زندگی نامه فریدون فرخزاد
تاریخ ما نوشت: [چند روز دیگر] سالگرد روز کشف پیکر بی جان فریدون فرخزاد در سال هزار و سیصد و هفتاد و یک در شهر بن آلمان است. البته وقتی پیکر سلاخی شده ی او با بیش از سی ضربه چاقو توسط پلیس در آپارتمانش پیدا شد، طبق نظر پزشکی قانونی چندین روز از قتلش می گذشت.
تصویری از آرامگاه فریدون فرخزاد
شعر آرامگاه فریدون فرخزاد
ای شمایی که دلم پیش شماست
غم ایران همه تشویش شماست
تا فریدونم و فرخزادم
شعلهی آتشم و فریادم
دل من آتش جاویدان است
زنده و مردهی من ایران است
تولد
فریدون فرخ زاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران − ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بُن آلمان) برنامهپرداز، شاعر، برنامهساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانهسرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی و حقوقدان معترض بود. از فریدون فرخ زاد بهعنوان «نامیترین شومَن ایران» یاد میشود. وی همچنین برادر کوچک فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایرانی بود.
زندگینامه پیش از انقلاب
فریدون فرخزاد در پانزدهم مهرماه سال ۱۳۱۷ در خیابان امیریه، چهارراه گمرک تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی متولد شد. فریدون فرزند توران وزیریتبار و سرهنگ محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او میتوان خواهرش، فروغ فرخزاد و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد را نام برد. بزرگترین فرزند خانواده فرخزاد مهندس مهرداد فرخزاد است که به عنوان آخرین بازمانده خانواده فرخزادها روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ در بیمارستانی در تهران درگذشت. خواهر کوچکتر فریدون گلوریا و برادران او، امیرمسعود و مهران نیز از دنیا رفتهاند. فریدون مدتی در دبستان رازی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایاننامهٔ دکترای علوم سیاسی را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و از دانشگاه مونیخ فارغالتحصیل شد. او در سال ۱۹۶۲ در آکسفورد با «آنیا بوچکووسکی»، زنی آلمانی که علاقهمند به تئاتر و ادبیات بود، ازدواج کرد. فرزند نخست آنها، «اوفلیا»، در روزهای آغازین زندگی درگذشت و فرزند دوم آنها «رستم» نام دارد که هماکنون در آسایشگاهی در آلمان نگهداری میشود. فرخزاد و بوچکووسکی پس از مدتی از هم جدا شدند. فرخزاد برای بار دوم، با زنی ایرانی به نام ترانه ازدواج کرد که آن نیز منجر به جدایی شد.
فریدون فرخزاد از نوجوانی به شعر و سرودن آن علاقه داشت و ازدواج با آنیا او را در کار شعر جدیتر ساخت. شعرهایش را به زبان آلمانی برای روزنامه زوددویچه تسایتونگ و نیز مجله دوزبانهء کاوه فرستاد که پیش از او شعرهای زندهیاد سیروس آتابای را نیز انتشار داده بودند. چیزی نمیگذرد که مارتین والزر نویسنده معروف، یازده شعر او را برای انتشار در یک جنگ ادبی که انتشارات زورکامپ قصد چاپ آن را داشته برمیگزیند.
فرخزاد سرانجام در سال ۱۹۶۴ نخستین مجموعه شعر مستقل خود را با عنوان «فصل دیگر» انتشار داده که تحسین بعضی منتقدان معروف را برانگیخت. شاعر معروف آلمان «یوهانس بوبروفسکی» نیز پیشگفتاری برای «فصل دیگر» نوشت.
پنج ماه بعد از انتشار، جایزه ادبی شعر برلین را نیز از آن خود ساخت که اعطای آن با سخنرانی بوبروفسکی همراه بود. او از جمله گفتهاست: «فریدون فرخزاد و نیز سیروس آتابای به ما نشان میدهند که دنیای آکنده از وحشت جنگ هنوز جای زیستن است.» اشعار آلمانی وی از سوی ناشران بزرگ کتاب آلمان به عنوان بهترین اشعار سال برندهٔ جایزه شد و در کتابی که همه ساله منتشر میشود آثار فریدون فرخزاد در ردیف ده شاعر و نویسندهٔ سال چاپ شد. «فصل دیگر»، در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعر فرخزاد که دربارهٔ برلین بود نیز جایزهٔ ادبیات برلین را گرفت.
فریدون فرخزاد چند سالی عضو آکادمی ادبیات جوانان مونیخ بوده و در سال ۱۹۶۶ به رادیو و تلویزیون این شهر نیز راه پیدا کردهاست. در رادیو سلسله برنامههایی همراه با طنز و توأم با موسیقی خاورمیانه از جمله ایران تهیه میکرده و در تلویزیون مجموعه فیلم رنگی خیابانهای آلپ را ساختهاست.
او در ۱۹۶۷ روی موزیک محلی (فولکلور) ایران، موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزهٔ اول را هم دریافت نمود. در همان سال امتحان دانشگاه خود را هم داد و در رشتهٔ حقوق سیاسی با درجه دکترا (Ph.D) فارغالتحصیل شد. فریدون فرخزاد به جز زبان فارسی به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی سخن میگفت.
فریدون فرخزاد، به جز مدرک دکترای علوم سیاسی، شاعر، نویسنده، برنامهپرداز، هنرپیشه، خواننده و مبتکر چندین برنامه تلویزیونی، از جمله برنامه موفق «میخک نقرهای» در ایران بود.تعداد زیادی از هنرمندان مشهورحال حاضر ایران را او به مردم معرفی نمود که ستار، ابی، مرتضی، شهره و شهرام صولتی، لیلا فروهر، نوش آفرین و سلی از جمله آنان هستند. او میکوشید شیوه ویژه خود را در زمینه برنامهپردازی داشته باشد. بخشهایی از شعرهای او به کابارههای سیاسی اروپایی شباهت داشت و در لابلای تکههای سرگرمکننده، انتقادهایی از سیاستهای روز را میگنجانید. فرخزاد در رابطه با مجریگریاش در تلویزیون گفتهاست: «همیشه سعی میکنم مردم را در یک برنامه سه ساعته تلویزیونی که پر از خنده و شوخی و آواز و رقص است متوجه مطالبی بکنم که ارزش دارد بر روی آنها فکر بشود.»
او در سال۱۳۵۰ در فیلم دلهای بی آرام، به کارگردانی اسماعیل ریاحی و بازی ایرج قادری و شهلا ریاحی نیز ایفای نقش کرد.
فرخزاد در زمینه موسیقی نیز فعالیت داشت و ملودیهای روز غربی را در پیوند با شعر فارسی میخواند مثل «آداجیو» یا «آیا برامس را دوست دارید؟» و گاه ترانههایی مثل «آواز خوان، نه آواز» و «شهر من تهران» را خود میساخت. آلبومهای موسیقی بسیاری نظیر کسی میآید، خاطره یک، شب بود بیابان بود، شهر من، آفتاب میشود و آهنگهای طلائی از او منتشر شدهاست.
زندگینامه پس از انقلاب
او پس از انقلاب به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد. فریدون فرخزاد پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران مدت کوتاهی را در بازداشت به سر برد و سپس به پاریس و بعد شهر لس آنجلس در آمریکا مهاجرت کرد. او کتاب در نهایت جمله آغاز است عشق، را در این شهر منتشر کرد. فرخزاد دربارهٔ انتشار کتابش در لس آنجلس میگوید: «اینجا، شهر نیست، جنگل است. شورهزار است، کویر است، مرداب است و بوی تعفن آن جهان را پر کردهاست! شاید کتاب من نسیم معطری باشد به مشام جانهای خسته از خیانت و جنایت! و خجالت میکشم که چاپ اول کتابم در لس آنجلس منتشر میشود.»
فرخزاد پس از ترک لس آنجلس ابتدا در شهر هامبورگ آلمان و سپس شهر بن، ساکن شد . او یک پادشاهی خواه ]ملی گرا] بود و در همه برنامههایش این را آشکارا بیان میکرد. در این راستا آثاری نیز از خود به جای نهادهاست. آهنگهایی چون پادشاه، همرزمان، ژاله و …
فریدون فرخزاد به سال ۱۹۹۱ در فیلم دومش «I Love Vienna»، به فارسی «وین را دوست دارم» نقش یک مردمسلمان متدین را ایفا کرد.او در همین سال برای شرکت در جشنوارهٔ فیلم استکهلم که فیلم «من وین را دوست دارم» را نمایش میداد به سوئد رفت. این فیلم در جشنواره استکهلم با استقبال زیادی هم از سوی سوئدیها و هم ایرانیها روبرو شد.
او پس از انقلاب کنسرتهای متعددی در شهرهای گوناگون جهان برگزار میکرد. فرخزاد همچنین به مدت چهار سال، برنامههای رادیویی «سلام همسایهها» را که برای ایران پخش میشد، تهیه میکرد. آخرین کتاب شعر فرخزاد به نام «من از مردن خستهام» در انتقاد از حکومت [وقت] ایران بود.
پوران فرخزاد خواهر فریدون فرخزاد میگوید که در سالهای جنگ ایران و عراق، فریدون سه بار به عراق سفر و به نوجوانان اسیر ایرانی در عراق کمک کردهاست.
جایزه ها
جایزه شعر برلین در سال ۱۹۶۴ به اولین مجموعه شعر او به زبان آلمانی با عنوان «فصل دیگر» تعلق گرفت که با مقدمه یوهانس بوبروفسکی، از شاعران معروف آن روزگار منتشر شده بود. همچنین در سال ۱۹۶۷ جایزه اول جشنواره موسیقی اینسبورگ را برای یکی از ساختههای خود دریافت کرد.
ترور
وی در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۷ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. به گزارش روزنامه ی آلمانی قاتلین تنها در دهان وی ٬ سی و هفت ضربه ی کارد آشپرخانه فرود آوردند و جسد مثله شده ی او در حالی کشف شد که کاردی در کتف او وجود داشت. ».
هفتصد مارک قرض بانکی، چند ماه اجارهٔ عقبمانده و خاکسپاری غریبانهٔ جسد سلاخیشدهٔ فرخزاد در «گوری رایگان در شهر بن»، انزوای هنرمند پرآوازهای چون او را تصویر و برخورد بیرحمانهٔ جامعهٔ تبعیدی ایرانیان با او را نشان میدهد.
عاملان و آمران این قتل نیز [در آن] مشخص نشدند.
گمانههای بسیاری دربارهٔ دلایل قتل فریدون فرخزاد وجود دارد. از جمله میرزا آقا عسگری (مانی) که کتاب «خنیاگر در خون» دربارهٔ فرخزاد، به قلم او منتشر شده.
نبش قبر و جابهجایی پیکر
پس از قتل فریدون فرخزاد، پیکر وی در بخشی از گورستان شهر بُن در گور مجانی به خاک سپرده شد که متعلق به شهرداری آن شهر بود. با گذشت پانزده سال از زمان قتل، شهرداری بن برای تخریب آرامگاه فرخزاد و شماری دیگر از قبرهای نزدیک وارد عمل شد. در مقابل با تلاش جمعی از دوستداران فریدون فرخزاد به سرپرستی علیرضا قلیپور و هماهنگی با شهرداری شهر بن، قبر جدیدی برای نگهداری از بقایای پیکر فریدون فرخزاد خریداری و طی مراسمی فریدون فرخزاد در مکانی تازه و دائمی مجدد به خاک سپرده شد. آرامگاه وی در حال حاضر در cimetière bonn nordfriedhof kölnstr 487 شهر بن است. علیرضا قلیپور که وکالت رسمی خانواده فرخزادها را در خارج از کشور بر عهده دارد، میگوید قصد دارد در نهایت پیکر فریدون فرخزاد را به ایران بازگرداند.
فیلم میخک نقرهای
در سال ۲۰۱۸ بنیاد فرخزاد از ساختهشدن فیلمی به نام میخک نقرهای بر اساس زندگی فریدون فرخزاد خبر داد. این فیلم توسط یک کمپانی آلمانی در حال ساخت است و شهریار رومی، خواننده و آهنگساز ایرانی، ایفاگر نقش فریدون فرخزاد است.
نمونه شعر
در گوشه این اتاق تاریک | یک باغ نشستهاست بیدار | |
از دوست ندیده جز مذلت | از غیر کشیده رنج بسیار | |
در ریشه هر گیاه سبزش | انبوه کسالت است و دیوار | |
بر بام بلند ابرهایش | خورشید نمیشود پدیدار | |
هر ثانیه اش هزار سال است | در فاصله نگاه و دیدار | |
این باغ منم که خسته از خویش | در خویش خزیدهام دوصد بار | |
عشق است که میدهد خزانم | عشق است که میکند گرفتار |
آثار
مجموعه اشعار
- من و آن من دیگر”
- در نهایت جمله آغاز است عشق
- فصلی دیگر (به آلمانی)
فیلمها
- عشق من وین در نقش علی محمد به کارگردانی هوشنگ الهیاری
- دلهای بی آرام در نقش فرهاد به کارگردانی اسماعیل ریاحی
برنامههای تلویزیونی و رادیویی
- برنامه رادیویی سلام همسایهها
- برنامه تلویزیونی میخک نقرهای
- برنامه تلویزیونی خیابانهای آلپ
- برنامه تلویزیونی دو ساعت با فریدون فرخزاد
- برنامه تلویزیونی میخک نقرهای شکسته
آلبومهای موسیقی
- کسی میآید (اسب سفید-برای جفتم-دریچه-دوست-انقلاب-انتظار-عشق-گفتگو-گل سرخ-کسی میآید-محالی-راه گشا)
- خاطره یک (سلام-آبشار-شب من-پیچک-خاکستر-آوازه خوان-افسوس-میگریزی-زد-بی تو هیچم-اسب-بوم بابا بومبا)
- خاطره دو (شرقی غمگین-موندم از بودنت-آرمانی-سنگدل-درو وانمیکنم-سیمپاتی-بخون بخون-اومدی-حالت شب-تاک-Green Field
- شب بود، بیابان بود (شب بود، بیابان بود-چشم تو-بهار-شهر من-هوسم عشق-حرف من-کوچه)
- شهر من (چشم من-بهار-شهر من-هوسم عشق-حرف من-کوچه-بی کلام بهار)
- سفر عشق
- دلم گرفته (اسب سفید-برای همیشه-برف زمستان-دلم گرفته-پسرم-سخن از عشق-تنها ماندم-یک گندم-من و تو)
- درو وانمیکنم (آبشار (کرال)-بخون بخون-درو وانمیکنم (کرال)-ای شرقی غمگین (کرال)-Green Field-حالت شب-من چه هستم-سنگدل)
- آفتاب میشود
- آشیانه (آبشار-آشیانه-از من نخواه-بهار-برای جفتم-بی تو میمیرم-بوم بابا بومبا-درو وانمیکنم-دل زارم)
- دیو تنهایی
- آهنگهای طلائی(سلام- صحبت سلام-آبشار (کرال)-صحبت آبشار-شب من-صحبت مهناز-بارون بهاری-صحبت اکی بنایی-آوازه خوان نه آواز-صحبت رامش-افسوس-صحبت از شمسی اشتری-زائر-صحبت از حمیرا-بی تو هیچم-آشیانه-افتاب-سنگ صبور-مرگ من-صحبت پایانی)
انتهای پیام
یه مرد بود یه مرد . یادش گرامی