خون کم رنگ مردم
محمدرضا نیکوکلام در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «خون کم رنگ مردم» نوشت:
وقتی یک مسئول بیمار میشود اگر نظامی باشد میرود بیمارستانی مثل بقیه الله در ونک و اگر رجل سیاسی باشد در بیمارستانهای خصوصی پر آوازه جای میگیرد. ولی جای مردم عادی در مریضخانههای دولتی شلوغ و کم امکانات هست.
کافیست خدایی نکرده یکبار راهتان به اورژانس بیمارستانهای دولتی بیفتد. آن زمان است که به یکباره به دهه ۶۰ پرتاب میشوید و خود را در بحبوحهی جنگ تحمیلی میبینید.
بیماران بدحالی که بر روی تختهای نزدیک به هم در سالنهایی بزرگ کنار هم چیده شدهاند و با کمترین امکانات ممکن از ایشان مراقبت میشود. و پرستارانی اندک که از فرط فشار کار و هجمهی بیماران به مرز بی تفاوتی رسیدهاند.
نه فقط اورژانس بیمارستانهای دولتی که درون بخشهای مراقبت از بیماران نیز شرایط جنگی همچنان به چشم میخورد. تختهای شکسته یا مستهلک و دیوارهایی که کهنگیشان آزاردهنده است با پرسنل کم تعداد و امکانات پزشکی محدود عجین شدهاند تا امید به زندگی را در بیمار و بستگانش کم رنگ کنند.
در اینجاست که ضعفهای مدیریتی نیز به کمک میآیند و همچون کبریت درون انبار باروت را به آتش میکشند. دارو به سختی و مشقت فراوان و با قیمتهای کذایی پیدا میشود. تجهیزات پزشکی نیست و نابود میشوند. انرژی کادر درمان صرف جدال با همراهان بیمار و یا حتی کشمکشهای بین همکاران میگردد. و به همین ترتیب شرایط عجیب و عجیب تر میشود!
ولی در میانه چنین غوغایی هستند جراحان و پرستارهایی که همچون نوری در تاریکی امید را به ارمغان می آورند.
برای مثال بیمار بدحالی که در بیمارستانی دولتی تحت عمل جراحی قرار میگیرد و در هیچیک از اتاقهای مراقبت ویژه آیسییو جای خالی وجود ندارد و باید از همان اتاق عمل به بخش عمومی منتقل شود آنگاه زنده ماندنش را مدیون مهارت بالای پزشک جراح و پرستار بخش خواهد بود. پزشکانی که آموختهاند با حداقل امکانات جان بیماران را حفظ کنند.
واضح است که هیچگاه مسئولین راهشان به بیمارستانهای دولتی معمولی نمیافتد و اگر هم بیفتد بیشک توجهات ویژهای بدانها خواهد شد و به اصطلاح خونشان رنگین تر از مردم عادی است.
انتهای پیام