شباهت «نائل» با «مهسا» از نظر یک رسانه
سایت برترین ها مقاله ای با تیتر «نائلِ ۱۷ ساله، مهسای ۲۱ساله، از غرب پاریس تا قلب تهران» منتشر کرده است که در پی می آید:
دولتهایی که اعتمادبهنفس کافی دارند، اجازه نمیدهند که این اعتراضات با خونریزی همراه شود، زیرا پس از آن جمع کردن سیاسی ماجرا سختتر و حتی ممتنع میشود
برترینها: در پی کشته شدن یک جوان ۱۷ساله در پاریس، اعتراضاتی در فرانسه شکل گرفته که برخی این اعتراضات را مشابه حوادث پاییز در ایران خواندهاند. در فرانسه ریشه اعتراضات به کشته شدن یک نوجوان ۱۷ساله مهاجر برمیگردد و بعدتر مساله حقوق بازنشستگان هم اضافه شد، در ایران اما اعتراضات با یک مساله اجتماعی(حجاب) شعلهور شد و بعدتر مسائل اقتصادی هم اضافه شد، در هر صورت این مطلب نگاهی دارد به اعتراضات فرانسه که البته نکتههایی برای ما(ایرانیها) دارد:
اصلا چی شد که فرانسه شلوغ شد؟
پلیس فرانسه شامگاه سهشنبه گذشته به نائل.م، جوان ۱۷ ساله در منطقه نانتر در غرب پاریس شلیک کرد و جان او را گرفت. پیشتر مدعی شده بود که این نوجوان قصد زیر گرفتن آنها را بعد از متوقف کردن خودرو داشته است، ویدیوی این واقعه نشان میدهد که خودرو مقتول کمی پس از حرکت، به یک پست در نزدیکی محل حادثه برخورد کرده و متوقف شده است. با این وجود، دولت فرانسه اتهامات سازمان ملل در مورد وجود دیدگاههای نژادپرستانه در میان نیروهای پلیس را رد کرد. وزارت خارجه فرانسه نیز اعلام کرد: «هرگونه اتهام نژادپرستی یا تبعیض سیستماتیک در نیروی پلیس فرانسه کاملا بیاساس است.»
اعتراضات ما با اعتراضات اونها دقیقا چه فرقی داره؟
«هم میهن» نوشت: نکته کلیدی این اعتراضات که به معنای دقیق اغتشاش و حتی شورش است، پرهیز از تلفات جانی است. تلفات جانی یک تیغ دودم است که در دست دولت است. بعضاً برای ساکت و خاموش کردن اعتراضات به کار میرود تا شورش ادامه پیدا نکند که در برخی از جوامع این سیاست بهظاهر پاسخ میدهد. ولی این یک روی ماجرا است، زیرا ریختن خون همیشه این ظرفیت را دارد که بهمثابه ریختن بنزین بر روی آتش اعتراضات عمل، و آن را شعلهور کند. حتی اگر در کوتاهمدت هم به این نتیجه منجر نشود، در میان و بلندمدت اثرات ویرانگری دارد.
داوری درباره رویدادها و نتایج ناشی از سیاست خیابان، قدری پیچیده است. دولتهایی که اعتمادبهنفس کافی دارند، اجازه نمیدهند که این اعتراضات با خونریزی همراه شود، زیرا پس از آن جمع کردن سیاسی ماجرا سختتر و حتی ممتنع میشود. تردیدی نیست که این حد از خرابی، بهویژه در کشوری که میتوان اعتراض مدنی کرد، پذیرفتنی نیست؛ ولی به صرف قابل قبول نبودن یک رفتار، نمیتوان به آن انگ زد و به مقابله سخت پرداخت. مهمتر اینکه اینها محصول تعارضات درونی یک کشور است و هیچ حکومت قدرتمندی نمیپذیرد که این نوع اعتراضات درونزا را تماماً متأثر از حضور دستهای خارجی معرفی کند. حتی اگر خارجیها دراینباره موضعگیری نمایند، همچنان که مسئولین دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره این اعتراضات و شورشها موضعگیری کردند و به موضوع خشونت و نژادپرستی نیز پرداختند. از سوی دیگر، گرچه در تشدید این فرآیند، اینترنت و شبکههای اجتماعی نقشی دارند؛ ولی اینها دلیل نمیشود که به قلع و قمع آنها پرداخته شود. بهترین راه برای مقابله با این نوع شورشها، خاموش کردن آن با ابزارهای سیاسی است، نه آنکه آن را به آتش زیر خاکستر تبدیل کرد.
وقتی مرغ همسایه غازه!
روزنامه جوان نوشت: همهجای جهان اینگونه نیست که اگر نوجوانی با شلیک مستقیم و ناموجه پلیس کشته شد، یک آشوب همهگیر برپا شود و کشور به آتش کشیده شود، اما فرانسه اینطور است! گویی جوانان فرانسوی پشتدر ایستادهاند و منتظر! حالا دنیا فهمیده است دری که به روی جوانان در آشوبهای اجتماعی باز میشود، اولبار در شبکههای اجتماعی گشوده میشود! ماکرون که در آشوبهای مشابه کشورهای دیگر، مثل یک منجی برای ملتها سخنرانی میکند، حالا مقابل پدر و مادرهای فرانسوی به التماس افتاده است: «نوجوانان آشوبگر خود را از کف خیابانهای پاریس جمع کنید»!
جام جم(صداوسیما) هم نوشت: یکی از نکاتی که به تشدید خشم فرانسویهای معترض منجر شده، تلاش آشکار دولت و برخی رسانههای این کشور در خصوص روایتگری معکوس و نادرست از این واقعه است. صورت مسأله واضحتر از آن است که نیاز به تفسیر داشته باشد!
انتهای پیام