خرید تور تابستان

تقی آزاد ارمکی: امروز با دوگانه علی کریمی _ محمود کریمی مواجه هستیم؛ با سناریوهای متعددی برای ایران مواجه هستیم؛ در نظام اجتماعی ایران یک تقلب صورت گرفته است

آرمان ملی نوشت: وی معتقد است: «به دلیل این است که هزینه اصلاح در جامعه ایران بالا رفته و انسان ایرانی نیز آن را درک می کند.هنگامی که جامعه به تنهایی زایمان می کند و کسی به آن کمک نمی کند مشخص است که احساس خستگی می کند و حالش بد است.نظام سیاسی باید در خدمت جامعه قرار بگیرد نه اینکه جامعه را فرماندهی کند. ». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید. 

افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایران نشان می دهد که مسائل اجتماعی در عین حالی که افزایش پیدا کرده مورد غفلت نیز قرار گرفته است.ادامه این وضعیت چه چشم اندازی را پیش روی جامعه ایران قرار می دهد؟ 

جامعه ایران در یک موقعیت درخشان قرار گرفته که تاکنون بی‌سابقه بوده است.جامعه ایرانی یک جامعه سنتی و در اختیار نیست.من نمی گویم مشکلات اجتماعی بیشتر نشده اما مشکلات به اندازه‌ای نیست که بگوییم جامعه ایران در حال انحطاط است.به عنوان مثال جمعیت شناسان نسبت به کسانی که عنوان می کنند در جامعه ایران از هر دو ازدواج یکی به طلاق منجر می شود بحث دارند و آن را واقعی نمی دانند. چه کسی و با چه سندی چنین ادعایی کرده است؟ نتیجه این وضعیت تولید ترس و اضطراب در جامعه است که باعث می‌شود جوانان ازدواج نکنند.

در نظام اجتماعی به دلیل فقدان دانشمندان یک تقلب صورت گرفته است. این تقلب نیز توسط برخی مدیران بی سواد در جامعه صورت گرفته است.جامعه میل به زندگی دارد اما برخی آن را به آشوبگری تعبیر می کنند. جامعه می گوید ما شیوه های گذشته ازدواج و زندگی را نمی پذیرم اما برخی تعبیر دیگری از آن دارند.کسانی که مجرد هستند فاسد نیستند و بلکه امکانی برای آنها وجود ندارد که بتوانند خانواده تشکیل بدهند. به همین دلیل نیز من عنوان می کنم که یک تقلب در فهم مسائل اجتماعی ایران رخ داده است. این تقلب نیز توسط کسانی صورت گرفته که مدرک علوم اجتماعی دارند اما از سواد کافی برخوردار نیستند و به همین دلیل صلاحیت داوری درباره مسائل اجتماعی را ندارند.دلیل اصلی این مسئله نیز هراس از اصلاح است.

اگر از این سرمایه های پنهان اجتماعی استفاده شود موضوعات پیش پا افتاده ای مانند مسأله ترافیک و یا گرانی مرغ تخم و مرغ محلی از اعراب نخواهد داشت.پیدا کردن راه حل برای گرانی مرغ و تخم مرغ مسائل پیش‌پاافتاده در کشوری است که دارای سرمایه های بزرگ اجتماعی و فرهنگی است.در چنین شرایطی ما به یک حکمرانی قدرتمند نیاز داریم که از این سرمایه های اجتماعی استفاده کند و در راستای تکثر و گوناگونی جامعه باشد 

واقعیت این است که علی رغم صحبت شما درباره تقلب در فهم مسائل اجتماعی که مبتنی بر نگاه از بالا به پایین توسط مدیران است حال انسان امروز ایرانی خوب نیست و انسان ایرانی از وضعیت زندگی خود رضایت ندارد.این عدم رضایت از زندگی در شرایط کنونی چه معنایی دارد؟ 

این موضوع وجود دارد اما به دلیل این است که هزینه اصلاح در جامعه ایران بالا رفته و انسان ایرانی نیز آن را درک می کند.هنگامی که جامعه به تنهایی زایمان می کند و کسی به آن کمک نمی کند مشخص است که احساس خستگی می کند و حالش بد است.نظام سیاسی باید در خدمت جامعه قرار بگیرد نه اینکه جامعه را فرماندهی کند. جامعه ایران دارای سرمایه های بزرگ پنهان است که بی اعتنایی به این سرمایه های بزرگ است که برای جامعه چالش ایجاد کرده است.اگر از این سرمایه های پنهان اجتماعی استفاده شود موضوعات پیش پا افتاده ای مانند مسأله ترافیک و یا گرانی مرغ تخم و مرغ محلی از اعراب نخواهد داشت.

پیدا کردن راه حل برای گرانی مرغ و تخم مرغ مسائل پیش‌پاافتاده در کشوری است که دارای سرمایه های بزرگ اجتماعی و فرهنگی است. در چنین شرایطی ما به یک حکمرانی قدرتمند نیاز داریم که از این سرمایه های اجتماعی استفاده کند و در راستای تکثر و گوناگونی جامعه باشد. هنگامی که جامعه احساس کند در وضعیت بی پناهی زیست می کند شکاف های اجتماعی فعال می‌شود و در چنین شرایطی ممکن است هر کسی برنده بازی شود.در چنین شرایطی حتی این احتمال دارد که جامعه و مردم نیز برنده بازی نباشند. ما وارد دوره جدیدی از جامعه ایرانی شده‌ایم و با تولد جامعه جدید ایرانی مواجه هستیم. این آن چیزی است که معمولا دوست نداریم بشنویم و یا اینکه حتی ما هم چندان علاقه‌مند نیستیم که به عنوان واقعیت؛ بیرون از آنچه تصور می کردیم را مورد تایید قرار دهیم. جامعه ایران هزینه اصلاح را می دهد اما به نتیجه دلخواه نمی رسد. دو گروه باید این وضعیت را ساماندهی می کردند یکی روحانیون بودند و دیگر روشنفکران. روحانیون باید حوزه اخلاق را در جامعه سامان می دادند.

چرا روشنفکران و روحانیون نتوانستند چالش های جامعه را مرتفع کنند؟ آیا مشکلات در بین این دو گروه درونی بود یا بیرونی؟ 

مشکلات هم درونی بود هم بیرونی. برخی روحانیون به مرور زمان وارد قدرت شدند. آیا امروز مانند سال‌های گذشته یک بحث علمی دقیق در حوزه صورت می گیرد که اثرات آن را بتوان در دانشگاه مورد بررسی قرار داد؟همه این افراد وظایف خود را ترک کردند و وارد دانشگاه شده‌اند و حرف هایی مانند علوم انسانی اسلامی می زنند.روشنفکری نیز قرار بود دغدغه اخلاق در حوزه عمومی و دموکرسی خواهی باشد. این در حالی است که روشنفکران نیز وظایف خود را رها کرده اند.روشنفکری امروز به عرصه شعرخواهی پناه برده و به حاشیه رفته است.امروز با دوران سخت و طلایی زایش ایران مواجه هستیم.امروز ما با یک زایش اجتماعی، فرهنگی بزرگ روبه‌رو هستیم تا اعتراض یک گروه اجتماعی و یا چیزی تحت عنوان نابسامانی اجتماعی.

نکته دیگر اینکه نیروهای متفاوت اجتماعی هر کدامشان دچار یک اختلال و یا آشفتگی و نابسامانی شده‌اند. به عنوان مثال برخی دوستانی که در حوزه دین فعالیت می کنند ، 20 الی 30 سال است که فریاد می زنند ما با یک جامعه شبه دینی روبه‌رو هستیم. ما در حوزه خانواده نیز همین وضعیت را داریم. ما با تاکید بر اینکه می خواستیم خانواده را در اشکال گوناگون برپا کنیم، اما به یک نوع تکثر خانوادگی در ایران رسیده ایم. هیچ جای دنیا، خانواده به این سرعت صورت های متفاوت اجتماعی پیدا نکرده است. اگر خط مدرنیته به معنای تکامل از خانواده گسترده باید طی می شد، ما باید به سمت خانواده هسته ای زن و شوهری و یا زن و شوهر با تک فرزند و یا دو فرزند حرکت می کردیم. اما جامعه ایرانی چنین سیری را به طور کامل طی نکرده است. لذا ما اشکال متفاوت خانواده روبه‌رو هستیم. 

چرا با اشکال متفاوتی از خانواده در جامعه مواجه هستیم؟ 

خانواده یکی از ارکان نظام اجتماعی ایرانی است که در جهان مدرن مستقر شده و به تعبیری وضعیت بی شکلی پیدا کرده است.عناصر دینی سنت هم همین وضعیت را دارند. تصویری از سنت به معنای سنتی که فلسفه و جامعه شناسی آلمانی می گوید ما در ایران نمی شناسیم. بزرگترین فیلسوفان و اندیشمندان سنت گرای ایرانی بیش از آنکه به دفاع از سنت بپردازند در جهت مدرن کردن جهان ایرانی تلاش کردند. پایان یک دوره تاریخی که ما مستقر می شویم به شکل درست و یا غلط و یا یک مدرنیته خاص که تعابیر متفاوتی دوستان مطرح می کنند، در همین جا تعطیلی و پایان اینهاست و بعد ایجاد یک شرایط زمینه ها و بستر برای تولد به صورت جدیدی از حیات جامعه ایرانی است.

بنابراین جامعه ایرانی جدید متولد می شود و ما با زایش یک جامعه جدید ایرانی روبرو هستیم که در این جامعه جدید قطعا مسائل متفاوت مطرح است. به عنوان مثال اگر تا دیروز دغدغه دوگانه اصلاح طلبی و اصولگرایی و اخلاق و دین و از آن طرح دموکراسی و سامانه اجتماعی بود، اینجا هیچ کدام مسئله اول نیستند. مفهوم زندگی اول است. مفهوم زندگی اجتماعی واقعا در اینجا استعماری نیست و در اینجا خود را به خوبی نشان می دهد. گفتمان یک تغییر عنصر مرکزی و یک فضای فرهنگی و اندیشه ای است. 

تغییر مفهوم حیات در جامعه ایرانی با توجه به چه بازیگرانی رخ داده است؟آیا بازیگران این عرصه هم تغییر کرده اند؟ 

بله؛ اتفاق دومی که در جهان مدرن و جدید ایرانی افتاده انتظارات و درخواست ها و ظهور بازیگران جدید است. بازیگرانی که در جامعه ایرانی بودند اما بعد بازیگر جدی شدند. این نیست که اینها قبلا نبودند و الان در حال بازیگری باشند.ورود زنان در این عرصه، نه به معنای فمنیستی و نه به معنای باز تولید چیزی به نام پدرسالاری جدید است. زیرا در بسیاری از مکان ها زنان ابزاری برای باز تولید پدرسالاری جدید شده اند که در فرهنگ اروپا و آمریکای شمالی دیده می شود. در پنهان حرکت های اجتماعی جامعه ایرانی و جامعه شرقی هم این پدرسالاری جدید را می بینید.

به گونه ای که زنان می آیند و پدر سالاری مضمحل شده و به سقوط کشیده شده را بر پا می کنند تا بتوانند به عنوان دفاع از خانواده زیست و حیات داشته باشند. لذا این روند نه فمنیستی است و نه به معنای پدر سالاری جدید است.این جهان اجتماعی هم چیزی به نام درهم شدگی عدالت و توسعه و دموکراسی در هم شده است که در مقابل یکدیگر هستند. زیرا زنان نماد تولید کالایی به نام فرهنگ هستند. این نماد، نماد فرهنگ و انضباط پذیری و سازگاری و اعتدال هستند. 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا