خرید تور تابستان

دروغگو اول دشمن خود است و بعد دشمن خدا!

غلامرضا بنی اسدی، روزنامه‌نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

این روزها در فضای رسانه‌ای- معرفتی ایران بحثی در گرفته است، دراز دامن در باره مباهته و تهمت زدن و نسبت‌های دروغ دادن به مخالف. البته در همان حدیث مناقشه‌برانگیز هم از “اهل بدعت” در دین سخن رفته است نه مخالف سیاسی و حتی اعتقادی. هرچند برخی از اصحاب رسانه – سیاست، مخالفان سیاسی خود را به این تیغ می زنند.

بحث در باره حدیث و اعتبار آن و ضرورت توجه به قرآن و آیه 8 سوره مبارکه مائده، درگرفته است که می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می‌دهید، با خبر است!

تصریح آیه و منطق اخلاقی – حقوقی دین بر نفی هر نوع اتهام نابجاست. حدیث – با فهم اقلیت مباهته جو که اکثریتی مخالف دارد – هم نمی‌تواند عمومیت آیه را تخصیص بزند. البته آنچه این قلم بدان می‌پردازد نه از جنس حدیث شناسی و علم رجال است و نه از منظر فقه و حقوق بلکه نگاهی تجربی – رسانه‌ای است.

به عنوان کسی که بیش از سه دهه در رسانه قلم زده است. حرفِ من از جنسِ رسانه است. از جنس آن چیزی که بیش از سه دهه، نه کار، که زیست کرده‌ام. به تجربه می‌گویم که بزرگترین سرمایه رسانه – فرد – جریان و حتی حکومت، اعتمادِ جامعه مخاطب است. سخت و ذره به ذره هم جمع می‌شود. آن هم براساس انتشار خبر‌ها و رفتارهای صادق. به بنای رفیعی هم تبدیل می‌شود اما با اولین خبر و رفتار دروغی که شکل بگیرد، آن رسانه – فرد – جریان همانی را تجربه خواهد کرد که پلاسکو و متروپل را خاکسترنشین کرد. لذا می توان گفت دروغ‌گو و دروغ‌نویس و اتهام‌زن بی‌حساب، اول دشمن خویش است و بعد دشمن خدا.

این که می گویند ما با دشمن به این قاعده رفتار می‌کنیم هم دردی دوا نمی‌کند چون مخاطب اصلا کار ندارد که طرفی که درباره‌اش دروغ گفته‌اید کیست و مرامش چیست و چه کرده و چه می‌کند. به این کار دارد که رسانه – فرد- جریان – حکومت مورد اعتمادش هیچ وقت دروغ نگوید حتی اگر نتواند راست بگوید. این به یک قاعده و الزام بایسته تبدیل شده است که خلاف آن عمل کردن، خود نابودی به دنبال می آورد.

برای این هم می‌شود مصداق‌ها برشمرد. نام نمی‌بریم اما همین که مرجعیت خبری – با هزار تاسف – به آن سوی مرز‌ها می‌رود یعنی این که رسانه‌های ما با “متروپولیسم” مواجه شده‌اند. البته فقط قصه رسانه نیست. غصه‌ناک این که جریان‌ها و افراد هم از این موج، جان به سلامت نبرده‌اند لذا هر حرفی بزنیم جامعه چندین علامت سوال در برابرش می‌گذارد. حق هم دارد. ناحق، کاری است که اصحاب مباهته با کج‌اندیشی تمام انجام داده‌اند. حدیث را بر عکس فهمیده‌اند و فهم معکوس خود را به رفتار معیوب تبدیل کرده‌اند و هزینه‌اش را جامعه باید بپردازد.

می‌پندارند که چون خود را مجاز می‌دانند به دروغ و تهمت، مردم هم باید آنچه منتشر می‌کنند را باور کنند. باید گفت‌شان وقتی اتهام و نسبت دروغ را – ولو به دشمن – مجاز بشمارید، ریشه اعتماد چنان خواهد سوخت که حرف درست و راستتان را هم کسی باور نکند. اعتماد که از بین برود، هیچ قوه نگهدارنده دیگری نخواهد بود که مردم را در میدان نگه دارد. گو این که فرد – جریان مورد اتهام را در جایگاه مظلوم خواهد نشاند و مردم ما به ایستادن در کنار مظلوم هم فرهنگی دیرینه دارد. آنان که به مباهته می خواهند دیگران را زمین‌گیر کنند خود گرفتار چسبندگی زمینی شکست خواهند شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا