میادین مشترک نفتی اسفندیار، فروزان و فرزاد ثروتی به مراتب بیشتر برای طرف عربستانی تولید میکنند
خبرنگار اقتصادی انصاف نیوز چندی پیش خبری با تیتر «هزینه بین النسلی تحریم؛ کام شیرین همسایگان» منتشر کرده است. این گزارش در پی بازنشر می شود.
سرمایهگذاری سنگین همسایگان ایران برای برداشت بیشتر از میادین مشترک نفت و گاز، هزینهای است که تحریمها نه تنها به ساکنان امروز ایران تحمیل کرده بلکه از جیب نسلهای آتی پرداخت میشود. گزارشهای خبری از رشد شدید سرمایهگذاری همسایگان برای افزایش برداشت از میادین مشترک نفت و گاز حکایت دارد. در همین حال صنعت انرژی کشور با چالش تامین نیاز داخلی دست و پنجه نرم میکند!
جمهوری آذربایجان؛ صادرکننده بزرگ گاز
جمهوری آذربایجان در شمال غربی ایران، چند روز پیش بهرهبرداری از دومین میدان بزرگ گازی دریای خزر را با سرمایه و فناوری شرکت فرانسوی توتال آغاز کرد.
دویچهوله، رسانه دولت آلمان در گزارشی به قلم دالغا خاتیناوغلو نوشت: «جمهوری آذربایجان به مدد توسعه میادین جدید گازی، طی نیمهی ابتدایی امسال 5/7 میلیارد متر مکعب صادرات گاز به اتحادیه اروپا، ۵ میلیارد متر مکعب به ترکیه و 1/3 میلیارد متر مکعب به گرجستان داشته و طی توافقنامهای که پارسال امضا شد، قرار است صادرات سالانه گاز این کشور به اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۲۶ به ۲۰ تا ۲۵ میلیارد متر مکعب برسد.»
این گزارش میافزاید که «ایران تنها کشور ساحلی دریای خزر است که هیچ نفت و گازی از آن تولید نمیکند» و خبر میدهد که «میدان آبشرون حاوی ۳۵۰ میلیارد متر مکعب ذخایر گاز و ۴۵ میلیون تن میعانات گازی است.»
عراق؛ بازار جدید جذب سرمایه
دو دهه جنگ و تحریم صنایع نفت و گاز عراق را به ویرانی کشاند؛ با این حال از چند سال پیش دولت عراق با ارائهی بستههای جذاب سرمایهگذاری توانست پای غولهای انرژی جهان را به میدانهای نفتی و گازی خود باز کند.
عراقیها پس از مذاکرات طولانی بالاخره با کنسرسیومی به رهبری توتال برای همکاریهای 25 ساله در حوزهی انرژیشان به توافق رسیدند. گفته میشود در این بازه کنسرسیوم مذکور بالغ بر 27 میلیارد دلار در 4 طرح انرژی، از جمله در زمینهی منابع تجدیدپذیر در عراق سرمایهگذاری میکند.
عراقیها چند توافقنامه با قطر هم به امضا رساندهاند که مجموع ارزش سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی این کشور در بخش انرژیشان را به 12 میلیارد دلار میرساند.
یکی از نخستین اولویتهای دولت عراق برطرفکردن مشکل برق این کشور است که قدمتی چند دههای و شهرت جهانی دارد. در سالهای گذشته بخش بزرگی از برق عراق از ایران تامین شده است اما دستاندازهای تحریم ایران از جمله نارضایتی ایالات متحده و توقف صادرات از سوی ایران به دلیل انباشت بدهی، همچنین چالشهای پرداخت، دو وزارتخانه نفت و برق عراق را بر آن داشته است که وابستگی خود به همسایهی شرقی را کاهش دهند.
بر اساس گزارش میدلایستنیوز، اکنون عراق در اوج مصرف به 30 هزار مگاوات برق نیاز دارد که 26 هزار مگاوات آن را تولید میکند. اتصال شبکهی برق عراق به اردن و عربستان، تخصیص بخشی از سرمایهگذاریهای توتال به تولید گاز برای نیروگاهها و تهیهی بستههای سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی از جمله برنامههای این کشور برای تامین پایدار برق است. وزیر برق عراق گفته است بهرهبرداری از طرحهای در دست اجرا حدود 3 سال زمان میبرد.
غیر از این، همسایهی غربی ما برای تبدیلشدن به دومین صادرکنندهی بزرگ نفت جهان هدفگذاری کرده است. بر اساس اعلام وزیر نفت عراق، این کشور اکنون در آستانهی تولید 6 میلیون بشکهای نفت در روز است. او این رقم را نخستین قدم در مسیر رسیدن به تولید روزانه 13 میلیون بشکهای قلمداد کرده است.
کارشناسان حوزهی انرژی معمولا در قبال چنین رشدهای بزرگی، موضع همدلانه ندارند اما این واقعیت که عراق کمترین هزینهی استخراج نفت در جهان را داراست، (حداکثر 2 دلار برای هر بشکه) هدفگذاریاش برای تبدیل به بزرگترین تولیدکنندهی نفت در جهان قابل باور و دستیابی میکند.
قطر؛ تنها یکی زیر گنبد کبود
سرمایهگذاریهای قطر در حوزهی انرژی میتوانست خبری همتراز حادثهای در سواحل اسپانیا یا کشفی تاریخی در تانزانیا باشد اگر در یکی از بزرگترین میدانهای نفتی و گازی جهان با ایران شریک نبود. این میدان بزرگ، که برای ایرانیان به نام پارس جنوبی شناخته میشود در قطر گنبد شمالی نام دارد. در اهمیت پارس جنوبی برای ایران همین بس که بیش از 70 درصد گاز کشور را تامین میکند.
قطر در سالهای اخیر از تاخیرهای متعدد در بهرهبرداری ایران از فازهای پارس جنوبی استفادهی حداکثری کرده و برداشت از این میدان را به شکل چشمگیری افزایش داده است. برای نمونه چندی قبل، سعد بن شریدهالکعبی، وزیر مشاور قطر در امور انرژی و مدیرعامل شرکت دولتی انرژی قطر، از هدفگذاری کشورش برای گرفتن سهم 40 درصدی از بازار جهانی گاز طبیعی مایع سال 2029 خبر داده و پیشبینی کرده بود تا سال 2026، نخستین محموله گاز از طرح توسعهی میدان شمالی قطر صادر شود.
قطر در سالهای اخیر طرح راهبردی تولید گاز مایع را پیش برده و به نظر میرسد تا یک دههی آینده یکی از موثرترین بازیگران بازار انرژی با مشتریانی بزرگ در آسیا، آفریقا و اروپا باشد.
همزمان با دستاوردهای قطر در تولید بیشتر و گسترش بازارهای خود، در ایران نگرانی از افت فشار تولید در پارس جنوبی، مقامات معمولا ساکت و اغلب خوشبین وزارت نفت را به شکستن سکوت واداشته است. محمد مشکینفام، مدیرعامل وقت شرکت نفت و گاز پارس، در زمستان 1400 از نیاز به 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری در پارس جنوبی برای ممانعت از افت فشار سخن گفته بود. در اظهار نظری دیگر، جواد اوجی، وزیر نفت نیز رقم مورد نیاز را 22 میلیارد دلار اعلام کرده است.
خرداد ماه گذشته، پس از انتشار محدود فرازهایی از گزارش محرمانهی مرکز پژوهشهای مجلس دربارهی وضعیت پارس جنوبی، نشستی علمی در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه علامه برگزار شد تا افت فشار در یکی از میادین مشترک نفت و گاز به عنوان مهمترین چالش حوزه انرژی کشور بررسی شود.
بر اساس خبری که روزنامهی شرق از آن نشست منتشر کرد، یک کارشناس اقتصاد انرژی به حضار گفته بود: «پارس جنوبی یک میدان واحد که با قطر مشترک است بیش از 70 درصد گاز کشور و 50 درصد کل انرژی مصرفی کشور را تأمین میکند. با توجه به افت فشار و تولید تخمین زده میشود که از سال 1404 حداقل سالی یک فاز از پارس جنوبی را از دست بدهیم و تا سال 1420 در خوشبینانهترین حالت تولید این میدان از 700 میلیون مترمکعب در روز به حدود 400 میلیون مترمکعب برسد. برآورد بدبینانه نیز نشان میدهد در سال 1410 باید 30 میلیارد دلار هزینه صرف واردات سوخت مایع و سوخت جایگزین شود که معادل پنج میلیون بشکه نفت است و این مقدار تا سال 1420 به 50 میلیارد دلار میرسد.»
این هشدارها تقریبا با امضای سومین قرارداد بلندمدت قطر برای پیشفروش تولیداتش از پارس جنوبی (گنبد شمالی) همزمان بود.
گرچه رسانههای نزدیک به دولت هر از گاهی رپورتاژهایی دربارهی موفقیت ایران در پارس جنوبی منتشر میکنند و مدعی میشوند که «ایران … با تمرکز سرمایه و نیروی انسانی در فازهای اولویتدار پارس جنوبی، سرانجام برندهی این ماراتن نفسگیر شد.» اما واقعیت آن است که قطر به تنهایی مشغول برداشت از پارس جنوبی است و هر روز هم تنهاتر میشود.
توسعه پرشتاب بخش انرژی در سایر همسایگان
دالغا خاتیناوغلو در تحلیلش برای دویچهوله خبر داده که عربستان سعودی همین چند روز قبل، اولین مجتمع تبدیل ضایعات پلاستیکی به مواد پتروشیمی خاورمیانه را وارد مدار تولید کرد. ایندیپندنت از سرمایهگذاری ۲۶۶ میلیارد دلاری این کشور در تولید انرژی پاک و کاهش تولید کربن خبر داده و بیبیسی خبر غلبهی آرامکو بر اپل در فهرست ارزشمندترین شرکتهای جهان را مخابره کرده است. تا 2 سال دیگر، بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان با ظرفیت 2060 مگاوات در استان مکه این کشور به بهرهبرداری میرسد و … اینها فقط نمونههایی است که نشان میدهد دست عربستان تا چه میزان برای سرمایهگذاری و توسعهی میادین نفتی و گازیاش باز است.
با در نظر گرفتن این نکته، میتوان نتیجه گرفت چهار میدان مشترک نفتی اسفندیار، فروزان و فرزادهای الف و ب میان ما و این کشور، ثروتی به مراتب بیشتر برای طرف عربستانی تولید میکنند.
در نمونهی دیگر، میدان نفتی آرش یا الدوره که ابتدا مورد مناقشه ایران و کویت بود، پس از نقشهبرداریهای سه بعدی شل، ابر شرکت چند ملیتی انرژی از بستر دریا، یک مدعی دیگر هم پیدا کرد؛ حالا عربستان هم به دنبال احیای سهم خود از این میدان نفتی است. کمتر از یک ماه پیش، عربستان با کویت تفاهمنامهای امضا کرد تا بهطور مشترک این میدان را توسعه دهند و از آن بهرهبرداری کنند. البته ایران این تفاهم را غیرقانونی خوانده است اما میتوان حدس زد سرنوشت این میدان هم بهتر از سایر میادین مشترک نفت و گاز نخواهد بود.
غیر از میادین مشترک، عقبماندگی ایران در بهروزرسانی صنعت انرژی خود، به از دست رفتن بازارهای مستعد منطقه منجر شده است. برای نمونه، بازار انرژی پاکستان و افغانستان در شرق ایران تقریبا بهطور کامل در اختیار چین قرار گرفته است. چینیها اخیرا با طالبهای مستقر در کابل قراردادی برای توسعه یک میدان نفتی به امضا رساندهاند و ساخت یک نیروگاه اتمی برای پاکستان را متعهد شدهاند.
تحریم و سایهی تحریم مانع جذب سرمایه
مرتضی بهروزیفر, عضو انجمن علمی اقتصاد انرژی به خبرنگار انصاف نیوز گفت: تحریمهایی که از 40 سال پیش با آن مواجه بودیم و در دههی اخیر هم بسیار تشدید شد، اجازه نداده است که متناسب با ذخایر و نفت گازمان ظرفیت تولید را گسترش دهیم.
بهروزیفر به رتبهی ایران از نظر ذخایر نفت و گاز اشاره کرد و ادامه داد: با این وجود شرایط طوری رقم خورده است که تولید عملا جوابگوی مصرف نیست و در زمانهای اوج مصرف با کمبود برق و گاز روبهرو میشویم.
این کارشناس، حداکثر ظرفیت تولید نفت در کشورمان را 4 میلیون بشکه در روز دانست و گفت: این رقم با میزان تولید عراق که دو سه جنگ را پشت سر گذاشته قابل قیاس نیست. عراق توانسته به سرعت صنعت خود را بازسازی کند اما ما نتوانستهایم و دلیلش هم تحریمهاست که مانع جذب سرمایه، فناوری و تجهیزات شده است. البته ضعف مدیریت هم حتما نقشی در این میان داشته اما مسالهی اصلی ما تحریمهاست.
سردبیر سابق ماهنامهی علمی پژوهشی اقتصاد انرژی گفت: برآوردها و مطالعات مختلف نشان میدهد ما به 250 تا 300 میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم تا بتوانیم صنعت نفت و گاز را سر پا نگه داریم.
بهروزیفر افزود: این عدد، رقمی نیست که بتوان از منابع داخلی تامینش کرد اما اگر به فرض محال هم چنین رقمی از داخل فراهم آمد، تکنولوژی توسعهی میادین نفت و گاز در اختیارمان نیست.
او بخش انرژی کشور را نیازمند سرمایه، فناوری و تجهیزات و دانش مدیریت خواند تا بتواند همپای رقبا از میادین مشترک نفت و گاز بهره ببرد.
بهروزیفر در پاسخ به این پرسش که «دورنمای بخش انرژی را چگونه ارزیابی میکند؟»، گفت: حتی اگر امروز تصمیم جدی گرفته شود که به برجام برگردیم و این توافق را احیا کنیم، برجام به تنهایی مشکلات صنعت نفت و مشکلات اقتصادی ایران را حل نخواهد کرد.
او ادامه داد: مسلّم است که سرمایهای در اندازهی 300 میلیارد دلار، به جایی نمیرود که سایهی تحریم را روی سر خود دارد. هیچ شرکت عاقلی که منافع خود را مد نظر دارد، در کشوری که هر لحظه ممکن است با بازگشت تحریمها مواجه شود، سرمایهگذاری نمیکند. یعنی همانطور که اقای روحانی گفت ما به برجام دو و سه و چهار هم نیاز داریم تا بتوانیم سرمایهی مورد نیازمان را جذب کنیم.
از نظر عضو انجمن علمی اقتصاد انرژی «مساله اول ما مسائلی مانند برجام و افایتیاف است اما علاوه بر تحریمها، سایهی تحریمها هم باید از سر کشور دور شود و این یک تصمیم سیاسی است.»
بهروزیفر در پایان گفت: من از تصمیم مقامات ارشد کشور اطلاعی ندارم و نمیدانم چه برنامه یا تصمیمی دارند اما به عنوان یک کارشناس اقتصاد میگویم تا سایهی تحریمها بر سر کشور وجود دارد توسعهی بخش انرژی و در نهایت توسعهی اقتصادی امکانپذیر نیست.
انتهای پیام