آقای رئیسی! قطار پیشرفت از ریل خارج شد، اجماعاً استعفا کنید!
امید کاجیان، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
استعفا؛ واژهای که از قرار، مقامات ایران با آن نا آشنایند و ماندن روی صندلی قدرت را به هر قیمتی ترجیح میدهند. عادتی عجیب و غریب که نتیجهای به جز حرکت روی اعصاب مردم را دربرندارد. استعفا دادن مقامات وقتی دور از دسترستر میشود که جایگاه مسئولین در حیطههای اجرایی، بالاتر برود و به وزیر و رئیس جمهور ختم شود. آن موقع حتی اگر بنای کناره گیری از کار باشد و اگر تن به استعفا دهند هم، دیگران مانع این کار میشوند و موضوع استعفایشان حتی رسانهای هم نمیشود. دلیلش هم احتمالاً این است که مسئولین استعفا را نشانه ضعف و پذیرش اشتباه میدانند، قطعاً مسئولینی که در اوج شرایط بحرانی از حرکت قطار پیشرفت در کشور میگویند و بر ادامه مسیری پر امید برای آینده تاکید میورزند و آنچه از یاس و نا امیدی برکشور حاکم است را تنها نتیجه اقدامات کور دشمن تفسیر میکنند هیچ گاه قرار هم نیست به اشتباه اعتراف کنند.
البته ناگفته نماند در زمان دولت روحانی، رئیس جمهور وقت به صورت غیر مستقیم این را گفت که دوبار آمادگی خود برای کناره گیری اعلام کرده، هرچند که او به طور مستقیم به این نکته اشاره نداشت که استعفا داده ولی از عزم خود برای نبودن در مقام ریاست جمهوری پرده برداشت، در همان دوران، موضوع استعفای یک مقام ارشد دولتی هم رسانهای و بعداً تکذیب شد مقام ارشدی که همه گفتند اسحاق جهانگیری است. گمانه زنی درباره استعفاهای رئیس جمهور سابق و معاونش در زمان دولت قبل چندین بار در رسانهها دست به دست میچرخید در همان دوران چهرههایی مانند سعید حجاریان نیز موضوع لزوم استعفای روحانی در بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مطرح کردند، استدلال امثال حجاریان این بود که چون نمیگذارند روحانی کار کند باید خودش از مسئولیت کنار رود و اصلاح امور را به رئیس جمهوری بسپارد که با باقی ساختار هماهنگ است. اما در نهایت و با هر استدلالی روحانی و جهانگیری هردو بر سرکار ماندند و تا نهایت منفور شدن نزد مردم پیش رفتند. در حالی که اگر استعفای خود را رسانهای و یا واقعی میکردند، حداقل نتیجه، آن نگاهی از سوی مردم به این دو نبود که در پایان هشت سال ریاست جمهوری حسن روحانی شاهد بودیم.
امروز اما وضعیت نه تنها با روی کار آمدن رئیس جمهوری همسو بهتر نشده است بلکه شواهد نشان میدهد که قطار پیشرفت کشور از ریل خارج شده است و در هر حوزهای وزیر و در نهایت رئیس جمهور توان کنترل اوضاع را ندارند.
شرایط ارز و اقتصاد کشور را که همه میبینیم، آنقدر شرایط بحرانی هست که وقتی خبرنگاری از گرانیها میپرسد وزیر اقتصاد پاسخگویی را به آینده حواله میدهد و روزنامهای که از گرانی گوشت نوشته بود توقیف میشود (!) وضعیت ارز هم که بیشتر به فیلمهای آخر الزمانی میماند آن قدر که «فرزین» آقای رئیس کل بانک مرکزی، سرو کلهاش در میان رسانهها پیدا نمیشود و حتی برای افتتاحیه نمایشگاهی که میزبانش است یعنی نمایشگاه بانکداری آفتابی نشد. اوضاع وخیم اقتصاد اما تنها چیزی نیست که باید دولتمردان را به استعفا وا دارد و وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی هم تنها کسانی نیستند که باید به طور خودجوش از کار کناربکشند. سیاستهای داخلی کشور، نحوه برخوردهای با حوادث این چندماهه، شرایط اجتماعی و فرهنگی مردم قطعاً پای خیلی از وزرای دیگر را به میان میکشد. واقعاً در چنین شرایطی از اینترنت و فیلترینگ، چرا وزیر ارتباطاتی که از سیم کارتهای خاص برای توریستها سخن میگوید و درازایش هزاران کسب و کار تحت الشعاع محدودیتهای فضای مجازی در ایران است، باید بر سر کار بماند؟ وزیر تعاون، کار رفاه اجتماعی کدام کار و رفاه را برای مردم فراهم آورده است.
سیاست خارجه دولت کدام دستاورد خاص را به دست آورده، مردانی که رایزنی و مذاکره از سر قدرت را به دیگران آموزش میدادند امروز چه نتیجهای از گفتگوهای عالمانه و مقتدرانهاشان با غرب از آن خود کردهاند؟ به جز این از پیمان شانگهای که با آب و تاب از آن سخن میگفتند و یا قرارداد 25 ساله چه نصیبی بردهاند مگر نه اینکه اتفاقاً چین سرمایه گذاریهای اخیرش را در ایران کاهش داد و در عوض نفت ارزان به جیب میزند، با عربستان گرم میگیرد، درباره جزایر سه گانه ایرانی خیالبافی میکند و …. از روسیه به جز افتادن در ورطه جنگ اوکراین چه عایدی رسید. امیرعبدالهیان با کدام برنامه موفق باید همچنان برسر کار بماند؟
وزیر فرهنگ و ارشادی که این روزها چشمش را به روی سلبریتی هایی که از عرصه بازیگری خداحافظی میکنند بسته و آن را مهم نمیداند و از آزادی بیان سخن میگوید آیا باید باقی بماند؟
اما در میان همه اینها مسئول اصلی تمامی این نا به سامانیها امروز حتماً که رئیس دولت است و البته نه مجلس قصد استیضاحی دارد و نه وزرا و آقای رئیس جمهور قصد کناره گیری. حتی در حد شایعههای دولت روحانی موضوعی از استعفا یا چیزی شبیه به این حتی مطرح هم نمیشود چه برسد به این که عملی شود.
انتهای پیام
جناب امید کاجیان با سلام و درود
من هم با ایده ی مطرح شده از جانب شما مبنی بر استعفای دسته جمعی رییس دولت سیزدهم و هیأت وزیران مصنوعی اش موافقم و به عنوان یک شهروند رسماً از دولت سیزدهم و ریاست آن تقاضا می کنم که استعفا کنند تا بیش از این بر ایران و ایرانی هزینه و خسارت تحمیل نشود.
و اما سخنی کوتاه با رییس دولت سیزدهم:
جناب رییس الساداتی ، شما ایران را در آتش اداره می کنید و سیلاب فقر و بدبختی را بر سرتاسر این کشور روان کرده اید ، خوی زلزله می آید پیش از آنکه وسایل امداد را به خوی ارسال کنید غیرقابل باورترین امکانات را برای زلزله زدگان ترکیه ارسال می کنید ، حقیقتا باور اینگونه رفتارهای حاکمیتی برای جامعه غیر قابل هضم است .
اگر می گوییم استعفا دهید به این دلیل است که دیگر رمقی بر پیکر این جامعه نمانده ، جامعه جوان ایران در دوراهی بیم و امید دست و پا می زند و هیچ منظره ای رقت انگیز تر و آلوده تر از این نیست که شاهد تلاش نا امیدانه ی عده ای از هم وطنان خود باشیم که می خواهند با حداکثر زحمت حداقل مایحتاج خود را تامین کنند تا به کمک آن فقط نمیرند .
پس لطفاً استعفا کنید ، هر چه زودتر ، بهتر .
گرچه استعفای این دولت!! یک حقیقت وضرورت است اما یک نکته را فراموش نکنید چنین عمل شجاعانه ای به صداقت نیازمنداست که هردو ویژگی، أعنی، شجاعة وصداقة را این قوم فاقد است.
آقای نگارنده عزیز توقع نداشته باشید کسی به مطالبه شما توجهی بکند چرا که سال های سال کشور از بی مدیریتی و هرج و مرج رنج میبرد و شما سر در گریبان بی توجهی کرده بودید چطور در سال هایی که قیمت ها با ضریب باورنکردنی جابجا می شد و روزگار امروز هم نتیجه ی همان بی کفایتی هاست دم از استعفا و خروج ریل نمیزدید؟؟؟؟
مثل این که شما منافعی دارید از این دولت که مدافع آن هستید
واقعا تصور اینکه این جماعت تشنه قدرت از این نعمت شیرین دست بکشند بیشتر به جوک شبیه است
همه چیز در صد سال اینده درست میشود زمانی که دیگه نفتی باقی نمونده باشه
ضربه ای که این دولت و غالب نماینده گان مجلس فعلی اولا به دین و در ثانی به نظام زده اند هیچ دولتی و هیچ کشوری وحتی اسرائیل و … که به دشمنان دین مشهور هستند نزده دلیل اصلی هم همینه وقتی مردم را نبینی همینه بنیانگذار نظام یکی از جملاتی که گفته پشتوانه مردمی است و دولتهای کل جهان هم اگر پشتوانه مردمی نداشته باشند هیچ وقت نمی توانند پیشرفت کنند اما در ایران تفاوت داره چون ما مدعی اسلام ناب بودیم قرار بود نمونه حکومت اسلامی باشیم اما ضاهرا مدتیه دیگه دروغگو دشمن خدا نیست لاقل دیگه جامعه جهانی می بینه آخرین دروغها را هم نزد نماینده گان کشورهای جهان چند روز قبل وزیر خارجه زده و در ادامه همه مدعی شده به اونها در مورد رضا پهلوی گفتم شما راضی می شوید پسر هیتلر بیاد حکومت کنه اصلا هم توجه نمی کنه که مردم ایران چه می خواهند و خودش را نماینده مردمی می دونه که از گرسنگی دیگه رمق ندارند اصلا هم توجه نمی کنه که مردم سال 57 انقلاب کردند پس هر کسی نمی تونه خودش را به مردم تحمیل کنه چه پسر هیتلر باشه چه پسر شاه سابق ….
گاهی ادم شاخ در میاره که یک شخص روحانی که اتفاقا رییس جمهور است چشم درچشم مردم کشورش که در منتهای فلاکت ازنوع بیمسکنی’بیکاری’ تورم ‘ کارشبانه روزی ‘بیدارویی وهزار مشکل بیدرمان دیگر دست بگریبانند بدوزد واز کاهش تورم’اشتغال ‘ پیشرفت ورشد اقتصادی صحبت کند ‘ واقعا باید بحال ملت ایران گریست که دولت محرومان باگران کردن دلار ودریافت قیمتهای نجومی از خوراک وپوشاکشان بنام جراحی اقتصادی دستش در جیب مردمی کرده که اکثریت مطلقشان به شام شب محتاجند ‘ اقای رییسی ازاین همه فشاری که بما وارد کردید متشکریم !!