ضرورت تشکیل کابینه تکنوکرات
علی صالحآبادی، مدیرمسئول روزنامه ستاره صبح در این روزنامه نوشت:
اروپا زمانی گرفتار جهل، خرافات، بیعدالتی، نابرابری و… بود. این دوران را قرونوسطی یا عصر تاریکی نامیدهاند. در این شرایط، اندیشمندان و مردم پا به میدان نهادند و از «تاریکی» به عصر «روشنایی» یا «خردگرایی» گام نهادند. از اینجا بود که علم و تکنولوژی و افراد منتخب مردم، جای کشیشان، کلیسا و حکومتهای اقتدارگرا را گرفتند. این اتفاق در پرتو بهرهگیری از «علم» و «دانش» بشری به سرانجام رسید.
اندیشمندان به این واقعیت پی بردند که بهجای اینکه کشیشها و خدایان ساختهشده توسط آنها برای ما تصمیم بگیرند ما با بهرهگیری از «عقل»، «شعور»، «درک هستی» و «نیازهای انسان» خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم تا چند صباحی که زنده هستیم خوب زندگی کنیم.
«فرانسوا ولتر» فیلسوف خداباور و معتقد به آزادی بیان، قلم و مذهب اهل فرانسه سردمدار این نحله فکری بود که در برابر کلیسا ایستاد.
تجربه غرب این است که «صندوق رأی» بهترین معیار و ملاک برای اداره جوامع بشری است. این مهم بعدها به دیگر کشورها ازجمله ایران هم رسید. انتخابات بدون فیلتر و دخالت، دستآورد مهم انقلاب بود و شورای نگهبان از مجلس اول تا سوم بیشتر بر انتخابات نظارت میکرد تا دخالت.
چنانچه دایره «انتخاب کردن» و «انتخاب شدن» محدود شود، نتیجهاش تشکیل مجلس یازدهم و دولت سیزدهم میشود. اتفاقی که در کشور افتاده این است که عدهای بهجای اینکه حاکمیت یکدست را از طریق انتخابات رقابتی با حضور همه سلایق به دست آورند، با ایجاد محدودیت به آن دست یافتهاند. مجلس یازدهم سال آخر عمر خود را سپری میکند. انتظار میرود این مجلس پاسخ دهد که در طول سه سال گذشته برای مردم «رحمت» ایجاد کرده یا «زحمت»؟
دولت سیزدهم در بدترین شرایط که کشور زیر ضرب تحریم و نارضایتی داخلی بود شکل گرفت. در انتخابات ریاست جمهوری 1400 طوری برنامهریزی شد تا علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری، علی مطهری، مسعود پزشکیان، عباس آخوندی و … حذف شوند و در یک انتخابات غیررقابتی سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور شد.
او کابینه ضعیفی تشکیل داد. دلیلش این است که وزیر پیشنهادی او «حسین باغگلی» برای وزارت آموزشوپرورش رأی نیاورد، بعد «مسعود فیاضی» را معرفی کرد که او همرأی نیاورد. سرانجام «یوسف نوری» رأی اعتماد از مجلس گرفت که او هم در ماه گذشته از سمت خود استعفا کرد.
«عبدالملکی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز به دلیل ناتوانی در میانه راه استعفا کرد. «رستم قاسمی» وزیر راه و شهرسازی نیز سال گذشته از سمت خود استعفا کرد. «علی صالحآبادی» رییسکل بانک مرکزی هم از دولت رفت، «میرکاظمی» هم از سازمان برنامهوبودجه رفت. «سید جواد ساداتی نژاد» هم از وزارت جهاد کشاورزی کنار گذاشته شد. فردا قرار است «فاطمی امین» وزیر صمت برای بار دوم استیضاح شود. وقتی دولتی در کمتر از 2 سال از فعالیت خود این همه تغییر داشته است نشان میدهد چینش کابینه از اول درست نبوده و برنامههای دولت ناموفق بوده است. آنچه پس از شکلگیری دولت سیزدهم اتفاق افتاد این بود که رقبای انتخاباتی رییسی که همسو با او بودند یعنی «محسن رضایی» معاون رییسجمهور، «امیرحسین قاضیزاده هاشمی» رییس بنیاد شهید و «علیرضا زاکانی» دانشآموخته پزشک هستهای که تحصیلاتش ربطی به مدیریت شهری ندارد، شهردار تهران شدند.
مدعیان دیروز، امروز باید در مورد آنچه وعده داده بودند و آنچه کردهاند به مردم پاسخ دهند. متأسفانه وضع ازنظر اقتصادی بهگونهای شده که صدای طرفداران دولت را هم درآورده تا چه برسد به دیگران. مردم با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند و نان، آب، هوا میخواهند. (نمونهاش هشتگ اهوازـ تشنه ـ عمل است).
نویسنده در سال 99 در گفتار و نوشتار به حاکمیت پیشنهاد کرد وضع کشور بهگونهای است که در این شرایط نیاز به رئیسجمهور دیپلمات یعنی «محمدجواد ظریف» و دولت تکنوکرات داریم. اگر به این پیشنهاد عمل میشد امروز شاهد مشکلات بیسابقه اقتصادی، معیشتی و اجتماعی نبودیم.
هرچند دیر شده است ولی ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. در این وضعیت رییسجمهور باید ریسک مخالفت ارزشیها را بپذیرد و اعضای تیم اقتصادی دولت و وزاری خارجه، کشور و راه و شهرسازی را از میان تکنوکراتهای کاربلد و فنسالار انتخاب کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد به تدریج شاهد بهبود امور خواهیم بود. انتصاب عسگری آزاد به عنوان مشاور رییس جمهور در همین راستا ارزیابی میشود.