به بهانه دردسرهای آبی
شرق نوشت:
بهار و در آستانه نوروز برهمخوردن تراز تولید و مصرف بنزین خبری میشود و تابستان خبر جیرهبندی برق روی خروجی رسانهها قرار میگیرد. زمستان، ادارات و مدارس برای جلوگیری از قطع گاز تعطیل میشود و گهگدار خبر سیل فاضلاب در خوزستان و هرمزگان منتشر میشود. بحران زیرساختهای فرسوده حالا به شبکه آبرسانی رسیده است. پیشازاین در شهرکرد و همدان زیرساختهای فرسوده موجب قطع طولانی آب منازل شد و حالا سایه این بحران به تهران افتاده است و در تصاویری باورنکردنی آبرسانی با تانکر به پایتختنشینان و شهروندان کرجی خبرساز شد.
مشکلات زیرساختی درحالی یکییکی عیان میشود که سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس با گزارشی تحت عنوان «راهبرد اصلاح بودجهریزی و محورهای تحولی پیشنهادی در آستانه تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۲» خبر داد که در سه سال اخیر رشد سرمایهگذاری در کشور منفی بوده است. گذشته از این دادههای بانک مرکزی نشان میدهد در دهه 90 سالانه بهطور متوسط حدود 10 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. به تعبیر دیگر کشور در سالهای 91 الی 1400 شاهد خروج صدمیلیارد دلار سرمایه بوده است.
رشد منفی سرمایهگذاری و خروج سرمایه از کشور در شرایطی رخ میدهد که تحریم سبب شده که صادرات نفت به دشواری انجام شود و همین مسئله دولت را دچار کسری بودجه کرده است. با این حال توزیع بودجه هم محل انتقاد فراوان بوده و دولت بهجای آنکه بودجه را بر تأمین نیازهای زیرساختی متمرکز کند، بودجه نهادهایی مانند صداوسیما را بهطور درخورتوجهی افزایش داده است.
از کمبود بنزین تا قطع آب
ناترازی بنزین در آستانه بهار یکی از مهمترین اخبار اقتصادی روی خروجی رسانهها بود. جلیل سالاری، معاون وزیر نفت، بارها در کنفرانسهای خبری خود توضیح داده بود که «در شرایطی که میزان تولید روزانه بنزین 115 میلیون لیتر است، میزان مصرف بنزین از رقم روزانه 144 میلیون لیتر گذشته است».
در همین زمینه رویترز هم اخباری از واردات بنزین روسیه از طرف ایران منتشر کرد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود و زمستان که میشود، کمبود گاز بسیاری از ادارات و صنایع کشور را به تعطیلی میکشاند، همزمان نهتنها شهرکهای صنعتی و کارخانهها نیمهتعطیل میشوند؛ بلکه ماجرا به کاهش ساعات پخت نانواییها و تعطیلی جایگاههای سوخت سیانجی هم میکشد.
روزهای گرم تابستان با قطعی مداوم برق میرسد و گزارشهای متعدد از زیان سنگین صنایع به گوش میرسد؛ زیانی که گاهی تا حد رقم پولهای بلوکهشده ایران در عراق یا کره جنوبی تخمین زده شده است.
قصه پرغصه ساماندهی فاضلاب شهری هم گهگداری رسانهای میشود. دراینمیان وضع وخیم فاضلاب شهری هرمزگان یا خوزستان نیز سالهاست مطرح میشود. در خوزستان از حدود 17 سال پیش مسئله فاضلاب شهری مطرح بوده و همچنان هم در بلاتکلیفی به قوت خود باقی است. در خوزستان هم از بالاآمدن فاضلاب در مناطق شهری گرفته تا آبگرفتگی و افزایش زاد و ولد برخی حشرات موذی و شیوع بیماریهای عفونی، سالهاست سوژه ثابت گزارشگران بومی است.
حالا فرسودگی زیرساختها به قطع آب تهران رسیده است؛ هرچند شروع این ماجرا سالهاست از استانهای دیگر اتفاق افتاده است و بارها تصاویری از تانکرهای آب در خوزستان، سیستانوبلوچستان و کرمان و هرمزگان و… منتشر شده و سیل مهاجرت به دلیل کمآبی به سمت استانهای مرکزی کشور شکل گرفته است.
تقلیل بحرانهای زیرساختی در ادبیات متولیان
اگرچه متولیان تلاش میکنند که ماجرای بحرانهای زیرساختی را به تغییرات اقلیمی، مصرف بالای مردم یا حوادث تقلیل دهند اما کارشناسان معتقد هستند که بخش بزرگی از بحرانهای زیرساختی به دلیل سوءمدیریت رخ داده است.
هدایت فهمی، مدیرکل سابق منابع آب وزارت نیرو، قبلا دراینباره به «شرق» گفته بود در ایران مدیریت فاجعهبار منابع آب را به تغییرات اقلیمی تقلیل میدهند تا از قصور خود برای رخدادن فاجعه ملی بحران آب فرار کنند؛ درحالیکه اگر مدیریت درست زیرساخت و حکمرانی پایدار داشتیم، قطعا میتوانستیم بهراحتی تبعات خشکسالی را کنترل کنیم.
حمیدرضا صالحی، نایبرئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، نیز پیشتر در گفتوگو با «شرق» علت این وضعیت را نبود برنامهریزی درباره زیرساختهای انرژی مثل آب، برق و گاز خوانده بود که در هر کشوری باید وجود داشته باشد؛ ولی ما در زمینه سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید آب، برق و گاز ناکام هستیم، همزمان هم رشد مصرف وجود دارد؛ درحالیکه دولتها میتوانستند در این زمینه از سرمایه داخلی مثل بازار سرمایه و بازار بانکی و… استفاده کنند.
بحران نگهداری و ارتقای زیرساختها در ایران گاهی خسارتهای سنگین بر جای گذاشته است. برای مثال بیتوجهی به لایروبی رودها و آبراههها گاهی موجب خسارات سنگین سیل شده است.
تورج فتحی، کارشناس منابع آب، در همین زمینه به «شرق» گفته بود: «در سیل سال 98 مشخص شد که وزارت نیرو لایروبی رودها را در لرستان و خوزستان رها کرده و البته مشابه این اتفاق را در سیستان هم داریم. وزارت نیرو 30 سال است اصلا کاری ندارد که رودخانهها باید لایروبی شوند و مسیر باز داشته باشند تا بتوانند سیلابها را تخلیه کنند؛ بنابراین با بازشدن سدها، سیل ایجاد میشود اما رودی نیست که آن را به دریا تخلیه کند و در نتیجه آب سر از دشت و روستا درمیآورد و خسارات سنگین بر جای میگذارد».
سیلاب اخیر چالوس و قطعی آب یکهفتهای پایتخت و کرج شاید گواه خوبی برای این گفته فتحی باشد. به گفته مدیر آبفای تهران بعد از بارش شدید و ریزش میلیونها تن سنگ و گلولای در بستر رودخانه کرج، اتصال سد امیرکبیر به شبکه آب تهران و کرج قطع شد؛ معضلی که به باور متخصصان با تأمین زیرساخت مناسب قابل جلوگیری بود.
منابع ناپایدار پایتخت
علی بیتاللهی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، در گفتگو با «شرق» درباره مشکل پیشآمده برای قطع آب تهران توضیح میدهد که یکی از مهمترین چالشهای اکثر شهرهای بزرگ، کمبود آب است و حتی اگر از فرسودگی شبکه آب و انتقال آب هم بگذریم، منابع لازم برای تأمین آب موردنیاز جمعیت تهران روزبهروز محدودتر میشود.
به باور او این وضعیت به قدری بحرانی و حساس شده که اگر کوچکترین آسیبی به منابع آبی تغذیهکننده وارد شود، مشکلات بزرگی به بار میآید.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی توضیح میدهد: یکی از مسیرهای اصلی آب که از سد کرج است، بر اثر سیل ناگهانی آسیب دید. البته آسیب در مسیر چالوس کاملا مورد انتظار بود اما بارندگی بیسابقه هم موجب آبشستگی دامنهها، هجوم سنگریزهها و مسدودشدن و نهایتا گلآلودشدن آب شد که تصفیه آب را هم ناممکن کرد و تأمین آب تهران چند روزی با مشکل مواجه شد. البته همزمان تأمین آب تهران از سد طالقان هم با مشکل مواجه است؛ چون لولههای انتقال آب سایز کوچک هستند و برای چندین سال پیش طراحی شده بودند که جمعیت این اندازه نبود.
بیتاللهی در ادامه توضیح میدهد: سدهای لار، ماملو و لتیان پاسخگوی جمعیت تهران نیست و ظرفیتی بهمراتب کمتر از قبل خود دارند؛ یعنی شرایط به گونهای است که بهصورت بنیادی ناپایدار تلقی میشود و ترکیدگی یک لوله اصلی، آسیب به تصفیهخانه یا گلآلودشدن آب یک رود میتواند برای چندین روز مشکلات بزرگ ایجاد کند. این یعنی نهتنها لازم است زیرساخت جاده چالوس و پایدارسازی دامنهها که امری پرهزینه است، اصلاح شود بلکه نیاز به فکری اساسیتر از این کارهای مقطعی است و باید فکری مبتنی بر مبانی توسعه پایدار داشت؛ چراکه برخی ساعات روز آب تهران از آب چاههایی تأمین میشود که کیفیت بسیار پایینی دارد، جمعیتپذیری تهران به حدی بسیار زیادتر از حد ظرفیتش رسیده است و توان پذیرش تقاضای بیشتر را ندارد.
خرج آب تهران فقط هزار میلیارد تومان
او با اشاره به اینکه اتفاقات اخیر برای زیرساخت آبرسانی تهران صددرصد قابل پیشگیری بود، میگوید: درباره اینکه چرا این اتفاق نیفتاد، بد نیست یک مثال بزنم. هدررفت آب شرب در شبکه آب بهطور متوسط بین 20 تا 25 درصد است، صرفا چون شبکه آب کشور فرسوده است. حتی بسیاری از خطوط انتقال آب در تهران به قدری قدیمی است که اصلا نقشه موقعیت ندارد. در چنین شرایطی چگونه میشود درباره زیرساخت حرف زد؟
او همچنین توضیح میدهد: ما مطالعه ویژهای روی مسیر چالوس داشتیم و بیش از 205 نقطه پرحادثه در طول آن را شناسایی کردیم و 14 بخش پرخطر را نیز از نظر رانش مشخص کردیم. برای پایداری چنین دامنه کوهستانی نیاز به اعتبار، کار بسیار، تجهیزات و عملیات اجرائی ویژه هست که بهطور کامل به تخصیص اعتبار وابسته است. در سازمان راهداری بهخوبی میدانند چه باید بکنند اما اعتباری که به این سازمان تخصیص داده میشود، در حد لکهگیری آسفالت و ریختن نمک روی آسفالت هنگام بارندگی است.
به گفته این پژوهشگر دستگاههای متولی میدانند که چگونه جلوی این پیشامدها را بگیرند اما مسئله اصلی کمبود بودجه است. این در حالی است که هزینه ترمیم خسارات گاهی دهها برابر اقدامات پیشگیرانه هستند.
آنگونه که بیتاللهی توضیح میدهد، معاونت سازمان آب پس از حادثه اعلام کرده که برای همین محور و رفع خطر از این بخش حدود هزار میلیارد تومان نیاز بود.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در ادامه این را هم تأکید میکند که اگرچه این فقط یکی از چند صد مسیر در ایران است که نیاز به پایدارسازی دارد، با این حال شکی نیست که رفتوآمد جمعیت از تهران به سمت شمال و برعکس قابل مقایسه با سایر مسیرها نیست؛ بنابراین سه محدوده چالوس، فیروزکوه و هراز نیازمند توجه ویژه هستند.
او تأکید میکند: فقط در حادثه اخیر چالوس دو نفر تا امروز مفقود شدهاند و این تأسفبرانگیز است؛ ضمن اینکه مقاطعی در این جادهها اینگونه است که اگر مسدود شود، خودروها نه راه پیش دارند و نه راه پس. یعنی اگر در ساعات پرترافیک دچار سانحه شوند، بحران بسیار بزرگی خلق میکنند.
با این حال ساختار توزیع بودجه در کشور بارها محل انتقادات فراوان بوده و مصادیق بسیاری وجود دارد که بودجه بهجای تزریق به زیرساختها و ارکان اصلی اقتصاد کشور صرف مخارج غیرضروری شده است.
انتهای پیام