زندگی خوب حق مردم تکلیف حاکمیت
اکبر منفرد، مدرس حوزه و دانشگاه در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «زندگی خوب حق مردم تکلیف حاکمیت» نوشت:
۱. انسانها به صرف انسان بودن از مجموعه حقوقی برخوردار میشوند. برخی از این حقوق ذاتی و طبیعی بشر است و برخی وفق قوانین ملی است، هیچ کس نه میتواند انسانها را از این حقوق ذاتی محروم کند و نه این حقوق را تحدید کند. حکومتها نسبت به تاریخ حضور بشر بر کره خاکی عمری کوتاه دارند و نمیتوانند این حقوق را نفی، زائل یا محدود کنند.
این حقوق ذاتی و طبیعی مصادیق مختلفی دارند اما قطعا مهمترین و جامع ترین آنها به زیستن و داشتن زندگی خوب است، زندگی خوب یعنی بهره مندی از همه حقوق مشروع و قانونی به گونه ای که آحاد افرادجامعه بتوانند در پرتو آنها زندگی کارآمد و توانمندی بسازند که در آن بهرهوری به حداکثر و خسارتها و هدررفتها به حداقل برسد و بسیار روشن است که بخش مهمی از موفقیت در این خصوص در گرو شیوه حکمرانی حاکمان بر کشور و رفتار آنان است و حاکمیت در این خصوص نقشی اساسی و تعیین کننده دارد. مخصوصابا نظرداشت این موضوع که نعمت بی بدیل عمر و جوانی فقط یک بار به انسانها داده میشودکه مثل برق و باد میگذرد و مسئولان حق ندارند فرصت گرانبهای عمر مردم را بازیچه و معرکه آزمون و خطا قراردهند.
وفق مبانی ديني در برابر ثانیه به ثانیه آن بایدجوابگو و ضامن باشند و همه ادلهای که ضمان در حقوق مادی را اثبات میکند حقوق معنوی ازجمله اتلاف وقت مردم را هم شامل میشود. بنابراین مسئولان باید با ارائه حکمرانی مطلوب و کارامد و ایجاد شرایط و از بین بردن موانع مردم را در ساخت یک زندگی توانمند و بهره بردن از حق مسلم زندگی خوب یاری و همه حقوق مشروع و قانونی مردم را به رسمیت شناخته و از هدررفت عمر و وقت مردم جلوگیری کنند.
موضوع تامین رفاه عمومی و زندگی خوب تحت عنوان سیاستهای اجتماعی امروزه از اهداف مهم نظامهای سیاسی است و یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی است و پی ریزی شیوه حکمرانی مطلوب و شایسته با این هدف صورت میگیرد.
۲.مبانی ديني نیز این حق و تکلیف مردم و حاکمان را به رسمیت شناخته و تحت عنوان حقوق و تکالیف متقابل مردم وحاکمان بدان پرداخته اند و در گفتار و سیره عملی اهلبیت موازین وشاخصهای آن بیان شده است.
آموزه هاي اسلامی بر زندگی عقلانی و حاکمیت عقل و زندگی بهصورت طبیعی و پرهیز از قداست سازیهای بی جا و خرافات و استفاده از اسباب و وسائل هر کار تاکید شده چندان که نام این دنيا را دارالاسباب نهاده اند. اصولا خدای مهربان عالم هستی را تکوینا و تشریعا با محوریت رفاه وآسایش مردم آفریده و نه تنها رفاه و آسایش دنیایی را مطلوب دانسته بلکه جزء اهداف خلافت انسان دانسته و برای ایجاد آن تشویق نموده (آیات۶۶مائده، ۹۷اعراف ۵۰مومنون، ۳۴و۳۷ابراهیم، ۱۷۲بقره، ۲و۴مائده)
و آنقدر مطلوب است که انسان میتواند آن را از خدا بخواهد چنانکه حضرت ابراهیم خواست (آیات۳۴ تا ۳۷سوره ابراهیم) و در قنوت نماز نیز سفارش شده بخوانیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه. درخصوص جناب ذوالقرنین که حکومتی فراگیر داشت و بر بخش وسیعی از جهان حکمرانی میکرد آیه۸۴ سوره کهف میفرماید: ما به او برای حکمرانی بر زمین توانایی بخشیدیم و از هر چیزی که او را به اهدافش برساند وسیلهای به او عطا کردیم پس او وسیلهاي فراهم کرد. این آیه علاوه بر رفاه دنیایی بر شیوه حکمرانی معقول نه بر پایه خرافات و قداستسازیهای بی جا تاکید فرموده است.
در عالم تشریع نیز جعل احکام تکلیفیه بر مدار رفاه و آسایش و عزت دنیای انسانها است و اصولا اصل اجتهاد در شیعه که رکن رکین آن عنصر زمان و مکان است و بسیاری از قواعد فقهی همانند قاعده لاضرر، قاعده نفي عسروحرج، قاعده نفي سبیل و قاعده قرعه و… در همین راستاوضع شده اند.
آیات ۱۵۹سوره آل عمران، ۵۳سوره نساء، ۵۵سوره یوسف، ۷سوره حشر، ۱۵سوره یوسف و ۱تا۳سوره مطففین در خصوص تامین دنیای مطلوب برای مردم است و از همه زیباتر آیه ۳سوره ملک است که به حاکمیت نظام احسن بر عالم هستی اشاره میکند و میفرماید فارجع البصر هل تری من فطور پس بنگرید (در آفرینش جهان هستی) آیاخلل و نقصانی میبینید؟
یعنی نهایت بازدهی و حداقل خسران، حاکمیت و حاکمان هم باید این نظام احسن را الگوی حکمرانی خود کرده و شیوه حکمرانی خود را بر این پایه قراردهند.
مجموعه این آیات نشانگر این است که شارع مقدس با تشریع برخی احکام و دستورات فضیلتگرایانه درصدد ایجاد آرامش روحی و روانی و تحقق رفاه عمومی و زندگی مطلوب و کارآمد برای مردم است و اینها بهعنوان تکالیف و واجبات برعهده حاکمان میباشد که مهم ترین آنها شناخت نیازهای مادی ومعنوی مردم و رفع آنهاست و سیره عملی اهلبیت مخصوصا پیامبر ص و علی ع نیز بر همین مبنا بوده است، اصولا خداوند از یک سو مجموعه عالم هستی را که مملو از نعمتهای خدادادی است برای بشر آفریده و آنها را مسخر انسان کرده و از دیگر سو نیروی عقل و اندیشه به انسان داده تا در پرتو این دو بر مشکلات خود فائق آمده و نیازهای خودرا مرتفع و نهایت بهرهمندی را از عمر، دنیا و نعمتهای آن ببرد و پیوسته فرموده با این دو نعمت مشکلات خود را حل کن نه دست روی دست بگذار و مشکلات را تحمل کن، نمیتوان همه مشکلات خودساخته و ناکارآمدی حاکمان را امتحان الهی نامید و به مردم توصیه صبر و تحمل نمود. این قطعا خلاف آموزه هاي اسلامی وسیره عملی نبوی و علوی است.
پیامبر اکرم ص درسخنرانی بسیار مهمی فرمود لم یفقر هم فیکفرهم حکومت اسلامی باید زندگی خوب برای مردم فراهم کند و هرگز آنهارا فقیر نکند که فقر باعث کفر آنهامیشود(اصول کافی ج ۱ ص ۴۰۶)
علی ع نیز پس ازحدود ۴سال خلافتشان در کوفه درگزارشی درخصوص دستاورد و ترازنامه حکومت خود میفرماید: درکوفه همه زندگی مناسب دارند، صاحبان پایینترین شغلها هم نان گندم میخورند خانه و سرپناه دارند و از آب گوارا(فرات) مینوشند، درمنطقه تحت حکومت من کسی بی سرپناه و بی خانه نیست و دغدغه مسکن ندارد. (بحارالانوارجلد۴۰ ص ۳۲۷)
اصولا روش حکومتی علی ع که بهترین الگوی حکمرانی برای حاکمان است مهربانی با مردم و تامین نیازهای مادی و معنوی و ساخت زندگی خوب و توانمند برای مردم بود و اسناد تاریخی موفق هم شدند و در جایجای گفتار آن حضرت مخصوصا در نهج البلاغه بر این موضوع تاکید شده است.
۳. در مبانی قانونی و حقوقی نیز بر این حق و تکلیف مردم و حاکمیت تاکید شده، فصل سوم قانون اساسی و حدود ۲۴ اصل دیگر از جمله اصول ۲۹،۳۴و۳ در خصوص حقوق مردم و تامین زندگی خوب برای مردم است. همچنین بند ۱۸منشورحقوق شهروندی مواد ۸۵تا۹۴ به این مهم اشاره شده.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم به حق زندگی مطلوب مردم تاکیدشده در مقدمه آن آمده: از آنجایی که به رسمیت شناختن منزلت ذاتی وحقوق یکسان وانتقال ناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت وصلح درجهان است.
درماده یک بیان میدارد: تمام ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آنها موهبت عقل و وجدان عطا شده و باید نسبت به یکدیگر روحیه برادری داشته باشند.
وفق این اعلامیه ویژگیحقوق بشری که انسانها را در ساخت زندگی مطلوب یاری میدهند عبارت است از جهان شمولی، غیرقابل سلب بودن، تبعیض ناپذیری، برابری، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری و به هم پیوستگی.
همچنین سند امنیت قضایی جمهوری اسلامی دستگاه قضایی را ملزم نموده به فراهم کردن موجبات لازم برای تحقق عدالت فراگیر که بسترساز زندگی مطلوب است.
۴. جامعه امروز مخصوصا نسل جوان به لحاظ رشد علمی و فناوریهای نوین و تنوع اطلاعات و سهولت دسترسی به آنها و وفور نعمتها به بلوغ فکری و عقلی بالایی رسیده و براساس آن مهمترین نیاز امروز خود را زندگی خوب و توانمند میداند و به دنبال تحقق آن است و این خواست عمومی و جهتگیری جامعه و نسل جوان است و قطعا این اتفاق خواهدافتاد علی ع می فرمایند خوض الناس فی الشیئ مقدمه الکائن فرورفتن مردم درچیزی مقدمه پیدایش آن است(غررالحکم ۵۰۶۷)
بنابراین حاکمیت وحاکمان وظیفه دارند این نیاز و خواست مردم را بشناسند و بفهمند و آنها را در مسیر تحقق آن یاری نمایند. این حقی مشروع و قانونی است ونباید آن را به گونه دیگری تفسیر کرد یا با کاربست زور مقابل آن ایستاد و صدای مردم را نشنید.
حاکمیت باید با شناخت و درک درست این خواست و نیاز مردم، شیوه حکمرانی، راهکارها و ملاکها و معیارهای انتخاب و انتصاب کارگزاران و شیوه هاي مدیریتی را اصلاح نماید و عمر و وقت مردم را معرکه آزمون و خطا قرار ندهد و از کاربست زور و اجبار با مردم بپرهیزد. به حکم مبانی ديني هر مسئولی که توان تامین زندگی خوب برای مردم را ندارد یا نمیتواند در این مسیر توفیقی داشته باشد منعزل است و باقی ماندنش در مسوولیت غصب و موجب ضمان است.
اجبار والزام مردم چه برای دین دارشدن و چه برای اجرای احکام و واجبات و چه برای اطاعت مردم از حکومت و حاکمان در هیچ کجای شرع و قانون توصیه نشده و هیچ عقلی آنرا نمیپذیرد، آیه۹۹ سوره یونس میفرماید افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین اگر خدای تو میخواست در مشیت ازلی همه اهل زمین ایمان می اوردند، آیا تو میخواهی به اجبار و اکراه همه را مومن و خداپرست گردانی؟ صراحت این آیه و بسیاری از آیات و روایات منع کاربست زور واجبار در حکمرانیست حتی آنجا که حاکمیت در حکمرانی خود موفق بوده. بنابراین قطعا و بهطریق اولی آنجا که حاکمیت در تحقق حکمرانی مطلوب و تامین زندگی خوب برای مردم توفیقی نداشته کاربست زور و اجبار مشروع و پذیرفتنی نیست و هیچ گاه در سیره عملی نبوی و علوی نیز کاربردی نداشته است.
انتهای پیام
مردم عدالت وزندگی راحت ،کار مسکن آزادی اجتماعی میخواهند باهیچ کشوری سر جنگ ندارند هرکس نابودی اسراییل میخواد بفرستید برود غزه