پرآوازهترین دانشکده ایران!
یادداشتی از غلامحسین کریمی دوستان، رئیس پیشین دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را به نقل از کانال تلگرامی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها میخوانید:
دو سال پیش هرگز فکر نمیکردم دانشکدهای که ده سال مسئولیت آن را بر عهده داشتم در کمتر از دو سال این چنین سهل و آسان پرآوازهترین و رسانهایترین دانشکده ایران شود.
در تابستان سال گذشته با نشر نامهای با امضا ۶۰۰ دانشجو علیه رئیس فعلی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و بلافاصله نامه دیگری با امضا ۹۰۰ نفر در دفاع از ایشان، فرایند رسانهای شدن این دانشکده را رقم زد. به دنبال این رویداد، به گمانم مشورتهای نادقیق و اطلاعات مبالغهآمیز به مدیریت دانشگاه منجر به برکناری عجولانه رئیس لغتنامه دهخدا در تابستان سال گذشته گردید. این جایگزینی به گونهای صورت گرفت که موجب دلخوری رئیس قبلی لغتنامه و عدم حضور ایشان در جلسه تودیع و معارفه رئیسان لغتنامه گردید.
در سخنان رئیس دانشگاه در جلسه تودیع و معارفه مذکور مطالب و نکاتی ذکر گردید که رئیس قبلی لغتنامه در قالب یک نامه سرگشاده منتشره در روزنامهها و خبرگزاریهای پر مخاطب به آنها جواب داد و پاسخها به این نامه در نشریات مشابه بر جاروجنجال و رسانهای شدن امور عادی این دو مرکز علمی قدیمی افزود.
در تابستان امسال هم خطاب گرفتن دانشکدههای هنرهای زیبا به عنوان رقاصه های بیکار از سوی رئيس صاحب نام فعلی دانشکده مذکور جنجال آفرید و در رسانههای عمومی انعکاس یافت. پاسخ ایشان به این رخداد و نقل قولی از سعدی در تلویزیون اینترنتی دانشگاه تهران دستآویز منتقدان قرار گرفت و رسانهای شدن بیشتر دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را موجب گردید.
بعد از داستان پذیرش دانشجو از کشور عراق توسط پردیس البرز دانشگاه تهران و انعکاس آن در فضای مجازی و واکنش معاون مستعفی امور بینالملل دانشگاه تهران به رقاصه قلمداد شدن دانشکدههای هنرهای زیبا از سوی رئیس کثیرالمنصب فعلی دانشکده ادبیات در رسانهها پیچید و باز دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رسانههای مختلف پرآوازه و شهره گردید.
مصاحبه علمی رئیس این دانشکده با خبرگزاری تسنیم و ربط دادن سر حسنک وزیر به مراسم عاشورا مورد انتقاد و بحث و جدل منتقدین در رسانهها گردید و باز بر شهرت و آوازه این دانشکده افزوده شد. هنوز گردوغبار این جاروجنجال و شهرت آفرینی فرو ننشسته بود که اخراج و تعلیق ۷ نفر از استادان این دانشکده خبرساز شد و خوراک تبلیغاتی و موجب نشر اخبار درست و نادرست در رسانههای داخلی و خارجی گردید. ظاهرا در برنامه نیمسال پیش رو برای این ۷ استاد درسی منظور نشده بود ولی به دلایلی دانشکده از این تصمیم خود منصرف و برای این ۷ استاد در برنامه نیمسال آتی درس گنجانده شده است.
اکنون برای نگارنده این سطور و رئیس سابق این پرآوازهترین و رسانهایترین دانشکده ایران سؤالاتی پیش آمده است که با طرح برخی از آنها این نوشته را به پایان میبرم:
– علت رسانهای و پرآوازه شدن این دانشکده به این گونه چیست؟
– این گونه پرآوازه و شهره شدن به نفع کیست و کی از آن سود میبرد؟
– این دانشکده را برخی دانشکده بزرگان دانشگاه تهران مینامند. آیا امروز قصد و عمدی در کار است که به گونه دیگری صاحب نام و آوازه شود؟
– دود تبعات و عواقب این گونه پرآوازه شدن به چشم چه کسانی میرود؟
– آیا استادان و دانشجویان این دانشکده سزاوارند که محل کار و تحصیلشان این گونه پرآوازه و سوژه خبر در رسانهها شود؟
انتهای پیام