خرید تور تابستان

نقدی بر ایده‌ی شورای میانه‌روها

علی صارمیان، روزنامه‌نگار در یادداشتی تلگرامی به نقد ایده‌ی شورای میانه‌روها پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

«دوستان انصاف نیوز و خبر آنلاین ایده شورای میانه روها را مطرح کرده اند. امیدوارم مطلب انتقادی من را نیز منتشر کنند.

یکم: بگذارید همین اول حسابمان را وا بکنیم. میانه روی یک روش است. یک کنش است. نه یک ایده. مثلا تو چه مردم را با میانه روی با گرسنگی بکشی چه با تفنگ. هردو نتیجه اش مرگ است. اتفاقا میانه روی اینجا جنایتی هولناک تر است و زجر بیشتری داده ای.

پس میانه روی در مقام روش، مقابل تند روی مطرح می شود. این نیکوست. تندروی معمولا تب تندی است که به لرز منجر می شود.

میانه روی اما وسط میدان ایستادن است. این تفاوتش با وسط بازی چیست؟

وسط باز یک نوع منافق بازی است. هم خر را هم خرما را می خواهد. هم اپوزیسیون و هم پوزیسیون.

میانه روی در اینجا استفاده از ابزار میانه روی است. گفتگو، استدلال، پیدا کردن راه حل و تفاهم جمعی و اقدام بر اساس عقل تجمعی.

دوم؛ آیا اقدام دی ماه سال ۹۶ اقای روحانی یا آبان ۹۸ ایشان میانه روی بود؟ اگر اقدام رییسی در شهریور سال ۱۴۰۱ مقایسه کنیم با اقدام آبان ۹۸ اقای روحانی، ضرب رییسی علیه مردم کمتر است.

وزیر کشور روحانی می گفت به سر فقط نزدیم. به پا هم زده ایم.

وزیر کشور رییسی لاقل از میانه روی نمی گوید.

سوم:‌نکته دیگر. شورای میانه روهای فعلی، کپی طرح شورای اپوزیسیون نیست؟ آن شورا به همان اندازه که مسخره است، کپی اش هم مسخره نیست؟!

چهارم: میانه روی مطلوب است اما بایسته های میانه روی باید نتیجه اش مطلوب نظام، مردم و قدرت کشور باشد وگرنه تندروی ضد نظام یا طرفدار نظام، کشور را لب پرتگاه برده است.

اما بایسته اصلی میانه روی رضایت، طلب مردم و حق تعیین سرنوشت توسط آنان است.

هر شورایی که پیشنهاد می کنید لطفا برای حل مشکل فلانی نباشد. برای حل مشکل ملت باشد»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. این چ منطق احمقانه ای است که چون آنها ظلم کردند پس ما هم میتوانیم ، چون آنها مردم را میکشند پس ما هم میکشیم ، چون آنها نامردن ما هم نامردیم و …. پس مدام دم از اسلام و حکومت عدل علی نزنید. در جنگ ایران و عراق هم اگر حضرات آلزایمری خودخواه خوب حواسشان را جمع کنند ما از آمریکا سلاح خریدیم ولی 70 درصد تجهیزات صدام لعین را روسیه جنایتکار سفاک تامین میکرد . کشور ما را در این جنایت شریک نکیند و بیش از این مردم مظلوم ایران را ملعبه سیاستهای کثیف و وطن فوشانه خود نفرمایید

    4
    2
  2. میانه‌روی انتخاب حدّ‌ِ حادّ‌ِ وسط است…کسی که در وسط می‌ایستد،ابتکار عمل را در نقطه‌ای میان دو حدّ‌ِ یَقِف به دست می‌گیرد….اَکتِ سیاسی حدّ‌ِ اُوسط اِعمالِ ایده‌ای ضروریِ وساطت، میان دو طرف یک بحران است…وقتی که منتهی‌الیه راست به همراه منتهی‌الیه چپ،به بن‌بست می‌رسند،حضور در نقطه‌ای بحرانی همچون وساطت تبدیل به ضرورتی می‌شود که زیست سیاسی‌اش برای طرفیّت‌های دوگانه‌ی بحران ، مدّت‌هاست که خود را در قالب نیازی مبرم به اهالی ایده و کنش سیاسی تذکّر داده است.
    امّای بزرگ این پارادایم غیرهژمونیک،بیش از آنکه ناظر به ضرورت‌های حضورش باشد،وابسته است به توانایی جماعت حاضر در فضای وساطت برای ارائه روایت وسط است.
    چیستی این روایت بحرانی از هستی آن به اَکتِ سیاسی چند قدم نزدیکتر است.چرا که روایت مفروض وساطت باید حتماً و الزاماً واحد ماهیّتی مرضی‌الطرفین باشد.
    در حقیقت اینجای واسطه بودن اصالت ماهیّت خویش را بر اصالت وجودی خویش اولی‌تر درمی‌یابد.
    آیا وجیه‌الملّه بودن حضّار سیاسی حاضر در فضای وساطت،برای مرضی‌الطرفین بودن آنها طیّ‌کننده تمامی وجوه خود_بَسَندگی هست.
    آیا میزان استقبال وجودی از جایگزین مقام وساطت، در هر دو وجه این طرفیّت به بن‌بست رسیده یکسان است.
    آیا اعتبار روایت وساطت،می‌تواند از اعتبار راویان وساطت بیشتر باشد؟؟؟
    در شرایط حاضر که هر لحظه سیاست معاصر در حال درنوردیدن بحرانی یکسره تجربه‌نشده است،دست‌کم به نظر می‌رسد که از جانب منتهی‌الیه‌راست این بن‌بست ناگزیر،بنا به آنچه در سیاست معاصر به ضرب درآمده، راویان گفتمان وساطت از آنچنان واقعی برخوردار نیستند، که طرفیّت راست پذیرنده موضع آنتی تز در مقابله با تزهای غیردیالکتیک آنها مشکل بتواند بشود.
    همین بحران به وجهی دیگر در منتهی‌الیه چپ به بن‌بست ‌پرسیده نیز در جریان است.
    امّای بزرگ‌تر اینجای دلیل جز این مهمّ بی‌تنازل نیست،که صاحبان وجاهت‌های کاریزماتیک فضای وساطت،حالا که با فقدان اعتبار کافی نزد طرفین بحران مواجه‌اند،هنوز هیچ روایتی را به گفتمان غالب جامعه خود تبدیل کرده‌اند که طرفین دعوا را به وجهی تقدیری در برابر ایده‌های صادره از جوانب میانه به دیالوگ بنشاند.
    تا زمانی که به چنین روایت کلانی دست پیدا نشده است،اتخاذ موضع وساطت نیز ، علی‌الحال کأن‌لم‌یکن تلقی خواهد شد.
    نقد پیش رو که از شرح کامل خود عبور داده شد ، به وضوح خود را تالی_تلو نقد استاد علی‌صارمیان بر جریان نازای میانه می‌داند، و از مدیران سایت متقاضی احقاق حق منطقی خود برای به نشر درآمدن پس از نقد فوق است.
    امید که چنین کرده شود.
    نه غیر آن.
    رضاصارمی
    تئوریسین سیاسی
    نگارنده
    سراینده
    و منتقد سانسور_نشده‌یِ هر وضع موجودی.

  3. منافق واقعی وسط باز یا میانه باز یعنی همین شورای میانه روها مگر ازسه دهه سکان مملکت دست شما نبودخروجی شما چی بوده مگر مردم ملعبه دست شما هستن بگذارید اقای ریسی کار را به انجام برسانند شما فقط چوب لای چرخ اقای رییسی میگذارید تظاهرات را ندید 22 بهمن روتون کم نشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا