بازی با دلار
| برنده گران شدن دلار کیست و چگونه قیمت را بالا میبرد |
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: گران شدن دلار و افت ارزش پول ملی به الگوی مسلط اقتصاد ایران در 4 دهه اخیر تبدیل شده و با وجود موضعگیری شدید حاکمیت علیه این اتفاق، تقریبا در همه دولتهای پس از جنگ تکرار شده است. دلایل گوناگونی برای گران شدن دلار بیان شده اما کمتر کسی از منظر منافع بدان پرداخته است. این گزارش تلاش میکند نشان دهد چه کسانی از گران شدن دلار و سایر ارزها نفع میبرند، این منافع را چگونه نقد میکنند و چطور میتوانند بر این بازار تاثیر بگذارند؟
چرا نرخ ارز مهم است
اقتصاد ایران یک اقتصاد تکمحصول و وابسته به نفت تلقی میشود. در این اقتصاد تکمحصول، دولت به عنوان نماینده حاکمیت ملی، اقدام به فروش نفت و گاز میکند، درآمد حاصل را به ریال تبدیل میکند و این ریال را در دو حوزه جاری و سرمایهای هزینه میکند و به این ترتیب نرخ تبدیل ارز به ریال اهمیت ویژهای مییابد.
تقریبا سهچهارم بودجه دولت از تبدیل ارز (حاصل از صادرات نفت و گاز، میعانات و محصولات اولیه پتروشیمی) به ریال تامین میگردد. بنابراین در اقتصاد ایران بزرگترین عرضهکننده ارز دولت است. از سوی دیگر، به دلیل حجم بزرگ دولت و اندازه تقریبا 80 درصدی میزان دخالتش در اقتصاد، بزرگتریم مصرفکننده ارز در این اقتصاد نیز دولت است.
بر این اساس میتوان گفت مالیه دولت به شکل مستقیم از قیمت ریالی دلار تاثیر میپذیرد. نکته مهم که کمتر مورد توجه قرار میگیرد این است در حوزه منابع، میزان دلار ضرب در قیمت ریالی، بلافاصله در ستون درآمدهای دولت درج میشود اما در بخش مصارف، هزینههای با تاخیر به حساب دولت منظور میشود. در نتیجه دولت همواره در برابر این وسوسه قرار دارد که دلار در اختیارش را گرانتر بفروشد تا درآمد بیشتری کسب کند. هزینههای این گرانی با روشهای مختلف به دورههای آتی منتقل میشود و بنابراین از لحاظ ریاضی، دولتها با گرانفروشی دلار، پول بیشتر و با پول بیشتر قدرت اعمال حاکمیت بیشتر دارند.
دیگر بازیگران بازار ارز
در خوشبینانهترین برآوردها، سهم صادرکنندگان بزرگ شبهدولتی و خصوصی از ورود ارز به اقتصاد ایران کمتر از 20 درصد است. این 20 درصد شامل همه اقلام صادرات غیرنفتی، اعم از محصولات اولیه پتروشیمی، مقاطع فولادی، مواد خام معدنی و… میشود.
در این میان 3 دسته از بزرگترین صادرکنندگان یا به بیان دیگر، دارندگان ارز، پتروشیمیها، فولادیها و معدنیها محسوب میشوند که اکثرا هم هویتی مختلط دارند و خصولتی محسوب میشوند.
رفتار این شرکتها در بازار ارز از آن جهت مهم تلقی میشود که تاثیر مستقیم روی نرخهای بازارهای غیررسمی دارد و بازارهای غیررسمی هم در سالهای اخیر به یکی از مهمترین منابع تغذیه افکار عمومی تبدیل شده است. به بیان دیگر، وضعیت نرخها در بازار غیررسمی نشانهای از آرامش یا التهاب در فضای اقتصاد کلان به حساب میآید و بر رفتار اقتصادی مردم اثر میگذارد.
به همین دلیل، در موج آخر تحریمها که فروپاشی نظام اقتصادی ایران را هدفگذاری کرده بود، صادرکنندگان بزرگ غیردولتی موظف شدند 70 درصد از ارز خود را به چرخه اقتصاد کشور بازگردانند.
عدهای که در تاریکی نشستهاند
یک کارشناس با استفاده از تعبیر «افزایش دستوری نرخ ارز» برای تحولات بازار پول خارجی در سالهای اخیر، معتقد است هم اشتباهات سیاستگذار و هم منافع رانتی عدهای از ذینفعان بیشتر از طریق افزایش رسمی و دستوری نرخ ارز خود را نشان میدهد. به اعتقاد او، هیچ الگوی اقتصادیای نرخ ارز در سطح 40 و 50 هزار تومان را توجیه نمیکند و «با وجود همه تحریمها، کسری بودجهها و افزایش سطوح نقدینگی، بر اساس مدلهای عرضه و تقاضا، اعمال مدل ارز شناور و حتی مدلهای مبتنی بر اقتصاد پولی و تاثیر مستقیم افزایش حجم نقدینگی نیز نرخ ارز باید در سالجاری بین 16 تا 20 هزار تومان در یک دلار قرار میگرفت.»
امیرمحمد اسلامی، فعال اقتصادی و کارشناس ارشد انرژی با بیان اینکه آزادسازی نرخ ارز مقارن تحریمها و بستهشدن بازار، از اساس اقدامی حیرتانگیز و فاجعهبار بود به خبرنگار انصاف نیوز گفت: واضح است که جدای از عوامل طبیعی اقتصادی که سبب کاهش ارزش پول ملی میشود، افزایش نرخ ارز برای عدهای منافع و رانت زیادی به همراه دارد و بنابراین قطعا دخالت ذینفعان در تغییر نرخها و افزایش دستوری نرخ ارز طی 5 سال اخیر، مسئلهای جدی و کاملا مشهود است.
او افزود: طبیعتا طراحان، آمرین، سیاستگذاران و مجریان این افزایش دستوری، حتما بلندمرتبهتر از امثال جمشید بسمالله هستند و ساختار تشکیلاتی و ارتباطی به مراتب پیچیدهتری نیز دارند.
این کارشناس ذینفعان احتمالی بالا رفتن نرخ ارز را معرفی کرد و گفت: صادرکنندگان مواد خام اعم از کانیها و مواد معدنی، معمولا از نهادههای تولید بسیار ارزانقیمت بهره میبرند و هزینه این نهادهها را به ریال میپردازند اما درآمدهای ارزی دارند. این شرکتها اغلب با چانهزنی، تلاش میکنند تا جای ممکن درصد کمتری از ارز حاصل از صادرات خود را در سامانههای داخلی عرضه کنند.
اسلامی صادرکنندگان را به دو دسته کلی تقسیم کرد و گفت: برخی شرکتها مجبورند ارز مورد نیازشان برای تهیه نهادههای تولید کالا یا خدمات خود را از بازار آزاد تهیه کنند. طبیعی است این بنگاهها نمیتوانند ارز را در نرخ بالا به دست بیاورند و محصول را در نرخ پایین عرضه کنند. دسته دیگر اما بنگاههایی هستند که نهادههای تولید را با انواع سوبسیدها و یارانهها دریافت میکنند یا اساسا بنگاه را به قیمت نازلی به چنگ آوردهاند. هر دو دسته هم موظف هستند ارز حاصل از صادرات خود را در سامانههای داخلی مانند نیما عرضه کنند اما جالب اینجاست که شرکتهایی با هزینههای ریالی و درآمدهای دلاری، که معمولا خصولتی یا خصوصی رانتی هستند، بیشتر تلاش میکنند ارز را به بهای بالاتر به فروش برسانند و از هر بهانهای استفاده میکنند تا مظلومنمایی کنند. یعنی شرکتهایی که بهای ماده اولیه و سوخت و نیروی کار را با انواع سوبسید و به صورت ریالی پرداختهاند، از هر وسیلهای استفاده میکنند تا دلارهایشان را در داخل عرضه نکنند یا به بالاترین نرخ ممکن بفروشند اما اگر کسی از رانت منابع حرف بزند، بلافاصله او را متهم به ضد تولید شدن میکنند.
این فعال اقتصادی، تولید محتوای پرحجم در برخی رسانهها با موضوع طبیعیبودن و حتی ضرورت بالا رفتن نرخ ارز را هدفمند دانست و ادامه داد: عدهای به صورت آشکار تلاش میکنند قیمت ارز بالا برود و بالا بماند. این عده با معرفی گزارههای شبههناک به عنوان اصول لایتغیر علمی، سعی میکنند هم افکار عمومی و هم افکار سیاستگذاران و تصمیمگیران را تحتتاثیر قرار دهند و به آنان بقبولانند که نرخ ارز باید بالا باشد. به محض اینکه قیمتها روند نزولی پیدا میکند آنان فریاد میزنند که صادرات از بین میرود بازارها را از دست میدهیم یا دولت نباید یارانه ارزی بدهد. یعنی با جعل تئوریهای بیمبنای اقتصادی به شکل آشکار تلاش میکنند نرخ برابری دلار یا ارز خارجی پایین نیاید. به نظر من این عده با بنگاهها یا اشخاص دارنده ارز شراکت یا حداقل منافع مشترک دارند.
اسلامی به این پرسش که چرا و چگونه در روزهای تعطیل نرخ ارز تغییر میکند، پاسخ داد: متاسفانه دولت بازار سیاه ارز را به رسمیت شناخته است در حالیکه این بازار یک جزء بسیار کوچک از کل بازار ارز را تشکیل میدهد. این بازار خیلی کوچک است اما چون رها شده، میتواند روی نرخ رسمی ارز و انتظارات تورمی تاثیر مستقیم بگذارد.
او در اثبات مدعای سود بردن عدهای از گرانی دلار گفت: در زمانهایی که ما شاهد جهشهای ارزی هستیم، به شکل موازی تعدادی از کانالهای مختلف تولید محتوا و سایتهای خبری، به تشویش افکار عمومی میپردازند. برای مثال، اتفاق ناگواری در عرصه دیپلماسی کشور رخ داده است و طبیعتا آثار منفی آن در حوزه اقتصاد هم منعکس میشود اما رسانههایی وجود دارند که به این اتفاق منفی ضریب به شدت منفی میدهند و فضا را متشنجتر از چیزی که واقعا هست جلوه میدهند و با این کار روی قیمت بازار آزاد تاثیر میگذارند.
اسلامی اضافه کرد: دسته دیگری وجود دارند که همزمان با التهاب بازار ارز، به تولید شبهعلم دست میزنند و گزارههایی را به عنوان علم اقتصاد مطرح میکنند که پیامش گران شدن دلار است. اینها اصرار دارند که علم اقتصاد و فلان مکتب اقتصادی اثبات کرده که باید چنین شود و چنان شود اما در نهایت یک هدف دارند و آن هم گران شدن دلار و سایر ارزهاست. این دسته عموما با دستکاری بر افکار عمومی ، تلاش میکنند روی ذهن تصمیمگیران تاثیر بگذارند. فضایی درست میکنند که هر کس با آنان مخالفت کرد، بی سواد یا ضد آزادی اقتصادی شناخته شود.
آنان که در گران شدن دلار منفعت دارند
این پژوهشگر حوزه انرژی گفت: باید توجه داشته باشیم که ذینفعان گران شدن دلار همه از یک جنس نیستند. بازیگران مختلفی هستند که انگیزههای متفاوتی دارند اما هدف مشترک، یعنی گران شدن دلار آنان را همراستا کرده است.
او ادامه داد: صاحبان نقدینگیهای عظیم که از پول، بدون فعالیت تولیدی و از طریق بازچرخانی در بازارهای موازی دوباره پول تولید میکنند، برخی سرمایهخواران که طبق اطلاعات افشاء شده از دادگاهها، بسیاری از آنان ارزهای دریافتی را به جای هزینه کردن در تولید، احتکار و به بازار سیاه راهی میکردهاند، برخی شرکتهای بورسی، برخی بانکها و یا بعضی سهامداران آنها، برخی صادرکنندگان مواد خام و نیمهخام معدنی، فلزی، پتروشیمی و حتی کشاورزی و غذایی، برخی کارگزاریهای بورسی که با اثرگذاری جهش نرخ ارز بر ارزش سهام منتفع میشوند، برخی صرافیها که مبالغ هنگفتی ارز در اختیار دارند و نبض بازار را اندازهگیری میکنند و نهایتا متاسفانه گاهی برخی دولتها با تصور تولید ریال بیشتر و ایجاد توهم پولی برای کارمندان و بازنشستگان، مجموعهای از ذینفعان افزایش دائمی نرخ ارز هستند.
او به لزوم توجه به خاستگاه سیاسی بازیگران بازار ارز اشاره کرد و افزود: این پدیده نسبتا جدیدی در اقتصاد ایران است که یک عده از افراد، شرکتهای گوناگون با حوزه فعالیت بسیار متنوع دارند یا در بازارهای موازی متعدد فعال هستند، همواره تعدادی رسانه در اختیارشان است، معمولا ارتباطات سیاسی وسیعی دارند و به راحتی به سیاستمداران دسترسی دارند و جالب است که تقریبا همه افراد با این ویژگیها گران شدن دلار را دنبال میکنند.
اسلامی گفت: وقتی روند مهندسی معکوس نرخ ارز را مشاهده میکنیم و سلسله عواملی که گران شدن دلار را سبب شده برمیشماریم به این نتیجه میرسیم که عدهای در تاریکی نشستهاند و منافع خود را تامین میکنند. اینها با فضاسازی و جوسازی کاری کردهاند که منافع چند ابرسرمایهدار سفتهباز، سرمایهخوار و چند خام صادرکننده به منافع کل تولیدکنندگان و کارآفرینان و مردم و حتی امنیت ملی ایران ترجیح داده میشود.
فعالیت دلالهای پتروشیمی در بازار
در جستجوی سند یا اماره ای درباره شیوه «بازی با دلار»، با یک فروشنده خیابانی ارز آشنا شدیم که سخنان جالبش درباره بازار غیررسمی ارز، پیشتر مورد توجه مخاطبان انصاف نیوز قرار گرفت. او درباره فعالیت دلالان بزرگ مقیاس گفت: یک سری دلال هستند که به شرکتهای بزرگ وصل هستند.
او اضافه کرد: کسانی که بالای پنجاه شصت هزار دلار در روز خرید و فروش ارز میکنند، وصل به پتروشیمیها یا فولادیها هستند. خودشان هم میگویند؛ یعنی وقتی میفروشد، میگوید «آقا این شرکتی استها، اگر میخواهی بخر».
این فروشنده ارز خیابانی ادامه داد: آدمی مثل من ایستاده است و دلارهای متعلق به شرکت را خرد خرد آب میکند. یکی به او میگوید یک بسته یا دو بسته برای من کنار بگذار. الان 10 هزار دلار پول یک ماشین خیلی معمولی است و رقم عجیب و غریبی نیست که فکر کنید حتما باید آدم خاصی مشتری اش باشد.
راهش را بلدند
آقای ط درباره تاثیرگذاری صاحبان ارز بر روی قیمتها هم گفت: آن آقایی که نماینده شرکت است و بین ما به دلال شرکتی معروف است، خیلی از وقتها اصلا به قیمت بازار کار ندارد و قیمت را خودش اعلام میکند. در اصل قیمتشان از کانالهایی میآید که با شرکت همکاری میکنند.
این دلال ادامه داد: بعضیها میگویند کانالها پول میگیرند و قیمت میدهند. یعنی بجای اینکه از بازار قیمت بگیرند، به بازار خط میدهند.
فکر میکنم این حرف درست است چون بعضی روزها قیمت با منطق بازار نمیخواند. در این روزها ما میفهمیم که کسی دارد کار خاصی را پیش میبرد و به دلیلی، قیمتی خارج از عرف بازار اعلام میکند و چون دلار دارد، میتواند این قیمت را جا بیاندازد. این دلال در پاسخ به این سوال که مگر شرکتهای بزرگ موظف نیستند دلارشان را در سامانه عرضه کنند، پس چگونه آن را به دست دلالشان میسپارند، گفت: همه ما در این کشور زندگی میکنیم و میدانیم وقتی بخواهند راهش را پیدا کنند، پیدا میکنند. من نمیدانم چگونه دلار را از سامانه خارج میکنند اما میدانم شرکتهایی هستند که دلار فراوانی در دست دارند و آن را اغلب به قیمت بازار و گاهی هم به قیمتی که خودشان تعیین میکنند در بازار آزاد آب میکنند.
انتهای پیام