محدوده اعتراض؛ ورود ممنوع
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
اول؛ روزهایی که فاصلهی بحرانها در ایران ۱۰ سال بود، سالهاست که سپری شده. حالا به بحرانهای سالانه یا یکی – دو سال یکبار رسیدهایم؛ بحرانهایی (اعتراضاتی) که هر چه زمان میگذرد و به نوبت بعدی میرسد، سختتر و خشنتر میشود. حلقهی گمشدهی این بحرانها، پژوهش است.
در خصوص پژوهشهای امنیتی صحبت نمیکنیم. تمام دستگاههای اطلاعاتی – امنیتی کشور ساختاری برای بررسیهای امنیتی دارند. نتایج فعالیتهایشان نیز هیچ وقت منتشر نمیشود. آنچه مد نظر این یادداشت است، پژوهشهای آشکار و غیرامنیتی است که باید توسط پژوهشگران مستقل و نهادهای دانشگاهی انجام شود.
دوم؛ بیایید روی تقویم، مبداء این اعتراضات را روی نقطهی ۱۸ تیر ۷۸ و روی نقشه، بر کوی دانشگاه تهران در امیرآباد بگذاریم. علت اعتراض دانشجویان چه بود؟ توقیف روزنامهی سلام؟ کوی دانشگاه به خون کشیده شد به خاطر یک روزنامه؟ در صورت اتفاق افتادن پژوهش است که میتوانیم در زمان عقب برویم، جنبههای مختلف حادثه را بررسی کنیم و به یک نتیجه برسیم.
با پژوهش میتوانیم بگوییم برای مثال، نسل سوم که در میانهی دههی هفتاد وارد جامعه شده بود، انتظار الف را داشت، با برخورد ب روبرو شد، و حادثهی ج اتفاق افتاد. به غیر از آن، روایت همان است که همیشه شنیدهایم؛ روزنامهای توقیف شد، لباس شخصیها داخل کوی دانشگاه شدند، فرماندهانی اولتیماتوم دادند و … . البته ذکر این نکته اهمیت دارد که در صورت انجام پژوهش، روایتهای غالب نیز به چالش کشیده میشود.
سوم؛ همین جنس ابهاماتی که در خصوص حادثهی کوی دانشگاه مطرح کردیم، در خصوص اعتراضات سال ۸۸، دیماه ۹۶، آبان ۹۸، تابستان ۱۴۰۰ و وقایع پس از مرگ مهسا امینی نیز وجود دارد. تمام این اتفاقها، جنبههای گوناگونی دارند که باید از زوایای مختلف بررسی و به بحث گذاشته شود.
برخی سوالات بیجواب اینها هستند:
۱. کدام اقشار جامعه در هر کدام از این اعتراضات شرکت کردند؟
۲. جرقهی آغاز هر اعتراض چه بوده است؟
۳. کدام دسته از مطالبات برآورده نشده، نارضایتیهای انباشته را رقم زده است؟
۴. قصور دولت و حکومت تا چه اندازه است؟
۵. علت خشن شدن معترضان و نیروهای ضدشورش چیست؟
۶. چرا هر چه میگذرد، تعداد کشتهها بیشتر میشود؟
۷. چرا حرکت به سمت اماکن و ساختمانهای حساس – که تیراندازی نیروهای امنیتی را به دنبال دارد – بیشتر شده است؟
۸. آیا روند قضایی مربوط به اعتراضات، عادلانه بوده است؟
۹. راهحلها برای برونرفت از شرایط ایجادکننده این اعتراضات، چیست؟
و …
چهارم؛ چند پایاننامه کارشناسی ارشد یا تز دکترا، در خصوص اعتراضات سالهای اخیر کشور ارائه شده است؟ هر اعتراض را میشود از زاویهی نگاههای جامعهشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و … بررسی کرد. میدانیم که قانونِ نوشتهای برای منع پژوهش در خصوص این اعتراضات وجود ندارد. پس چرا تحقیقات خاص و چشمگیر مستقل – به خصوص در نهاد دانشگاه – روی اعتراضات اتفاقات نمیافتد؟ پیشنهاد میکنم در سایتهای مرجع مقالات، به دنبال مقالهای در خصوص اعتراضات سال ۸۸ یا وقایع کوی دانشگاه بگردید تا منظور نگارنده را به خوبی درک کنید. پژوهشگران علاقهای به این سوژهها ندارند؟ یا موانعی در برابر این تحقیقات وجود دارد؟ فعلا اعتراضات در منطقه ممنوعه قرار گرفته است.
پنجم؛ پژوهش مستقل در خصوص اعتراضات سه دهه گذشته، سوالات زیادی را پاسخ میدهد، روندها را مشخص و علتها را روشن میکند. در کشور ما اعتراضات همیشه به دشمن نسبت داده میشود. نمیگویم دشمن بیتاثیر است. میگویم وقتی همه چیز بر گردن دشمن خارجی یا دنبالهی داخلی آنها بیافتد، [مشخص نیست که این دنبالهی داخلی چه کسانی هستند!] علت، علتها و ریشههای اعتراض نادیده گرفته میشود. به همین دلیل است که ریشهی اعتراضات هیچ وقت از بین نمیرود.
ریشهی اعتراض، مثل یک دندان خراب میماند که هرچند وقت یکبار دردش فوران میکند و روی آن اسپری بیحس کننده میزنند. این دندان خراب است. باید درمان شود. اگر به امید بیحسی بمانیم، دندانهای دیگر را هم درگیر می کند. ساختار و رسانههای نزدیک به برخی نهادهای خاص، همیشه همین روایت دشمنمحور را با سناریوهای مختلف مطرح میکنند. به همین دلیل، آنان که صدای بلندی دارند هم توجهی به علتها نمیکنند. صرفاً به معلول – که اعتراضات خیابانی یا مدنی است – میپردازند. در چنین نگاهی، معترض محکوم است و علتها زیر خاکستر دفن میشود؛ تا بادی بوزد و بار دیگر، آتش را شعلهور کند.
آخر؛ اردیبهشت ۱۴۰۱ دکتر سعید مدنی بازداشت شد و هنوز در زندان است. نمیدانیم چرا و شاید هیچ وقت هم دلیل آن را متوجه نشویم. چون در چنین پروندههایی، معمولا به ذکر عناوین کلی اکتفا میشود. اما این را میدانیم که دکتر سعید مدنی، پژوهشهای جامعهشناسی جدی در خصوص ۲ اعتراض مهم سالهای اخیر انجام داد یا مدیریت کرد. گزارش «آتش خاموش؛ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸» کاملترین پژوهش آشکاری بود که در خصوص اعتراضات به گران شدن ناگهانی بنزین، انجام و منتشر شد. «مظاهرات سلمیه» نیز به اعتراضات آب در خوزستان که تابستان ۱۴۰۰ اتفاق افتاد، اختصاص دارد. اینها پژوهشهای شجاعانه و کارشناسی هستند که انجام و منتشر شدند. ما نه از روایتهای رسمی رسانهها یا موسساتی مشخص، بلکه با این گزارشهاست که میتوانیم پاسخ برخی سوالهایمان را بگیریم؛ علت آن را نیز اگر یکبار دیگر بخواهیم تکرار کنیم، انجام پژوهش در این خصوص است.
نمیدانیم دکتر سعید مدنی به خاطر این پژوهشها گذرش به زندان افتاد یا نه. اما اگر یک درصد به این علت باشد، به قول وحید جلیلوند – کارگردان صاحبنام کشورمان – باید به «برادرانمان توصیه کنم» که مسیر پژوهش را مسدود نکنند. با این پژوهشهاست که میشود وقایع را آسیبشناسی کرد، علتها را شناخت و برای رفع آنها تلاش کرد. با این تحقیقات است که میشود از لبهی پرتگاه دور شد. با این پژوهشهاست که میشود روند خودبراندازی را کُند یا در حالتی خوشبینانه، متوقف کرد.
لطفا «علت»ها را نادیده نگیرید؛ اعتراضات کار دشمن نیست. ریشه در داخل دارد.
انتهای پیام
بسیار خرسند شدم که این خبر را خواندم. باید پرسید و پرسید و پرسید تا به تمامی رفتارها یک جواب بدون شبهه داد. آنگاه می توانیم مسیر پیش رو را با خطای بسیار کمی پیش بینی کنیم.
مامعمولا جرات روبرو شدن با اصل ماجرا را نداشته ایم. یعنی یک ترس عجیب رخنه کرده است که پاسخ دقیق مشکلات را بیابیم.
ولی روزگار اینطور نخواهد ماند. ورق برخواهد گشت.