سیب زمینیهایی به رنگ سیاست
«محمد توکلی» در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
در انتخابات 88 بود که سیب زمینی هم وارد ادبیات فاخر سیاسی کشورمان شد! عدهای هیاهو راه انداختند که چه نشستهاید که احمدینژاد مرتکب جرم خرید رأی شده است، پرسیدند چطور؟ گفتند بین مردم سیب زمینی پخش کرده که به او رأی دهند، اسنادش هم موجود است!
آن روزها از این جور اسناد سیب زمینی طور زیاد میشد پیدا کرد. روزگار گذشت و یکی از خیل عظیم منتقدان احمدینژاد، رییس جمهور شد، حالا نزدیک یک سال مانده به انتخابات 96 و احتمالاً انتخاب مجددش است که از آن سوی میز صدا بلند شده است که ایها الناس چه نشستهاید که روحانی دارد رأی مردم را میخرد. سندشان هم از نوع همان اسناد سیب زمینی است.
اما واقعیت ماجرا چیست؟ آیا واقعاً رجال سیاسی این مملکت این قدر کارنابلد و ناشی شدهاند که چنین نمایان به خرید رأی روی آوردهاند، آن هم با سیب زمینی؟ و از این مهمتر این معترضان به سیب زمینیها، مردم را دقیقاً چه فرض کردهاند که به خیالشان با چند کیلو سیب زمینی رایشان جابجا میشود؟
واقعیت این است که کل ماجرا نه یک بحث سیاسی بلکه موضوعی مرتبط با مسایل کشاورزی است و یک معضل که دهههاست گریبان کشور را گرفته است و انگار کسی هم قرار نیست به فکر چارهاش باشد؛ نبود الگوی کشت مناسب برای محصولات کشاورزی.
وجود نداشتن چنین الگویی سبب میشود که هر ساله در برخی محصولات کشاورزی شاهد کمبود باشیم و در برخی دیگر شاهد مازاد تولید.
از سالها پیش برای این محصولات کشورزیِ مازاد یک روندی طی میشده است که هم جلوی ورودش به بازار گرفته شود تا با جلوگیری از کاهش شدید قیمت کشاورز متضرر نشود و هم استفادههایی از آنها ببرند. این روند چندین ساله به این شکل است که محصولات مازاد را با هماهنگی سازمانهای حمایتی نظیر کمیتهی امداد و سازمان بهزیستی بین افراد تحت پوشش این گونه نهادها به شکل رایگان توزیع میکنند. و در صورتی که بعد از این توزیع رایگان هم مقداری باقی ماند که معمولاً شامل محصولات بی کیفیت خواهد بود که مصرف خوراکی برای انسان ندارد یا برای مصرف دام اختصاص داده میشود یا در صورتی که به درد این کار هم نخورد مدفون میشود.
این اتفاقِ متدوال، هر ساله رخ میدهد و گاهی دفناش سر و صداهای بلاوجه سیاسی را راه میاندازد و گاهی توزیع رایگانش.
انتهای پیام