حضور حداكثري با كانديداي‌حداكثري يا اجماع دقيقه نودي؟
سایت خبری تحلیلی بهارنيوز در تحلیلی نوشت: البته و در حالي كه هنوز همه طيف‌ها و گروه‌هاي سياسي كشور اعم ازاصولگرا و اصلاح‌طلب حدود ۵۰ روز مانده به انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري مترصد و منتظر اعلام نظر نهايي سيدمحمد خاتمي و يا هاشمي رفسنجاني به سر مي‌برند و در حالي كه در بين اصولگرايان ترافيك كانديداها صورت گرفته در بين اصلاح‌طلبان به نظر مي‌رسد اجماع نظر بر سر يك كانديدا بيشتر خواهد بود.
به گزارش انصاف نیوز (رسانه ی کمپین انتخاباتی دکتر پزشکیان) در ادامه ی تحليل شرايط انتخاباتي اصلاح‌طلبان در انتخابات پيش‌رو در این سایت آمده است:
اصلاح‌طلبان به دليل محدوديت‌هاي گسترده‌اي كه از ۴ سال پيش و پس از انتخابات دوره قبل با آن مواجه بوده‌اند عملا فرصت كادرسازي و فعاليت تشكيلاتي نداشته‌اند. محدوديت‌ها رسانه‌اي براي چهره‌هاي شاخص اين طيف همچنان ادامه دارد به گونه‌اي كه حتي سايت شخصي كانديداي حداكثري اصلاح‌طلبان و رئيس‌جمهور ۸ ساله كشور فيلتر و در داخل كشور غيرقابل دسترس مي‌باشد! بر همين اساس است كه نظريه غالب در بين بزرگان اصلاح‌طلبان اين است كه تنها و تنها كانديداي اختصاصي ما «سيدمحمد خاتمي» و يا اعلام حمايت از «هاشمي رفسنجاني» خواهد بود. در اين تحليل كه تا حدود زيادي نيز منطقي و مستدل به نظر مي‌رسد در عرض ۲ ماه باقي مانده به انتخابات و حدود يك ماه به فعاليت تبليغاتي ما به جز اين دو كدام كانديداي ديگر را نمي‌توانيم به جامعه معرفي نماييم در حالي كه رقيب، چندين ماه است روي كانديداهاي اصلي خود در رسانه‌هاي رسمي و نيمه‌رسمي كشور مانور تبليغاتي گسترده‌اي را آغاز كرده است. بر همين اساس از نظر فوق كه در بدنه اصلاح‌طلبان اكثريت را نيز با خود دارد براي حضور در رقابتي كه بتوان فضاي محدود و بسته ۴ ساله اخير را جبران نمود كاري نمي‌شود جز معرفي كانديداي شناخته شده‌اي چون خاتمي يا هاشمي‌رفسنجاني (كه البته درباره گزينه دوم اختلاف‌نظرهايي در بين اصلاح‌طلبان وجود دارد كه در باره اينده در ادامه خواهيم پرداخت)، در غير اينصورت و به جز كاندياتوري يكي از اين دو، پيشاپيش بايد در رقابتي حاضر شويم، هزينه حيثيتي بدهيم و… كه آخرش شكست و زخم‌زبان‌هاي اصولگرايان خواهد بود كه ديديد وزن اصلاحات چقدر است؟!
از سوي ديگر، اصلاح‌طلبان در ارزيابي‌هاي خود به خوبي دريافته‌اند كه حتي در صورت ورود خاتمي يا هاشمي به عرصه رقابت، اقناع طيف وسيعي از هواداران خود براي حضور بر پاي صندوق‌هاي راي كار ساده‌اي نخواهد بود. آنها معتقدند پس از اتفاقات سال ۸۸، طيف قابل توجهي از طبقه متوسط به هيچ عنوان حاضر نخواهند بود تجربه گذشته را بيازمايند و همين امر عملا آراي كانديداهاي مطرحي چون خاتمي يا هاشمي را نيز با چالش مواجه خواهد كرد چه برسد به كانديداهاي غيرشناخته‌تري كه در صورت نبود اين دو، قرار است وارد عرصه شوند. با همه اينها سناريوهاي پيش‌رو براي اصلاح‌طلبان در انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري، خارج از ۳ احتمال زير نخواهد بود:
۱- حضور حداكثري با كانديداي حداكثري:
در اين حالت سيدمحمد خاتمي اعلام كانديداتوري خواهد كرد. احزاب اصلي (شوراي هماهنگي اصلاح‌طلبان) همان گونه كه از وي دعوت كرده بودند قاطعانه حمايت و او را به عنوان نامزد اختصاصي خويش معرفي مي‌كنند. در اين حالت و با توجه به نظرسنجي‌هاي موجود رسمي و غيررسمي، كانديداي اصلاحات از شانس‌هاي مطرح انتخابات خواهد بود. او به تبليغات چنداني نياز ندارد و از اين باب، حتي اصولگرايان نيز دغدغه آمدنش را دارند، زيرا آمدن او بازي متشتت كنوني آنها را وارد فاز ديگري خواهد كرد.
۲- حضور حداكثري با كانديداي حمايتي
هاشمي‌رفسنجاني هيچ گاه يك چهره سياسي اصلاح‌طلب ارزيابي نشد و خودش نيز موقعيتش را فراجناحي و در جهت اهداف نظام مي‌داند اما مواضع ۴ ساله اخير او را به اصلاح‌طلبان نزديكتر كرده است به گونه‌اي كه يكي از چهره‌هاي سياسي اصلاح‌طلب در تازه‌ترين اظهاراتش گفته است: «ديگر نه اصلاح‌طلبان، اصلاح‌طلبان گذشته‌اند و نه هاشمي، هاشمي گذشته، هر دو دچار تغييرات شده‌اند و البته به همه نزديكتر…»!
با اين توصيف در صورت عدم كانديداتوري خاتمي اگر هاشمي وارد صحنه شود اصلاح‌طلبان وحتي طيف‌هايي از اصولگرايان معتدل از او اعلام حمايت خواهند كرد؛ اما عمده نگراني برخي از اصلاح‌طلبان و حتي نزديكان بر هاشمي اين است كه قدرت تخريب هاشمي توسط كانديداي دولتي بسيار بالا و آسيب‌پذيري او در مقابل اين تخريب‌ها نيز بالاتر. بر همين اساس اين خطر جدي وجود دارد كه در لحظات پاياني و نهايي انتخابات با دو قطبي شدن فضاي انتخابات باز هم فضاي احساسي بر جامعه مستولي شده و هاشمي با ريزش آراي سنگين و غيرمترقبه‌اي مواجه شود كه اين امر ظاهرا دغدغه اصلي شخص هاشمي براي احتمالي كانديداتوري‌اش مي‌باشد. آراي هاشمي نسبت به خاتمي توسط رقيب افشاگر!! شكننده‌تر به نظر مي‌رسد و اين ريسك بزرگ و بسيار حيثيتي براي او خواهد بود كه به ميداني بيايد كه شايد دقيقه «نودش» براي او و حتي حاميانش به يك شكست تاريخي مبدل شود. بايد پذيرفت فضاي انتخاباتي در ايران، فضايي همواره دقيقه نودي و منتج از «الفاظ»، «كلمات»، «جملات» و «افشاگري‌ها» است. در انتخابات ايران مقوله حزب و كار تشكيلاتي نه تنها براي جامعه و حتي جريانات سياسي جا نيفتاده بلكه از آن به عنوان يك پديده «بد» ياد مي‌شود!
در چنين شرايطي «تخريب»، «احساسات»، «افشاگري‌ها» و «بگم‌بگم‌ها» مي‌تواند نتيجه بازي را در دقيقه ۹۰ كاملا تغيير دهد و هاشمي مستعد رقيب بازنده در چنين رقابتي باشد. اگر اين بار هم فضا دو قطبي شود هيچ كس ماشين قدرتمند «تخريب» را نخواهد توانست متوقف كند. سال ۸۴ هنوز در يادها باقي است. بخش عظيمي از جامعه در دور دوم انتخابات آن سال وارد چنين ميداني شده بود. هاشمي بيايد، احتمال بروز چنين حالتي بسيار محتمل خواهد بود.
۳- حضور اعلام نشده با كانديداي سوم
احتمال سوم فراروي اصلاح‌طلبان عدم حضور هر دو كانديداهاي مطرح آنها (خاتمي و هاشمي) خواهد بود. به نظر مي‌رسد در چنين سناريوي محتملي، بين ۲ تا ۵ نفر از كانديداهاي اصلاح‌طلب اعلام كانديداتوري و احتمالا ۳-۲ نفر آنها توسط شوراي نگهبان تاييد خواهند شد. در چنين حالتي، احزاب و شوراي هماهنگي اصلاح‌طلبان از كانديداي خاصي اعلام حمايت نخواهد كرد به جز اينكه روزهاي منتهي به برگزاري انتخابات شرايطي پيش آيد كه دست به چنين اقدامي بزنند. در اين سناريو و حالت به نظر مي‌رسد به ترتيب شانس «محمدرضا عارف»، «مسعود پزشكيان» و «اسحاق جهانگيري» براي تبديل شدن به نامزد «اجماعي» آن هم در دقيقه ۹۰ و بسته به شرايط روزهاي منتهي به ۲۴ خرداد، بالاتر است.
دكتر محمدرضا عارف معاون اول خاتمي بوده، شخصيتي آرام دارد. با بزرگان نظام همچنان روابطش حسنه باقي مانده، قدرت و تجربه اجرايي‌اش از نكات مثبت اوست و از همه مهمتر حساسيت اصولگرايان نسبت به او در مقايسه با خاتمي و حتي هاشمي بسيار كمتر است. به عقيده برخي فعالان سياسي، عارف حتي مي‌تواند در چنين فضايي كاركرد بيشتري از خاتمي و هاشمي براي كشور و نظام داشته باشد.
از سوي ديگر اسحاق جهانگيري كه حزب كارگزاران از او حمايت مي‌كند فقط در صورتي وارد صحنه مي‌شود كه متوجه شود بدنه اصلاح‌طلبان روي او اتفاق نظر دارند. گفتني اينكه محمدعلي نجفي از ديگر اعضاي كارگزاران نيز مي‌توانست در اين ميدان مطرح باشد كه امروز رسما اعلام نمود كانديدا نخواهد شد.
دكتر مسعود پزشكيان هم از كانديداهاي مطرحي است كه مي‌تواند درتركيب كانديداهاي اوليه غيراجماعي از او نام برد. پزشكيان از فن سخنوري بسيار بالايي برخوردار است كه مي‌تواند در ايام تبليغات او را به يك مهره و كانديداي راي‌آور تبديل كند. تجربه مديريتي (وزير بهداشت دولت اصلاحات) داشته و در بيان مواضعي كه بر آن معتقدست واهمه‌اي ندارد و يكي از مزاياي ديگرش نيز آذري بودنش است. در دوره‌هاي هشتم و نهم نماينده اول تبريز در مجلس بوده و هست و مي‌تواند در مناطق آذري نشين راي اصلاح‌طلبان و طيف‌هايي از بدنه اصولگرايان را حتي، به سود خود جذب نمايد.
۴- اجماع دقيقه نودي بر سر يكي از چند نفر
چنين حالتي البته كمتر متصور خواهد بود اما در فضاي سياسي دقيقه نودي ايران، يعني جامعه‌اي كه فعاليت حزبي و تشكيلاتي را يك كار زشت و ناپسند تلقي مي‌كند!، هيچ چيز غيرقابل تصور نيست! در اين سناريو، نه خاتمي و نه هاشمي كانديدا مي‌شوند. اما عارف، پزشكيان، جهانگيري، شريعت‌مداري، مهرعليزاده (وزيران دولت خاتمي) و كواكبيان اعلام كانديداتوري خواهند كرد كه اجماع نهايي و يا اعلام انصراف چند كانديدا به نفع ديگري در چنين سناريويي به شرايط منتهي به روزهاي پاياني انتخابات دارد كه شايد به اجماع دقيقه نودي بر سر يكي از چند نفر خصوصا و به ترتيب عارف، پزشكيان و جهانگيري منجر شود. در غير اينصورت و با حاكم شدن احتمال «سوم» اين تحليل، تشتت آرا در بين اصلاحات در سال ۸۴ مجددا كليد خواهد خورد و باز هم از قدرت به دور مي‌مانند.
*** انصاف نیوز:
دکتر مسعود پزشکیان اصلاح طلبی را بدون اصول و اصولگرایی را بدون اصلاحات ممکن نمی داند و لذا خود را اصولگرای اصلاح طلب می داند و ضمن احترام به جناح های کنونی، به دلیل نداشتن رابطه ی تشکیلاتی با هیچ کدام از دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا، می گوید: «کاندیدای حزب و گروه و دسته خاصی نیستم؛ بارها اعلام کردم وابسته به جناحی نبوده‌ام و عضو رسمی گروهی نیستم، همیشه دنبال این بودم که هر کسی حرف حق را بزند از او دفاع کنم و با او همکاری کنم. بنابراین در این مملکت چه اصلاح طلب چه اصولگرا وقتی سر کار بودند با آنها همکاری کردم تا مشکلی از مردم را حل کنیم. لذا اگر بیایم مستقل خواهم آمد». وی تاکنون تصمیم قطعی خود را برای کاندیداتوری در انتخابات آتی اعلام نکرده و تصمیم گیری را منوط به تعیین وضعیت کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری برخی افراد با تجربه می داند و می گوید: «اگر آقای خاتمی و آقای رفسنجانی بیایند طبیعتا آنها هم با تجربه تر هستند». دکتر پزشکیان پیش از عید نوروز در نامه ای مشترک با تعدادی از فعالان سیاسی و اجتماعی و روز گذشته در نامه ای مشترک با جمعی از رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس از آقای خاتمی برای کاندیداتوری دعوت کرده است؛ همچنین در هفته ی جاری در گفتگو با یکی از رسانه ها گفت که آقای خاتمی بهترین گزینه برای اصلاح طلبان است.
انتهای پیام
