خرید تور تابستان

گزارشی از کنفرانس مولانا خالد نقشبندی در سلیمانیه

یادداشتی با موضوع گزارشی از کنفرانس مولانا خالد نقشبندی در سلیمانیه که توسط یکی از مدعوین به این کنفرانس نوشته شده، در کانال تلگرامی جلال جلالی زاده بازنشر شده است. متن این یادداشت که نام نویسنده در آن درج نشده، در پی می‌آید:

از سوی مرکز فرهنگی پروفسور عزالدین مصطفی رسول برای شرکت در کنفرانس مزبور از 19 تا 21 اسفند 1401 دعوت بودم.  با دو نفر از دوستان مدعو،  از طریق مرز سیران بند بانه وارد  خاک سلیمانیه  شدم. با هماهنگی قبلی، ماشینی به استقبالمان آمده بود. باران هم بشدت می بارید.

پس  از پنجوین به سلیمانیه رفتیم و به هتل میلینیوم که محل اقامتمان و همچنین محل برگزاری کنفرانس بود رفتیم. همه چیز مرتب و طبق برنامه پیش رفت. هر یک در اتاقمان قرار گرفتیم. هتلی مجلل و پنج ستاره و از هرلحاظ با امکانات. کم کم  دیگر مدعوین و مهمانان از راه می‌رسیدند؛ از ایران، ترکیه، سوریه، هلند، فرانسه، سوئد و …

کنفرانس به همت و با هزینه شخصی آقای فاروق ملامصطفی، برادر مرحوم پرفسور عزت الدین مصطفی رسول که مرکز فرهنگی را به نام برادر دانشمندش تأسیس کرده برپا شده بود. کاک فاروق فردی است کارآفرین و  علاقه مند به امور فرهنگی و خود از نوادگان برادر مولانا خالد شهرزوری.

در سخنرانی اختتامیه همایش نیز اشاره جالبی کرد که ملت‌ها با علم و فرهنگ  پایدار می مانند و من دوستدار کتاب و مطالعه و نشاط فرهنگی هستم.

سخنرانی‌ها در چند پانل تخصصی چیده شده بود. پس از سخنرانی‌ها، نوبت طرح سؤال یا اصطلاحا مداخله پیش می‌آمد. شور و نشاطی  برپا بود. در ابتدای کنفرانس، کنسرت هنرمند عدنان کریم با اجرای اشعاری کردی و فارسی از مولانا خالد و محوی برگزار شد. فیلمی با تلاش جمال لولو و همکارانش از جمله زینوین دختر فاروق ملامصطفی، در باره زندگی پر رمز و راز و  پرماجرا  و تلاشهای مولانا خالد تهیه شده بود که پخش شد.

با همه بحث‌های خوبی که در باره ابعاد زندگی مولانا خالد شهرزوری مطرح شد متاسفانه اطلاعات نادرستی هم ارائه میـشد که نشان از ضعف بخش علمی همایش می داد. به نظرم باید جامعه کردستان از مرحله احساسات بگذرد و در همایش‌هایی اینچنین، نگاه علمی را  جایگزین  رویکردهای جانبدارانه و تعصب کرد.

حتی بعضی از سخنرانان اطلاعاتشان مخدوش بود. مثلا یکی از ترک بودن جلال الدین مولوی می‌گفت یا اینکه مولانا خالد دعوتش را از تکیه عبدالکریم جیلی شروع کرده! در حالی که صحیح، تکیه عبدالقادر گیلانی در بغداد است نه عبدالکریم جیلی که در زبید یمن بود. 

یکی از سخنرانان از قول غزالی! می گفت علوم اسلامی بر سه پایه استوار بوده (دینوری، آمدی و شهرزوری) که هر سه نیز کرد بوده اند…! در حالی که این سخن به نام غزالی ساخته شده و حقیقت ندارد بخصوص آنکه آمدی و شهرزوری بعد از غزالی می‌زیستند!

ظاهر این حرف را نخستین بار، مرحوم ماموستا هژار  در مقدمه شرح دیوان ملای جزیری آورده! حال منبعش چه بوده ذکر نکرده و متاسفانه این سخن را بصورت نقل قول در چند جا خوانده یا شنیده ام. نباید از روی تعصب با فرهنگ و تاریخ  برخورد کرد و چیزهای نادرست بر زبان آورد. 

مثلا یکی می گفت نقشبندیه طریقتی بوده است کوردی! چون این سلسله به خواجه یوسف همدانی می رسد همدان هم چون کردنشین بود لابد خواجه یوسف هم کرد بوده…! 

یکی می‌گفت مولانا خالد به دنبال یا زمینه ساز تشکیل حکومت کردی بوده… که دکتر اسماعیل شمس، استاد تاریخ، در نقد آن اظهار کرد که اصلا دوره مولانا خالد، دوران قبل از شکل گیری مفهوم دولت به مفهوم مدرن بوده است. و اصلا باید پرسید اگر مولانا به دنبال حکومت  بوده، چگونه آن همه خلیفه و مرید و منتسب از اقوام غیر کرد و از جمله عرب و ترک در پیرامونش جمع می شدند؟

هرچند که انکار نمی‌توان کرد که طریقت و سلوک  وی، آثار زیادی در حوزه فرهنگ و زبان و ادب داشت و تعدادی از خلفا و مریدانش مانند سیدطه نهری یا شامل داغستانی و …. مستقیما در کشاکش با سیاست بوده اند.

یکی از شخصیت های سیاسی که نامش را نمی برم به صلاح الدین ایوبی حمله کرد که برای کردها کاری نکرده و مخالفانش را سرکوب می کرد!  یکی از سخنرانها تقاضا میکرد ریاض المشتاقین حامد بیسارانی به عربی ترجمه شود غافل از آنکه خیلی وقت پیش، ترجمه عربی آن منتشر شده…

چند نفر از سخنرانان هم از ادامه اندیشه وحدت وجود محیی الدین عربی توسط مولانا خالد می گفتند حال آنکه وی مانند احمد سرهندی وحدت شهودی بوده نه وحدت وجودی. خلاصه چه بگویم از آن همه غث و سمین؟!

هنوز به گمانم جامعه ما با اتخاد روش و رویکرد علمی فاصله دارد و باید جامعه ما در سیر تحول تکاملی اش، ملاحظه این آسیب ها را داشته باشد و پدیده و سرمایه هایش را آنگونه که بوده و هست بشناسد و بشناساند. جالب آنکه یکی از سخنرانان اروپایی در صحبتش نقل قولی از سخنرانی یکی از سخنرانها کرد و منبع یعنی دکتر شمس را ذکر کرد با دوستان صحبت می‌کردیم این امانتداری و وسواس چرا در میان ما کم است؟

با این حال حاشیه ها و دیدارهای تازه با دوستان قدیمی و یافتن دوستان جدید از خوشی های آن بود.

از جمله دیدار از قره داغ که سالها بود در دلم بود آنجا را ببینم همچنین کتیبه سنگی نارام سین پادشاه اکدی را که مربوط به چهار و نیم هزار سال قبل است و نشان از فتوحاتش در مناطق زاگرس دارد.

همین مرکز فرهنگی عزت الدین مصطفی رسول، تعداد یازده جلد کتاب تازه انتشار یافته را به مدعوین هدیه داد؛ با عناوینی چون مولانا خالد و خالدیه، دراسات حول مولانا خالد و الخالدیه، میراث مولانا خالد در کردستان و اندونزی، خالدیه در روسیه و قفقاز، مولانا خالد در استانبول و  ڕۆزهە ڵات و  …

در آخر سمینار، دکتر هه لکه وت حکیم استاد دانشگاه پاریس، چند بیت از قصیده عربی مولانا خالد را با مطلع «کملت مسافه کعبه الآمال / حمدا لمن قد من بالاکمال» را خواند که بسیار بجا بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا