خرید تور تابستان

مدیر دزد بهتر است یا مدیر نادان؟!


محمدرضا نیکوکلام در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «مدیر دزد بهتر است یا مدیر نادان؟!» نوشت:

حکایت غریبی است که در این مملکت گاهی مجبوریم بین بد و بدتر انتخاب کنیم. اینکه چرا به چنین جبری رسیده‌ایم دو دلیل مهم داشته است. یکی به وجود آمدن فساد سیستماتیک به طور فراگیر و دیگری حذف جریان‌های فکری به نفع یک تفکر خاص.

مدیر منفعت‌طلب نماینده فساد سیستماتیک بوده و یک مدیر نادان یا کار نابلد اغلب نماینده یک گروه بانفوذ و صاحب قدرت می‌باشد.
البته برخی از مشکلات مدیریتی ریشه در «فرهنگ پسرخاله‌ای» ایرانیان نیز دارد.

به این صورت که هرکس به پست و مقامی می‌رسد در وهله اول دوست و آشنا را سر کار می‌آورد. چه بسیار سازمان‌های دولتی یا خصوصی که از یک قشر خاص مانند اهالی یک روستا یا یک قوم و یا یک فامیلی به کار گرفته شده‌اند.

می‌توان سازمان‌های بسیاری را مثال زد ولی برای اینکه به نهادی بر نخورد می‌رویم به سراغ مشاغل زحمتکش و کم درآمدی چون نانوایی‌ها که معمولاً دست اهالی شهر زنجان و مشهد است یا سوپرمارکت‌ها که دست اهالی روستای دریان می‌باشد و یا میادین میوه و تره بار که اغلب اهالی شهرهای کردنشین آن‌را اداره می‌کنند.

مدیریت پسرخاله‌ای در چنین مشاغل پر زحمتی یک نوع انتقال دانش و فن نیز به حساب می‌آید ولی همین رفتار در سازمان‌های دولتی و خصوصی موجب انباشت کارمندان بی هنر شده است.

از دیگر مشکلات مدیریتی در ایران به عمر کوتاه مدیریت می‌توان اشاره کرد. به این صورت که عمر مفید یک مدیر دولتی حدود دو تا چهار سال است و آن مدیر می‌داند که باید دم را غنیمت شمارد و از انجام کارهای بنیادی و طولانی مدت پرهیز نماید تا مبادا دست رنجش نصیب مدیر بعدی از یک گروه سیاسی رقیب شود.

وقتی فساد اداری به طور سیستماتیک گسترده شود و یک جناح سیاسی با حذف رقبا بر مسند مدیریت تکیه زنند آنگاه مدیران شایسته با سرخوردگی به حاشیه رانده خواهند شد.

و اما اینکه کدام یک از این دو تیپ مدیر می‌تواند خسارت بیشتری برای یک مجموعه به بار بیاورد٬ بنا به تجربه و دلایل منطقی می‌توان گفت که حضور یک مدیر نادان زیانبارتر از یک مدیر منفعت‌طلب خواهد بود.

شاید بتوان با یک مثال عامیانه و ابتدایی آن را توضیح داد. به این شکل که یک مدیر متخصص و باتجربه هر قدر هم که فاسد باشد ولی می‌داند برای منفعت طلبی و سودجویی باید آن سیستم و سازمان برقرار باشد. ولی یک مدیر نادان با اتخاذ تصمیم‌های غلط و از دور خارج کردن کارشناسان در نهایت مسبب نابودی سیستم خواهد شد.

اگرچه این مثال بسیار پیش پا افتاده است ولی در عمل می‌بینیم که یک مدیر ناآگاه و بدون تخصص وقتی بر مسند قدرت تکیه می‌زند امر به خودش مشتبه شده و به جهل مرکب دچار می‌گردد. پس دیگر حرف کارشناسان زیردستی را نپذیرفته و با تصمیم‌های کورکورانه موجبات نابودی سیستم را فراهم می‌آورد.

اینکه چرا به این نقطه رسیده‌ایم می‌تواند دلایل متنوعی داشته باشد. شاید از همان اول انقلاب اگر دوگانهٔ تخصص و تعهد پیش نمی‌آمد آنگاه هیچ‌یک از این معضلات را نداشتیم.

به یاد جمله‌ای از دکتر چمران که می‌گفت: آن‌کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد بی تقواست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

    1. اولا مدیر پیدا شود بعد تقسیم بندی و مراحل کاری را و پست این دو مشخصه را تعریف کن .اصلا مدیر نداریم . شما دنبال دزد یا نابلدی میگردید . بهترین مدیری که بنده بجز این دو دیده ام مدیرانی هستند که تجربه و کارنامه دارند . شما در مجلس وقتی وزرا را انتخاب میکنند کی شنیده آید که کاندید مورد نظر بیاید و بگوید چنان کرده ام و موفقیتهایش را تشریح کند .بغیر از منم منم کردنها بی که یک نماینده حاضر نیست برود برسی کند که واقعا موفق بوده یا نه . بهتره بدانید مدیران ما الابختگی و از توی لپ لپ در می‌آیند. مدیران دزد و نابلدی و لپ لپی و خویش و سفارشی و تیپ مهر بر پیشانی

  1. سلام – مدیر دزد یک ایراد دارد که دزد است ! مدیر نادان ۲ ایراد دارد – بدلیل نادانی دزدها را رها میکند تا روزی که خودش هم قاطی شود ! پس مدیر دزد بهتر است ! خدایا مدیران ما را به رتبه دزدی ارتقاء بفرما .

  2. مدیر دزد اگرمتخصص باشه غیراز دزدیش بالاخره کارمثبتی هم میکنه امانادان چون نابلده ضربه می زنه وکارمثبتی هم نمی کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا