جبار رحمانی: روایت سیاسیون از عاشورا خطرناکترین روایت است
/ضرورت امکان گفتوگو میان روایتهای مختلف از عاشورا/
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: جبار رحمانی، انسانشناس و پژوهشگر جامعهشناسی دین دربارهی تفاسیر مختلفی که از واقعهی عاشورا بیان میشود، گفت: سیاسیون خطرناکترین روایت را از عاشورا دارند و تبعات منفی آن بیشتر از سایر روایتهاست. در این نوع روایت حقیقت قربانی منافع سیاسی میشود و تمام سرمایهی عقیدتی مردم و مومنان برای اهداف سیاسی استفاده خواهد شد.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با آقای رحمانی را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – به نظر میآید که شاهد دو نوع نگاه به واقعهی عاشورا هستیم؛ افرادی، به ویژه مداحانی که اهل غلو و تحریف آن واقعهاند و نواندیشانی که در پی پالایش آن رخداد از تحریفها هستند؛ در جدال میان این دو گروه کدام یک غلبه داشتهاند؟
وجهی از عاشورا جنبهی تاریخی دارد و رخدادیست که در تاریخ اسلام اتفاق افتاده است و وجه دیگری از آن هم مربوط به اعتقادات آیینی مومنان است.
در این وجه عاشورا، مومنان با دادههای حاشیهای و کمتر معتبر هم به این رخداد بال و پر میدهند. این موضوع هم مختص به عاشورا نیست و همیشه در تاریخ تلاشهایی را برای روایت مجدد و یا توسعهی روایت از یک رخداد تاریخی داشتهایم. در مورد عاشورا هم این کار توسط علما، منبریها و شاعران انجام میشود.
نواندیشان بر مبنای معیارهای عقل مدرن عاشورا را روایت میکنند
این طبقهبندی که افرادی همچون مداحان اهل غلو و تحریف هستند و نواندیشان در برابر آنها به دنبال پالایش عاشورا از تحریفات، طبقهبندی متاخر و جدیدی است. در عمل فراتر از این طبقهبندیها را شاهدیم.
از طرف دیگر لزوما هم اینطور نیست که فقط گروه نخست در حال تحریف کردن باشند و نواندیشان نیز بر مبنای معیارهای عقل مدرن حادثهی عاشورا را روایت میکنند. بنابراین، هر دو دارند تفسیر خاص خودشان را از عاشورا شکل میدهند؛ بر این اساس مبانی هر کدام از این گروهها را که قبول داشته باشید همان را میپذیرید.
هر دوی این روایتها تلاشهایی از مبانی متفاوت برای ارائهی یک تفسیر خاص از این واقعه است. از طرف دیگر چندان سند مستندی از روز واقعه باقی نمانده و آنچه به ما رسیده روایت در روایت در روایت بوده که به امروز منتقل شده است.
انصاف نیوز – از نگاه شما کدام یک از دو گروه بر دیگری غلبه داشته است؟
اینکه کدام یک از این دو گروه به یکدیگر غلبه دارند خیلی مهم نیست؛ زیرا هر کدام پیروان خاص خودشان را دارند. مداحان و منبریها بنا بر فهم اسطورهای دینی سخن میگویند و اتفاقا بخشهایی از جامعه هم به این فهم متمایل است.
تفسیر یک سیاستمدار از عاشورا برای بازتولید مشروعیت خود است
مسئله، درستتر بودن این دو رویکرد نیست؛ آنچه حائز اهمیت است پیامدهای هر یک از این رویکردهاست. تفسیری که یک سیاستمدار از عاشورا ارائه میدهد برای بازتولید مشروعیت خود است و با تفسیر یک منبری ساده در روستایی دورافتاده متفاوت خواهد بود.
در سوی دیگر هم روشنفکران سعی میکنند تفسیری عقلانی از عاشورا داشته باشند و این نوع تفسیرها در راستای این است که امام حسین برای حکومت قیام نکرد و در پی حرکتی اصلاحگرایانه بوده است.
در کنار این روایتها تفسیرهای شاعرانه و انقلابی مانند آنچه شریعتی ارائه میداد را هم داریم. به هر حال گروههای مختلف با مبانی مختلف تفاسیر متفاوتی را ارائه میدهند.
روایت تاریخی از عاشورا با موضع سخت علما و مداحان مواجه میشود
در کنار این نوع تفاسیر و روایتها، روایت تاریخی از عاشورا را مانند آنچه در کتاب «شهید جاوید» صالحی نجفآبادی است هم وجود دارد. این نوع روایت با موضع سخت علما و مداحان مواجه میشود.
تفسیر سیاسی از عاشورا منفعتگرایانه است اما به نظر میآید در آنچه نواندیشان از عاشورا میگویند هم خیر عمومی وجود داشته باشد و هم منافع جمعی را در بر بگیرد.
اگر بخواهیم الویتبندی کنیم به نظر میآید که روایت نواندیشان از عاشورا برای دنیای امروز که در پی مواجههای معقولتر است واجد خیر عمومی است؛ در حالی که بهرهبرداری سیاسی از این رخداد به نفع خیر عمومی نیست و به نفع قشر حاکم خواهد بود.
در تفسیر سیاسی از عاشورا خیر عمومی نیست
در تفسیر سیاسی از عاشورا خیر عمومی نیست اما خیر خواص حاکم در آن وجود دارد. روایت سیاسی در پی آن است که نشان دهد امام حسین (ع) چارچوب و اهدافی داشته که مصداق آن در امروز آنها هستند و اگر امام حسین را باور داریم باید آنها را نیز باور داشته باشیم.
در این چند دسته روایت که از آن سخن گفته شد سیاسیون خطرناکترین روایت را از عاشورا خواهند داشت و باید بپذیریم که تبعات منفی آن بیشتر از سایر روایتها از عاشورا است.
در این نوع روایت حقیقت قربانی منافع سیاسی میشود و تمام سرمایهی عقیدتی مردم و مومنان برای اهداف سیاسی استفاده میشود.
از سوی دیگر برای مثال اگر کسی روایت نواندیشان را قبول نکند مشکل خاصی برای فرد پیش نمیآید ولی اگر با روایت سیاسی وارد چالش شود تنبیه خواهد شد و به یک معنا حذف میشود؛ زیرا روایت سیاسی ابزار برخورد را هم به همراه خود دارد.
روایت سیاسی از عاشورا میتواند باعث بازتولید سلطه شود
در حالی که افرادی که روایتهای دیگری دارند قدرت برخوردی هم ندارند و مثلا اگر از روایت نواندیشان خوشمان نیاید میتوانیم در هیئت دیگری حضور داشته باشیم؛ اما اگر بخواهید نشان دهید روایت سیاسی، روایت حقیقی نیست و میتواند باعث بازتولید سلطه شود سیاست با ابزارهای در اختیارش تنبیه خواهد کرد.
انصاف نیوز – آیا این روایت سیاسی از عاشورا صرفاً مربوط به سالهای اخیر است؟
تمامی آیینهای شیعی هنگامی که فراگیر میشوند در دورههای مختلف از آنها به عنوان سازوکار قدرت سیاسی استفاده شده و این مختص حالا هم نیست و همهی دورانها، از پهلوی تا صفویه که مشهور عام و خاص است روی این موضوع سرمایهگذاری کردهاند.
برنامهی معلی قابل تقدیر است اما …
انصاف نیوز – میتوان برنامههای مناسبتی صداوسیما مثل «معلی» مصداقی برای این موضوع دانست؟
برنامه معلی از این جهت که وجوه متوع فرهنگی عزاداری در ایران را نمایش میدهد قابل تقدیر است اما این هدف برنامه که این تنوع را در خدمت قدرت سیاسی قرار دهد خطرناک است.
روحانیت یکدست نیستند
انصاف نیوز – در مواجهه با روایتهای مختلف از عاشورا از جمله روایت سیاسی از آن، وظیفهی روحانیت چیست؟
برای قضاوت در اینباره ابتدا باید مبنای بحث روشن شود. روحانیت یکدست نیستند. بخشهایی از روحانیت برای بازتولید نظم سیاسی کار میکنند و تفسیری از عاشورا ارائه میدهند که در خدمت نظم سیاسی باشد. بخشهایی هم نگاهها و تفاسیر دیگری دارند.
اما با این وجود، این موضوع را هم باید پذیرفت که هنوز آگاهی تاریخی جدی دربارهی عاشورا وجود ندارد و تمایلی هم برای ورود به این جنبه وجود ندارد زیرا محل مناقشه خواهد شد.
نگاه مردم، حاکمیت و روحانیت به عاشورا اساسا تاریخی نیست
از همین رو نگاه مردم، حاکمیت و روحانیت به عاشورا اساسا تاریخی نیست و آن را از نگاه اساطیری مینگرند. همانطور که گفتم نگاه کتاب شهید جاوید را برخی علما و نخبگان حذف کردند و حتی آنها هم اجازه ندادند آگاهی تاریخی در این ارتباط ایجاد شود.
باید امکان گفتوگو میان روایتهای مختلف از عاشورا وجود داشته باشد
دربارهی عاشورا همیشه تفسیرهای مختلفی وجود داشته و هرکدام از این تفسیرها هم پیروان خودش را دارد و در اشکال مختلف آن را به مرحلهی اجرا میرساند.
آنچه در این میان حائز اهمیت است آن است که امکان گفتوگو میان این روایتها باید وجود داشته باشد تا این موضوع تبدیل به جدال نشود. در این میان مهمترین مبنایی که برای داوری میتوان داشت این است که کدام یک از این تفاسیر به خیر عمومی تبدیل میشود؛ خیر عمومی را باید مبنا قرار دهیم، بر اساس این مبنا قطعا تفسیر سیاسی در هر سلسله مراتبی بدترین مدل تفسیر از عاشوراست.
انتهای پیام
بی سروته…بازی باکلمه…مدتهاست نوشته های بی محتوای آب بندی شده که درآن ژست روشنفکری غالبه تا رساندن یک پیام واقعی به چشم می خوره + نسبیت درشناخت…
اگر بخواهیم در موضوع بالا وارد بحث شویم شاید نیاز به روزها تحلیل و بررسی باشد اما به ساعاتی تفکر بسنده و ….
اینکه نواندیشان، که ما اصلاح طلبان جزیی از نواندیشان محسوب و عاشورا را با عقل مدرن نگاه میکنیم درست است اما وقتی اعتقاد داریم واقعه عاشورا روایت در روایت به چند توان(در ریاضی) است ، با عقل مدرن ما چیزی نمی ماند برای وجود آن و بااین دست فرمان مدتهایی دگر هیچ نگاه و نظری به عاشورا نخواهیم داشت و شاید از منظر تاریخی هم نفی کنیم و اگر اکنون بزرگان ما اصلاحیون به آن توجهی دارند برای همان بازتولید مشروعیت خودمان است اما با تفسیر غیر سیاسی از آن و از منظری دیگر و تفسیری متفاوت تا زمانی که منافع ما را تامین کند ما که مرگ مرحوم هاشمی رفسنجانی را مستمسک قرار می دهیم که عده و گروهی را در در موضع ضعف ببریم و افراد بیشتری را در اطراف خود داشته باشیم چرا از امامان و وقایع اطراف آنها استفاده نکنیم
راستی اگر فقط یک واقعه تاریخی و دور از روند سیاسی باشد برداشت ما از تاریخی بودن آن چیست؟؟؟ اتفاقی افتاد و تمام شد؟؟ این باشد که همان گفته غربیهایی که سالیان دراز بر ایران و کشورهای مسلمان و غیر مسلمان تسلط داشته و اکنون سعی در اشاعه همان تفکر و کشورها را مستعمره خود قرار دادن هستند و همخوانی با برخی گفته های شما ندارد
مابقی که حرفها بسیار بیش از این است بماند فرصتی دگر اگر پیش بیاید
خداوند همه ما را توفیق دهد به بصیرت در دین و عمل به احکام خداوند
بطور کلی مقدس سازی فرد یا افرادی چند و مرجع قرار گرفتن آنها برای تمام دوران بعد از خود آنها خیر عمومی ندارد…
حتی پیامبران هم فقط برای زمان خودشان مرجع اطاعت هستند ، برای بعد از ایشان کتاب الهی منسوب به آنها مرجع میباشد و لاغیر…البته به غیر از مناسک و آداب و اعمال شرعی …
اهمیت کتاب و پیام های پیامبران و مقدسین در مرجعیت بعد از رحلت آنها نباید نادیده گرفته شود….تدریس کتاب و پیام ، رسالت پیروان بوده و هست :
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾ آل عمران
وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾ آل عمران
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۸۱﴾ آل عمران
اگر افراد مقدس شوند و تمام اعمال آنها مبنا قرار بگیرد ، برای زمانهای بعد از ایشان و ازدیاد جمعیت و.. در مسائل اجتماعی پویا و توسعه یابنده مانند اقتصاد و سیاست ، اختلاف ایجاد خواهد شد…
مثلا موازین فقهی بجای مانده البته بعنوان تجربه قابل مطالعه هستند لکن نباید اعتباری در سطح قرآن داشته باشند…
آخرین کتاب الهی از چنان پویایی و استحکام و روشمندی و حمایت الهی باید برخوردار باشد که با خوانش خالصانه و نه گزینشی آن بتوانیم در غیاب مقدسین ، مشکلات جوامع پیچیده امروز را حل کنیم مشکلاتی که در فقه منسوب به مقدسین و مرتبط با زمان و مکان حیات ایشان ، اصلا دیده نشده اند…
فعلا که کسانی بوده و هستند که در همین قران و دیگر کتاب های آسمانی تشکیک و شبهه وارد کرده و شده است جامعه امروز که می بینیم برای افراد رعایت قوانین الهی چه در مسیحیت و یهود و اسلام اهمیت چندانی نداشته و در هنگامه گناه توجیهات فراوان را آماده و ارایه می کنیم.
اگر به مفهوم همین آیات دقت کنید که نباید پامبر و فرشتگان و درکل غیر خدا را برای پرستش انتخاب و او را معبود دانست اما آیا پیام آنها که روشنگر است را باید بکار بست و ….
ما اصلاح طلبان در جایی که به نفعمان بوده استفاده کردیم و اهداف حزبی خود را پیش بردیم و آیاتی که نفعی نداشته را شبهه وارد و گروه دیگری را از آن سمت به خود جذب و بهره برداری کردیم
مقدس سازی هم که کم نیستند
خودمان منتقد مقدس سازی افراد هستیم و بیش از دیگران به مقدس سازی (نه در حد خدا) افکار نزدیک به خود می پردازیم
کسی فهمید این آقای انسان شناس و پزوهشگر جامعه شناس چی گفت؟ ما را هم چیز فهم کند. بیماری کلی گویی ظاهرا در قشر خود عالم پنداران کشورمان یفه همه را گرفته است . این خانم خبرنگار می شود توضیح دهند چه چیزی به جز همان عنوان شعار گونه فهمیدند تفسیر و تحلیلی بر این مصاحبه بزنند . یک خبرنگار زمانی که مصاحبه می کند می تواند از سخنان مدعی سوال مطرح کرده و درون مایه او را بیرون بکشد .خود را بجای مخاطب با سواد و کم سوادی مثل من بگذارد و هر جا مصاحبه شونده خواست با ایما و اشاره می خواهد از گفتن عقیده خود طفره برود او را به چالش بکشد .این آقا ادعاهای زیادی بدون دادن کوچکترین مصداق عینی با بازی با کلمات می خوهد تنها یک ادعا که همان تخریب سیاسیون است را به مخاطب تلقین کند .. همانطور که قبلا خدمت آقای شفعیان نوشتم اگر واقعا می خواهید در صحنه رسانه رسالت خود را در مقابل افکار عمومی انجام دهید یک کلاس خبرنگاری برای همکاران بگذارید . جناب شفعیان و یاران بابا کمی مخاطب را آدم حساب کنید
ظاهرا شما با امام حسین ع مشکل دارید و در ایام که دشمنان همه هم وغمشان را گذاشتند تا لطمه ای به این خورشید تابان بزنند شما هم در همان راستا یک عقل کل را آورده اید تا بلکه شبه ای به این دریای عظمت برسانید بابا خلوتی با خود کنید و مشکل خودتان حل کنید یا مثل بقیه رومی رومی و یا زنگی زنگی دیشب یه جایی بودم که تازه شیعه شده بودند و با شنیدن اسم اشکشان جاری می شد کربلا دریایی که هر کس به اندازه کاسه خود از این دریا بهره می برد .
بی تعیّن ترین مقاله ای که تابحال دیدم که مؤلف وارد یک بحث مشخص نمی شود جز کلی گویی… متن مقاله بایدتشخص داشته باشه نویسنده به موضوعی مشخص ورود پیداکنه ومطلبش رو ابراز کنه نه اینکه فلان گروه روایت تاریخی داره فلان گروه باعقل مدرن می بینه …مبانی هرکدوم رو قبول کنی باید اون تفسیر وبپذیری… خلاصه هیچ مطلب دست پرکنی دراین مقاله دیده نمیشه…