سیاست ایران در قبال رفتارهای عربستان و ترکیه
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
با مرگ ملکعبدالله و به قدرت رسیدن سلمان، عنصر هیجان و ترویج بیاعتمادی، شاکلهی سیاست خارجی عربستان شد. سلمان به دلیل ناتوانی جسمی عملاً فرمان سیاست خارجی را در دست جوانان کمتجربه قرار داده است. عربستان امروز بیش از هر موضوعی هزینهی سیاست و تصمیمهای نادرست تیم جدید را پرداخت میکند. شاهزادگانی که تا دیروز خبرهای جعلی و سراسر کذب علیه ایران منتشر و یا ادعا میکردند قرار بوده در خاک آمریکا ترور شوند سکاندار سیاست خارجی عربستان شدند. آنان به جای همگرایی و همافزایی بیشتر در سیاستهای معطوف به آرامش و دوری جستن از تنشهای منطقهای بر طبل جنگ کوبیدند و با همین فکر و رفتار پای در میدان سوریه و یمن گذاشتند.
حکام فعلی عربستان، به ویژه نیروهای جوان و کمتجربهی آن گمان میکنند با دلارهای ذخیره شده در بانکهای اروپایی و آمریکا میتوانند سیاستهای ذهنی خویش را دنبال کنند و راهی به سوی جهانی ساخته شده بر اساس ذهنیت خویش بگشایند، در حالی که تجربهی تاریخی و سیاسی نشان داده بروز تنشهای قومیتی و سرزمینی و دامن زدن به تفکرات قومگرایانه و نژادی همیشه در منطقهی خاورمیانه باعث گستردهتر شدن ناامنی و بروز خشونتهای بیشتر شده است. خشونتهایی که گاه گریبان مردم لبنان را گرفته، در گذشتهای نه چندان دور و حتی امروز زندگی مردم پاکستان را دستخوش بحرانهای بسیار کرده است و حال وضعیت کشورهای یمن و سوریه را به ویرانی نسبتاً مطلق سوق داده است.
منطقه خاورمیانه به دلایل مختلف پتانسیل ناامن شدن و گام نهادن بهسوی تنشهای بیشتر را دارد، حال در همین منطقه حاکمانی حضور یافتهاند که خیال میکنند ناامنی و بروز درگیریهای افزونتر و ترویج تفکرات بنیادگرایانه فقط دامن کشورهای دیگر را میگیرد و سرزمین خودشان در آرامش زیست میکند.
ترکیه که تا چندی پیش به عنوان کشوری با سیاستهای اقتصادی نوین شناخته میشد و تلاش میکرد سالهای بیفروغ در اقتصاد، سیاست و کودتا را فراموش کند و نمایی آباد از کشورش را به دنیا مخابره کند به سویی دیگر چرخش کرد و راه ماجراجویی و جنگ نیابتی در سرزمین سوریه را در پیش گرفت. جنگی که بتواند کُردها را سرکوب کند، اهرم فشار بیشتری در مقابله با عراق در دست داشته باشد و در نهایت از سیاست متکی بر ناسیونالسیم ترک را در جهت اتحاد گروهها و طیفهای مختلف در ترکیه بعد از کودتای نافرجام بهرهبرداری کند. سخنرانیهای احساسی مسوولان دولتی، برگزاری تجمعهای پرشمار حمایت از دولت و تکثیر و نصب میلیونها پرچم ترکیه در معابر و خیابانهای شهرهای مختلف بازگو کنندهی بخشی از این هویتگرایی پررنگ بعد از کودتا است.
عثمانگرایی نوین بخش جدایی ناپذیر از سیاست خارجی ترکیه با مدیریت حزب عدالت و توسعه است، کشوری که خواهان بازستاندن آبروی از دست رفته گذشته است، حاکمانی که تلاش میکنند با ساختن کشوری جدید تصویری بازسازی شده را به دیگر ناظران نشان دهند. عثمانگرایی جدید حاصل نظریه احمد داووداوغلو است، فردی که مدتی سکان سیاست خارجی در ترکیه را در دست داشت، چند صباحی به عنوان نخستوزیر حکمرانی میکرد ولی چنین فردی نیز نتوانست با تفکرات پرهزینه، غیریتساز و دشمنپرور طیباردوغان کنار بیاید و ردای حاکمی را بخشید. سخنان داووداوغلو در مقایسه با رییس جمهور ترکیه حکایت تنشزدایی را بازگو میکرد در حالی که نگاه حاکم بر حکمرانان فعلی ترکیه سهمخواهی بیشتر و پرهزینهتر در جدلهای منطقهای است. در وضعیت فعلی ترکیه خواهان آن است به بهانهی حمایت از نیروهای ائتلاف نیروهای کُرد مخالف خود را سرکوب کرده و بخش کردنشین کشور عراق را به بهانهی پشتیبانی نظامی محدودتر از گذشته کند، اختلافات داخلی نیروهای کُرد و انسجام شکنندهی گروه پ.ک.ک بیش از گذشته ترکیه را برای سرکوب هر چه بیشتر تحریک میکند.
به گمانم و همانگونه که در یادداشت ایران، عربستان و واکنشهای عاطفی، منتشر شده در سایت انصافنیوز آورده شد [لینک]، راه حل نهایی سیاست کشورمان با استناد به سخنان دستیار و مشاور عالی فرماندهی مقام رهبری در پذیرش این راهبرد است؛ قبول اینکه کشور عربستان به عنوان رقیب استراتژیک شناخته شود و از تنش بیشتر و تحرکات تنشزا با این رقیب دوری کرد. گام برداشتن به سوی جدلهای رسانهای بیشتر و خط و نشان کشیدن برای کشور عربستان شعلههای آتش در خاورمیانه را افروختهتر خواهد کرد. بدون تردید طی ماههای آینده فشارهای اقتصادی و خزانهی خالی کشور عربستان زنگ هشداری خواهد بود برای حاکمان آن و فهمیدن این نکته که نمیتوان با خرج میلیاردها دلار نظم خودساخته را در دنیای امروز و خاورمیانه حاکم ساخت.
بخشی از بروز رفتارهای پرهزینهی ترکیه طی یکسال گذشته به مسالهی برجام و گشوده شدن ارتباطات ایران با دنیای خارج بازمیگردد. ترکیه نمیتواند وضعیت فعلی را به سادگی پذیرا باشد. شرایطی که کشور ایران از جایگاه مطلوبتری در مقایسه با سالهای گذشته برخوردار است و بدون تردید همسایگان و شرکای تجاری قدیم و جدید ایران را به عنوان امنترین کشور در میان تمام کشورهای پرآشوب منطقه شناسایی میکنند. در واقع تغییر جایگاه ارتقاء یافتهی ایران نقش بزرگی در تغییر رفتارهای پرخاشگرایانهی حاکمان ترکیه داشته است.
از سویی دیگر، تجربه و سابقهی ترکیه نشان داده ترکها بیش از هر مساله به روابط اقتصادی و سود حاصل از این ارتباطات دلبسته هستند، کشوری که بخش زیادی از بودجهی سالیانهی خود را براساس صنعت گردشگری و صادرات کالاهای مصرفی محاسبه کرده نمیتواند برای مدت زمان زیادی ناامنی سرریز شده از همسایگانش را تحمل کند و دائم در حال چانهزنی برای سهمخواهی زیادتر و استفماده از نیروی نظامی در معادلات منطقه باشد. دیری نمیپیماید که ترکیه از تنشهای بعد از کودتای نافرجام برون آید و راه گذشته را مبتنی بر گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه طی کند.
انتهای پیام