول این پنج سال گذشته که با تشکیل حزب در کنار مردم قرار گرفته اند، توسط مسئولینی که بر خلاف اصل مسلم قانون اساسی مجوز راهپیمایی نمی دهند و اعتراض مردم را به اغتشاش می کشند و برای کشور بحران درست می کنند و تحمل نقد و اعتراض را نداشته و نقادانی از جمله آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، آقای تاجزاده و ده ها فعال سیاسی را نداشته و نقادانی که از سرمایه خوب و ارزشمند این نظام و مردمند را متهم به ترویج خشونت کردند. همچنین مجمع ایثارگران را متهم به انتقام گیری از نظام ، اقدام علیه امنیت ملی و وحدت ملی و شکاف در صفوف مردم نمودند، هشدار ها و نصایح و انذارهای ما را همراهی با خاندان پهلوی و منافقینی که در مقابل ما درمناطق جنگی، بچه های این کشور را به خاک و خون کشیدند، قرار دادند.
امروز بیش از گذشته کار حزبی و تشکیلاتی دارای اهمیت بوده و می تواند تأثیر گذار باش اما می بینیم که فعالیت های احزابی چون مجمع ایثارگران را برنمی تابند. لذا برای انسجام بیشتر و هم افزایی می بایست درصدد تشکیل حزبی فراگیر برآمده و از تفرقه و تشتت پرهیز نمائیم. ادغام احزاب همفکر یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
از تمامی مراجع، علما، اساتید محترم دانشگاه ها، حقوقدانان مستقل و حتی مردم آگاه، احزاب معتدل و اصول گرا های عاقل، می خواهیم آنچه باعث رویگردانی از مردم و حذف مردم از مشارکت در اداره کشور عدول از قوانین جاری و اصول مسلم قانون اساسی که جمهوریت را به مسلخ برده و اسلام را زیر سوال قرار داده است سیاهه ای تهیه و اعلام نمایند و نسخه ای در اختیار مجمع ایثارگران قرار داده و از قوه قضائیه و قضات آن برای اعلام بی طرفی و استقلال امر قضاء برای حفظ و بقای کشور و منافع ملی، بانیان وضع موجود را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، اقدام علیه وحدت ملی، شکاف در صنوف ملت جهت پیگیری قضایی قرار دهند. با این اقدام شاید جلوی براندازان و نامحرمانی که برخلاف وصیت حضرت امام این انقلاب را بدست گرفته اند گرفته شود و کشور به ریل اصلی خود بازگردد و با حاکمیت قانون احیاگر حقوق مردم باشیم.
والسلام
انتهای پیام
برادرایثارگری که اجرای بی کم وکاست قانون اساسی راخواستاری تمام مشکلاتی که گفتید بخاطر همین قانون اساسی است.
برگزيده اشعار از حکيم سعدى
یکی بر سر شاخ بن می برید
خداوند بستان نظر کرد و دید
بگفتا کان مرد بد میکند
نه برمن که برجان خود میکند
نصیحت بجای است اگر بشنوی
ضعیفان میفکن به کتف قوی
خجا لت بود پیش آزادگان
بیفتادن ازدست افتادگان
بزرگان روشندل نیکبخت
به فرزانگی تاج بردند و تخت
به دنباله راستان کج مرو
اگر راست خواهی ز سعدی شنو
درود بر شما . چه متن محکم و درست و تاثیر گذاری . ولی متاسفانه گوش کسانی که باید بشنوند و کمتر از 5 درصد طرفدار جیره خوری که دارند مدتهاست کر شده