ورود مسکن سازی به مدارس تاریخی
شرق نوشت: درحالیکه فعالان میراثی نگران مدرسه–مسجد تاریخی معیرالممالک در محله سنگلج هستند، مدیران شهری در آرامش و سکوت خبری برای ساختوساز در مدرسه قدیمی جعفری اسلامی مجوز صادر میکنند.
شاید وقتی مرحوم عباسعلی اسلامی سنگبنای یکی از اولین مدارس جعفری اسلامی را در عمارتی اصیل در محله سنگلج پایهگذاری میکرد، هیچگاه فکر نمیکرد حدود ۸۰ سال بعد، متولیان جامعه تعلیمات اسلامی به این فکر بیفتند که این میراث آموزشی را تغییر کاربری مجدد به مسکونی بدهند و مصوبه ساختمانی (بند 18 مصوبه 659 کمیسیون ماده 5 در تاریخ 28/1/1402) هفتطبقه با ۱۱۷ واحد مسکونی را اخذ کنند.
مدرسه جعفری اسلامی ضمن اینکه میراثی معنوی و تربیتگاه چهرههای شاخص و ماندگاری طی دهها سال بوده، در بافت تاریخی ارزشمند و ثبتشده سنگلج با محدودیتهای میراثی قرار دارد و تا همین سالهای اخیر، مدرسه فعال و پویایی بوده است.
اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، سال ۹۹ در پی درخواست شهرداری منطقه ۱۲ درخصوص این مدرسه، بهصراحت حد ارتفاعی مجاز ۱۲ متر حریم میراثی مصوب محله سنگلج، عدم تغییر کاربری، درخواست نقشه معماری و الزام هماهنگی کالبدی نما با بافت اطراف را اعلام کرده بود.
با توجه به اینکه این ملک از الحاق چند پلاک خرد مسکونی و زمین به پلاک اصلی که عمارتی قدیمی با متعلقات خاص خود بوده است، اداره کل آموزشوپرورش استان تهران در سال ۱۴۰۱ استعلام شهرداری منطقه ۱۲ را به صورت مشروط و با قید «چنانچه…» پاسخ گفته است.
مدرسه جعفری اسلامی تحت تولیگری جامعه تعلیمات اسلامی با اساسنامه و مأموریتهای تربیتی – آموزشی – خدماتی، یکی از نمونههای بسیار از مدارسی است که با انگیزههای اقتصادی، موریانهوار روند تعطیلی و تغییر کاربری معکوس را طی میکنند و کمیسیون ماده 5، در کانون از دست رفتن سرمایهها و بضاعتهای خدماتی موجود و آینده این شهر قرار گرفته است.
به گفته کارشناسان شهری، بند ۲ مصوبه ۶۵۸ کمیسیون ماده ۵، در تاریخ 15/12/۱۴۰۱ شامل دهها مورد از تغییر کاربریهای خدماتی موجود و آتی شهر ازجمله آموزشی، درمانی، مذهبی، فرهنگی، تأسیسات شهری و… به مسکونی و دیگر کاربریهای غیرخدماتی است که شاید برخی از این کاربریها با حسن تدبیر شهرداری و متولیان امر و لحاظ حقوق مالکانه امکان حفظ و تثبیت داشت. متأسفانه جریان حاکم بر کمیسیون ماده ۵، درصدد افزایش بارگذاریهای عمدتا مسکونی و حذف ظرفیتهای خدماتی موجود و آینده شهر تهران است.
گفته میشود سازمان نوسازی طرح توجیهی تغییر کاربری و افزایش طبقات این پرونده را انجام داده و در بخشی از عواید پروژه، شریک است. این سؤال جدی مطرح میشود که چطور سازمانی که همواره مدافع ابقا و توسعه خدمات عمومی و افزایش کیفیت زندگی بهخصوص در بافتهای کمبرخورداری مثل سنگلج بوده، اکنون در تغییر کاربری و بارگذاریهای سنگین طبقاتی و تراکمی در املاک خدماتی شهر نقشآفرینی میکند و ملاحظات تاریخی و کمبودها و تنگناهای زیستی و مدیریت بحران را نادیده میگیرد؟
این تنها مدرسه تاریخی نیست که در محله سنگلج در معرض تهدید است؛ این روزها یکی از نگرانیهای فعالان میراث تهران درخصوص تخریبهای مدرسه–مسجد معیرالممالک، یکی از بهترین نمونههای شکلگیری شهر در دوره اسلامی است. مجموعهای بزرگ که همه نیازهای عمومی بخشی از محله سنگلج را تأمین میکرد.
بهجز خود مسجد، آبانبار محل رجوع روزانه مردم بود و حمام و سقاخانه نیز به دلیل زیبایی و هم به خاطر نزدیکی، اقبال عمومی داشت و زورخانه و مدرسه هم جایی برای آموختن ادب و تحصیل علم در این منطقه از تهران بود.
محمدمهدی کلانتری، معمار و پژوهشگر بافتهای تاریخی، درخصوص این مجموعه تاریخی در معرض تهدید به روزنامه اطلاعات گفته است: این مجموعه از چهار سمت توسط چهار کوچه از بافت مسکونی جدا شده و همجواریهای آن به فاصله یک کوچه است. اینجا دههها به عنوان یک مرکز محله نقش ایفا میکرد؛ در آن نمازهای جماعت برگزار میشد و محلی برای رجوع مردم بود. بااینحال، چند وقتی است که درهای آن بسته شده و حتی اجازه نمازخواندن به صورت کامل به مردم محلی داده نمیشود. در این محل یک زورخانه هم وجود داشت و سقاخانهای هم بود که به طور کامل تخریب شده است. تمام این فضاها از سقاخانه، زورخانه، حمام و… کارکرد اجتماعی این مسجد-مدرسه بود. درواقع این مجموعه بهجز کالبد تاریخی، کارکرد اجتماعی برای مردم محله داشت. متأسفانه این موقوفه کل کارکرد اجتماعی خود را از دست داده و درهای آن به روی مردم بسته شده است.
حتی اجازه نمازخواندن و تجدید وضو در آن داده نمیشود. قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ کسی که اینجا را ساخته و وقف کرده برای مردم محله و مردم تهران این کار را کرده است. اگر قرار باشد مردم هیچ استفادهای از این مجموعه نداشته باشند، باید به مدیریتی که بر این موقوفه میشود، نقد وارد کرد.
مجموعهای از تخریبها در حال وقوع است. بهجز تخریب، تغییراتی هم ایجاد شده، ازجمله نصب در آهنی که در نقشه اصلی وجود ندارد و شاید به منظور عبور و مرور اتومبیل باشد. الحاقاتی که در این سالها شده، فضای اصلی را مخدوش کرده و از آن مهمتر اینکه واقعا معلوم نیست چرا این اتفاق افتاده است.
این مسجد- مدرسه در سال 1379 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و یک اثر ثبتی است. وقتی اثری ثبت شد، هرگونه تخریب بخشی از آن یا تمام آن جرم محسوب میشود و مطابق قانون مجازات اسلامی، برای آن محکومیت زندان در نظر گرفته شده است. بااینحال، اینجا بخشهایی از بنا به اسم مرمت، تخریب تعمدی شده و مهمترین آنها رواقهایی است که دو سمت حیاط وجود داشت و حالا با خاک یکسان شده است؛ رواقهایی با ستونهای سنگی ارزشمند و طاقهای آجری.
ترانه یلدا، معمار و شهرساز نیز در یادداشتی درخصوص تخریب این بنا نوشته است: مسجد، مدرسه و آبانبار معیرالممالک سنگلج، محله قدیمی تهران، موقوفه مربوط به دوره قاجار، با شماره 2687 در سال 1379 به ثبت ملی رسیده بود. این مسجد توسط دوستعلیخان نظامالدوله، خزانهدار و داماد ناصرالدینشاه احداث شده و مردم محله هم به آن دلبستگی داشتند. بنا زیر نظر سازمان اوقاف بوده و در سالهای اخیر در اختیار حوزه علمیه مروی قرار گرفته است. از زمان این واگذاری، درِ مسجد به روی اهالی محل بسته شده و تعمیرات بهاصطلاح «مرمتی»، به دور از چشم مردم به تخریب کالبدی بنای تاریخی انجامیده است. طبق شواهد محلی و عکسهایی که از روی بامهای مجاور گرفته و منتشر شده، رواقهای ستوندار دو طرف حیاط کاملا تخریب، در و پنجره حجرهها جمعآوری شده و بنای مسجد عملا با یک عملیات تخریب تعمدی گسترده در حال ویرانی است. اگرچه به نظر برخی، ازجمله من، تخریب از روی ناکاردانی صورت گرفته و قصدی برای تخریب کامل بنای مسجد و مدرسه در میان نبوده، اما گفته شد که تخریب موقوفه توسط متولیان اوقاف، تحریف وقف است و خیانت در امانت واقف! دکتر اسکندر مختاری، رئیس سابق اداره کل میراث تهران و یکی از مراجع طراز اولی که هنوز هم درباره مرمت هر اثر میراثی در اقصی نقاط ایران -از مسجد امام اصفهان تا بناهای شاخص میراثی در اردبیل و گرگان و یزد، تا برج طغرل در شهرری خودمان- اول از او میپرسند که چه باید کرد، در پاسخ به سؤال من درباره تخریب مسجد معیر گفت: «بله تخریب و نیز جرم واقع شده است. ستونهای رواق مسجد را برداشتهاند و در اثر میراثی دست بردهاند». خبرگزاری میراث آریا اعلام کرد: فعالیتهای غیراصولی در «مسجد معیرالممالک»، حسب پیگیری و حضور یگان حفاظت میراث فرهنگی متوقف شد، ولی دیگر کار از کار گذشته بود و نیمی از مسجد زیر تیشهها کنده شده و از بین رفته بود. همانجا، محسن سعادتی، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران گفته بود که دستور اقدامات در محدوده رواقها و حجرههای مسجد معیرالممالک توسط هیئت امنای مسجد صادر شده بوده؛ اگرچه سازمان میراث تهران در فروردین و اردیبهشت سال جاری، طی دو مکاتبه نسبت به ارائه طرح و کسب مجوزهای لازم به ایشان تأکید کرده بوده است. ظاهرا تصمیمگیریها غیرتخصصی بوده و طرح و نقشه و برنامه مصوبی نیز پایه کار قرار نگرفته است. حال باید گفت در قرن گذشته تخریب آثار تاریخی در سرتاسر ایران و جهان کم نبوده است. بسیاری از دولتمردان خیلی راحت دستور تخریب دادهاند و بناهای مدرن ساده یا گاه بدترکیب را جایگزین آثار قدیم کردهاند. همچنین در اکثر کلانشهرها تداخل زیادی بین محدوده بافتهای فرسوده و محدوده بافت تاریخی هست و از اساس درباره شیوه تعیین محدودههای بافت تاریخی و بافت فرسوده اختلافنظر بوده و هست و متأسفانه تا اصلاح این جنس تداخلات در سطح کشور فاصله زیادی هست. تنها اشراف شهرداران بافتهای تاریخی به محدوده عملیاتیشان است که میتواند جلوی برخی ندانمکاریها را بگیرد؛ آنهم در صورتی که برای محلات قدیم، طرحهای «موضوعی موضعی» تدوین بشود و تکلیف بناهای شاخص طبق طرح و قانون مصوب معین شود.
انتهای پیام