عاشورا، چالش جدید دولت با جامعه مذهبی
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
آنچه این روزها و همزمان با مراسم عزاداریها از سوی رسانه رسمی و توسط مبلغین دولتی شاهد هستیم، محدود کردن و تنزل دادن معرفت و شان دینداری به حامیان خود است.
این رویکرد در ابعاد و اشکال مختلف و بهخصوص در پوشش مراسم محرم محسوس است. نماد این رویکرد را میتوان به شکل آشکار و بعضن توهین آمیزی در فرم و محتوا و اجرا و بهطور سریالی در برنامهی حسینیه معلی شبکه سه یادآور شد.
به این رویکرد اضافه کنید تلاش دولت برای القای این همانی با آنچه خاستگاهها و آرمانهای امام سوم شیعیان را بازتعریف میکند. آنچه اما در واقعيت اجتماعی و میدانی شاهد هستیم در تقابل با تلاش دولت بر سویههای مختلف و متفاوت و بعضن متضادی از برگزاری این مراسم تاکید دارد.
سوای آن گروه که به تصریح متولیان رسمی با دینمداری فاصله گرفته و به تصریح متولیان رسمی به ورطهی دین ستیزی افتاده، اما مابقی طیفهای اجتماعی با انگیزههایی سوای آنچه دولت از فلسفهی وجودی عاشورا روایت میکند، برای این مراسم ارزش و اعتباری فی النفسه قائل هستند.
در ميان اين طیفها حضور دو نحله در عرصهی اجتماعی نمود بیشتری دارند. اول طیفی که در نقطهی مقابل هدفگذاری دولت که میکوشد از تمامی پتانسیل عاشورا برای کسب مشروعیت توامان دینی و سیاسی استفاده کند، با دستمایه قرار دادن واقعه عاشورا سعی در مشروعیت زدایی دینی و سیاسی از دولت به معنای عام آن دارند.
گروه دوم را اقشار سنتی تشکیل می دهند. این گروه که اغلب التفات چندانی به مسائل سیاسی و اجتماعی ندارند، تلاش دارند با انجام برخی آئینها از جمله قمه زنی که از نظر حاکمیت ممنوع و حتی حرام اعلام شده، خواسته یا ناخواسته با اراده و خاستگاههای دولت مرزبندی داشته باشند.
هر چند دولت پس از سالها تلاش برای ممانعت از این مراسم، غیر مستقیم با این بخش سنتی عزاداران کنار آمده است. آنچه دولت را به مصادره همهی طیفهای موجود به سمت و سوی کسب مشروعیت سوق داده، موضوعیت و محوریت آئین و مراسمی است که علی الظاهر نفس آن مورد اتفاق و اجماع اغلب طیفهای مذهبی است.
آنچه اما مخاطرهانگیز است، مصادرهی این شور جمعی برای کسب مشروعیت سیاسی است. رویکردی که به نظر میرسد تاثیرات تعیین کننده در برگزاری این سنت مذهبی در سالهای آتی به جا خواهد گذاشت.
آنچه این روند را تاملبرانگیز میکند، بی اعتنایی دولت به تبعات و نتایج زیانبار ناشی از اعمال راهکارهای ارادهگرایانه برای سرپوش گذاشتن بر تنوع های قومی، مذهبی، سیاسی، فرهنگی و سوق دادن به هویتی جعلی در همسویی تمام و کمال به خاستگاههای دولتی است.
می شود رویکرد مورد اشاره را به نوعی با اعمال حجاب رسمی و نتایج حاصل از آن مقایسه کرد. رفتاری که باعث شد طیفی از موافقان حجاب و نه الزامن موافق با تحمیل حجاب اجباری را به سمت مخالفان حجاب اجباری نه تنها سوق داده که از سر لجاجت کشف حجاب کنند.
به گونهای که به اذعان برخی از حامیان دولت، ارادهگرایی نه تنها مشکلی حل نکرد که با افزودن طیفهای منفعل و موافق حجاب اختیاری، آن را به یک بحران امنیتی، سیاسی تبدیل کرد.
آمار تمرد از حجاب رسمی بعد از مرگ مهسا گواه این ادعاست. و بدتر این که هر چه فشار حاکمیت افزون و شدت گرفت، مقاومت در برابر ارادهی دولت بیشتر شد.
نکته این است وقتی دولت حجاب را به ارادهی سیاسی تنزل داد، هم از بی حجابی در ذهنیت اقشار سنتی قبحزدایی کرد و هم حمایت و پایگاه خود را در نزد طیفی از جامعهی سنتی از دست داد.
این معادله و راهکار شکستخورده در موضوعات دیگر از جمله همین تلاش رسانهای برای مصادره کردن مراسم عزاداری برای کسب مشروعیت سیاسی هم صادق و تعمیمپذیر است.
کمترین نتیجهی این رویکرد میتواند منفعل کردن اقشار مختلف از برگزاری این مراسم باشد. آنچه در کاهش مراسم عزاداری امسال شاهد هستیم، می تواند نشان از اولین واکنشها به مصادره کردن مراسم محرم برای مشروعیتبخشی به دولت باشد.
هر چند شاهد واکنشهای موازی در تقابل به تنزلگرایی مراسم عاشورا به یک مناسک دولتی نیز هستیم. آنچه این روزها در فضای مجازی از مراسم عزاداری و حداقل در برخی شهرها شاهد هستیم، هر چند مسبوق به سابقه، اما به لحاظ گسترش کمی بی سابقه است. این واکنش ها بی تردید نسبت و رابطه مستقیم با پوشش مراسم عزاداریهای غالبن دولتی دارد.
آنچه میتوان دربارهی تبعات ناگزیر تنزل دادن عزاداران به حامیان دولت اشاره و هشدار داد، در خوشبینانهترین حالت تعمیق و تسری دادن هزینههای اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ناشی از دو قطبی کردن جامعهی مذهبی است.
تبعاتی که در بدترین حالت میتواند نه تنها باعث انفعال جامعه نسبت به شعائر دینی که بهطور همزمان تشدید انفعال از دین و تعمیق دینگریزی در جامعه گردد.
آنچه مایهی تاسف است بی اعتنایی حاکمیت نسبت به نتایج حاصل از رویکردهای ارادهگرایانه طی چهار دهه گذشته است. رویکردهایی که حتی در یک مورد و نمونه نه تنها توفیقی از آن حاصل نشده، که شاهد نتایج معکوس ناشی از آنها در سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی و… بوده ایم.
از این زاویه و تجارب شکستخورده، رویکرد دولت به برگزاری مراسمی چون محرم را میتوان به تازهترین چالش آن با جامعهی مذهبی تعبیر کرد.
انتهای پیام