واقعیتهایی که برای رییسی هم آشکار شده است
نادر کریمیجونی در جهان صنعت نوشت: اعتراف سیدابراهیم رییسی در اینباره که برنامههای پیشین توسعه جمهوری اسلامی ایران کمتر از ۴۰ درصد اجرایی شده، البته نکته جدیدی نبود، هر چند که این اعتراف از سوی رسانهها و پایگاههای خبری مهم دیده شد. بیشترین موفقیت در اجرای برنامههای توسعهای که در آن حدود ۷۰ درصد برنامه به اجرا رسید به دولت سیدمحمد خاتمی مربوط است که در سخنرانی رییسی در جریان تقدیم لایحه برنامه هفتم توسعه مورد اشاره قرار نگرفت.
اینکه بیتوجهی رییسی عمدی بوده یا ناشی از غفلت یا ناآگاهی چندان معلوم نیست، چراکه رییسی با این یادآوری شاید میخواسته اعلام کند که اگر در این حد برنامه را به اجرا بگذارد، مانند پیشینیان عمل کرده و نباید بر او خرده گرفت. این پیشدستی رییسجمهوری البته چندان شگفتانگیز نیست، چراکه ایشان پس از مطالبه عمومی درخصوص ساخت یک میلیون مسکن در سال به جای آنکه توضیح دهد به چه علت وعدهاش را عملی نکرده، حال از روسایجمهوری پیشین طلبکار شد و خواهان آن است که گذشتگان توضیح دهند که چرا نیاز کشور درخصوص ساخت یک میلیون مسکن در سال را برطرف نکردهاند.
اگر پیشینیان توضیح بدهند که چرا نیاز کشور در زمینه تولید مسکن را تامین نکردهاند یا اینکه توضیح داده نشود، رییسی باید بگوید که خودش چرا به وعدهاش عمل نکرده و در دو سال گذشته دو میلیون خانه را تحویل نداده است؟
در همینباره باید توضیح داد که برابر آنچه مقامات جمهوری اسلامی میگویند حداکثر تا پایان امسال حدود ۴۰۰ هزار واحد مسکن به متقاضیان تحویل داده خواهد شد، این یعنی عملکرد رییسی از متوسط ساخت سالانه مسکن در ایران که ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار واحد در سال است، کمتر خواهد بود. اما دیروز رییسی به جای آنکه درباره این ناکامی خودش پاسخگو باشد، گذشتگان را محاکمه کرد و خواستار ارائه پاسخ از جانب آنان شد.
دیروز و در جریان تقدیم لایحه برنامه هفتم، رییسجمهور در واقع حرفهای جدیدی نزد. مثلا او توضیح نداد که چرا نهادهای رسمی مانند بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه از ارائه آزاد اطلاعات و آمار دقیق پرهیز میکنند و ناظران اقتصادی برای دریافت این اطلاعات به ناچار به نهادهایی مانند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پناه میبرند. مثلا او توضیح نداد که اگر تورم آنطور که همکارانش بهطور غیررسمی میگویند در حدود ۳۶ درصد است چرا آنچه در زندگی مردم مشاهده میشود تورم چیزی در حدود ۴۶ تا ۴۸ درصد است؟
برای چندمینبار طی یک سال گذشته سیدابراهیم رییسی در سخنرانی دیروز خود به نظام بانکی و بانکهای ناکارآمد حمله کرد. این حملات با حضور محمدرضا فرزین در جایگاه رییس بانک مرکزی تشدید شده است، اما هیچ یک از مقامات دولتی پاسخ نمیدهند که چاپ نقدینگی و خلق پول از کجا و به وسیله چه کسی است؟ آیا در اینباره دولت و نهادهای دولتی نقش اصلی و غیرقابل انکار ندارند؟ رییسی این نکته مهم را تشریح نمیکند که اگر دولت اجازه خلق پول را ندهد، چگونه بانکها به خلق پول مبادرت میورزند؟ چندین سال پیش و هنگامی که در زمان دولت محمود احمدینژاد، چند بانک دولتی به مرز ورشکستگی رسیده بودند، نقش پرداخت وامهای دستوری و تسهیلات تکلیفی در این سقوط بسیار مهم و غیرقابل انکار دانسته شد. اکنون نیز دولت به بانکها به عنوان قلک نگاه میکند و درصدد است که نیازهای خود در زمینه هزینههای اجتماعی مانند افزایش ازدواج، افزایش فرزندآوری و… را از محل پول درون بانکها تامین کند. آیا با این وضع هیچ بانکی شانس موفقیت اقتصادی دارد و میتواند حرکتی سالم و رو به جلو داشته باشد؟
اگرچه ابراهیم رییسی وعده داده بود که مشکلات دولت خویش را گردن دولتهای پیشین نیندازد، اما بارها دولتهای گذشته را به ناکارآمدی متهم کرده و مشکلات فعلی را به ارث رسیده از گذشته دانسته است. در همین سخنرانی روز گذشته هم یکبار دیگر رییسی دولتهای گذشته را متهم کرده و مشکلات را به ارث رسیده از جانب آنان دانست. معلوم نیست آیا واقعا رییسی به آنچه گفته و وعده داده، معتقد است؟
نمیتوان انکار کرد کسانی که دیروز پای سخنرانی سیدابراهیم رییسی نشسته بودند تا وعدهای جدید بشنوند، حرف جدیدی را گوش کنند یا چشمانداز تازهای درباره آنچه در ایران رخ میدهد یا خواهد داد، دریافت کنند، ناکام ماندند. سیدابراهیم رییسی در سخنرانی نسبتا کوتاه خود حتی برنامه تقدیمی را هم تشریح نکرد. شاید او خودش هم به محتوای برنامه هفتم و تحقق آن اعتقاد چندانی ندارد. شاید سیدابراهیم رییسی هم یقین دارد که مانند دولتهای پیشین، دولت او هم حتی در بهترین حالت نمیتواند بیش از ۴۰ درصد از برنامه ارائهشده را عملی کند.
انتهای پیام