تحلیل انتخاباتی الف؛ کاندیدای اصولگرا – اصلاح طلب آمد
در اخبار و حوادث انتخباتی روز گذشته نکات و مطالب متعددی وجود داشت که هر کدام می توانست موضوع گزارش تحلیلی شورای سیاسی الف باشد. اما در میان همه این اخبار در صبحانه الف که احتمالا باید به عنوان عصرانه میل شود، ما به چند نکته تحلیلی اکتفا کردیم.
کارت زرد به هاشمی در آستانه ورود به صحنه انتخابات
ظاهرا باید پذیرفت که یکی از کاندیداهای اصلی این کارزار هاشمی رفسنجانی است. آیت الله شب گذشته در پاسخ به درخواست دانشجویانی که از وی خواسته اند تا برای نجات کشور و رفع محدودیت های سیاسیون اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود بیتی از یک شعر را قرائت کرده است که : «گفت پیغمبر که گر کوبی دری؛ عاقبت زآن در برون آید سری»
ظاهراً کاندیدای ادوار ریاست جمهوری با قرائت این شعر خواسته است به حضار بگوید که اگر یکی دو جمع دیگر مثل شما حاضر شوند از من برای کاندیداتوری دعوت کنند دیگر رسما اعلام حضور خواهم کرد. تکرار همان اتفاقی که در سال 84 افتاد و هاشمی چند روز مانده به آغاز ثبت نام نیت خود را آشکار کرد.
اما نکته دیگر این سخنرانی که به دلیل آن می خواهیم اولین کارت زرد انتخابات را به آیت الله پیش از ورود به عرصه بدهیم، نوع موضع گیری وی درباره حضور در انتخابات و نسبت دادن آن به نظر رهبری است. هاشمی در نشست روز گذشته خود با بیان اینکه اگر بخواهد شرایطی بوجود بیاید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود بیاید همه ما ضرر خواهیم کرد گفته است: برای آمدن به صحنه انتخابات ریاست جمهوری در حال ارزیابی شرایط هستم من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.
اینکه یک سیاستمدار کهنه کار جمهوری اسلامی – که به صورت طبیعی مناسبات درونی و آداب و رسوم انتخاباتی در ایران را بهتر از هر فرد دیگری می داند- حضور یا عدم حضور خود را به «نظر رهبری» پیوند بدهد چه معنا و مفهومی خواهد داشت؟ پیام این جمله جز دو حالت نخواهد بود. اگر آیت الله در انتخابات شرکت کند این پیام به جامعه منتقل خواهد شد که وی با تایید و حمایت رهبری پا به عرصه گذاشته که این یعنی حمایت نظام از یک کاندیدای خاص و امری مذموم که خود وی سالها منتقد آن بوده است.
اگر هم در انتخابات شرکت نکند هم این پیام به جامعه و ناظران سیاسی منتقل خواهد شد که رهبر انقلاب علی رغم خواست بخشی از جامعه و شخص هاشمی با کاندیداتوری وی مخالفت کرده اند. در حالت اول شیوع این گمانه که رهبری حامی هاشمی است بر رای او خواهد افزود و اجماع را برای وی ساده تر خواهد کرد و در حالت دوم نوعی مظلومیت برای وی شکل خواهد گرفت.
رئیس جمهور سابق کشورمان با این کار یک بازی باخت- باخت برای نظام و برد-برد برای خود تعریف کرده است. همان روشی که هاشمی سالهاست به دلیل اتخاذ آن از سوی محمود احمدی نژاد،وی و دولتش را به نقد نواخته است.بنابراین با احترام به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باید گفت اولین کارت زرد انتخابات 92 را باید برای وی ثبت کرد.
صداقت ارزشمند قالیباف و دایه های مهربانتر از مادر
محمدباقر قالیباف یکی از کاندیداهای شاخص انتخابات ریاست جمهوری 92 است که این روزها بر فعالیت رسانه ای و انتخاباتی خود افزوده است. قالیباف که در گفتگوی اسفندماه خود با خبرگزاری مهر گفته بود: «همیشه به دوستان می گویم که با توجه به این گزاره که صداقت در عالم سیاست عین حماقت است، بر راستگویی خود اصرار می ورزم» روز جمعه در یک جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی در شیراز گفته است که در سال 88 به احمدی نژاد رای داده و هزینه تبلیغات انتخاباتی خود را نیز 3 میلیارد و 400 میلیون تومان اعلام کرده است.
قالیباف در حقیقت با علم به اینکه صداقت وی در بیان ناگفتنی های مرسوم سیاسی ممکن است در کوتاه مدت به ضرر وی تمام شود اولین کاندیدایی است که به صراحت و شفافیت هزینه های انتخاباتی خود را اعلام می کند و «صادقانه» از رای خود به احمدی نژاد می گوید. اما بلافاصله اطرافیان رسانه ای وی که متاسفانه باید گفت در هر کاری استاد باشند رسانه را خوب نمی شناسند، با رسانه ها تماس گرفته و با این فرض که این دو جمله به ضرر کاندیدایشان خواهد شد از رسانه ها خواستند تا این بخش از سخنان قالیباف را از خروجی رسانه های خود حذف کنند. اقدامی که به درستی مورد انتقاد سایت رجانیوز ارگان رسانه ای جبهه پایداری و حامی رسانه ای کامران باقری لنکرانی قرار گرفت.
ماجرای این دایه های مهربانتر از مادر به حکایتی شبیه است که شنیدن آن خالی از لطف نیست. گویند مریدان مرشدی پیش خلایق از کرامات شیخ خود چنان به اغراق دست زدند که خبر به گوش شیخ رسید و او با ناراحتی آن گزافه ها را تکذیب کرد. وقتی تکذیب شیخ به گوش مریدانش رسید گفتند: «او عقلش کم است و نمی فهمد. ما می دانیم که کرامت ها دارد!»
محمدباقر قالیباف برای موفقیت در عرصه انتخابات و نمایش مدلی از سیاست ورزی اصولگرایانه و مصلحانه باید در میان یاران و نزدیکان خود پالایشی کند تا این میزان از تفاوت در میان او و یارانش در منش و مرام سیاسی و اخلاقی بوجود نیاید.
پزشکیان یک کاندیدای هم اصلاح طلب و هم اصولگرا
مسعود پزشکیان وزیر سابق بهداشت در دولت دوم محمد خاتمی یکی از کسانی است که این روزها حضور خود در عرصه انتخابات را پیش از گذشته جدی کرده است. پزشکیان که در مجلس هشتم با رای مردم تبریز در روند تقنینی کشور نقش داشته است، کمی با حتیاط ابراز نظر می کند و احتمالا منتظر شرایط انتخابات در روزهای ثبت نام کاندیداها خواهد ماند.
پزشکیان که احتمالا رای سنتی آذری زبان ها را به راحتی در کیسه خود خواهد داشت مرد خوشنامی در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان نیز هست و در هنگامه رادیکال شدن فضا در اوج فتنه 88 مواضع معتدل و منطقی اتخاذ کرده است. هم تقلب در انتخابات را نفی کرده و هم بر برخورد قانونی با متهمان حوادث سال 88 تاکید کرده است.
خبر خوش عارف و ترک زمین در دقیقه 93/ کمرنگ شدن برنامه های روحانی
با جدی تر شدن حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات عملکرد سایر کاندیدهای اصلاح طلب به محاق رفته است. عارف در نشست خبری خود که همسرش نیز او را همراهی می کرد به رسانه ها قول اجماع و خبر خوش انتخاباتی داد و در عیل حال با جدیت گفت که در صورت آمدن هاشمی در دقیقه 93 وقت های تلف شده انتخابات، او به نفع وی کنار خواهد رفت. حسن روحانی نیز برخلاف انتظار از یک کاندیدای جدی انتخاباتی حضور رسانه ای خود را کمی کمرنگ کرد و با توجه به احتمال حضور رئیس خود در انتخابات کمی دست به عصاتر راه می رود.
جهانگیری نیامده در محاق رفت
اسحاق جهانگیری هم که پس از دیدار امیدوارانه با رهبر انقلاب در اخبار و تحلیل های رسمی و غیر رسمی دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا می رفت تا گزینه نهایی و اجماعی اصلاح طلبان نام بگیرد و بخشی از تحلیل های این روزهای ستادهای خبری و محافل سیاسی را به خود اختصاص داده بود، نیامده در محاق رفت. شاید بتوان گفت او اجماع میان دو طیف اصلی اصلاح طلبان که هم حمایت کارگزاران را با خود داشت و هم همراهی مشارکت و مجاهدین و از طرفی دیگر سابقه منفی هم در حوادث سال 88 برای خود در دفتر نظام به ثبت نرسانده بود، با رویت هاشمی رفسنجانی در هیبت کاندیداتوری انتخابات کنار رفت.
حداد عادل و احساس تکلیف برای تثبیت ائتلاف
شکل گیری ائتلاف سه گانه اصولگرایان با حضور سه چهره موجه و معتبر این جریان امیدهایی را در جریان اصولگرایی در ماه های پایانی سال گذشته ایجاد کرد. ایجاد مدلی از وحدت که در آن افراد باسابقه و وجیه و نه گروه های سیاسی کم بنیه و بدون پشتوانه مردمی در آن نقش داشتند و رسما اعلام کرده بودند که حتی حاضرند فردی غیر از خودشان را به مردم برای کاندیداتوری در انتخابات معرفی کنند در حقیقت شکل گیری مدلی بود که می توانست و می تواند سبک جدیدی از سیاست ورزی را پس از آزمون و خطاهای انتخابات ریاست جمهوری 84 و مجالس هشتم و نهم پیش روی اصولگرایان قرار دهد.
در این میان اما اظهارات گاه و بیگاه دکتر ولایتی در خصوص حضور تا آخر در صحنه و عدم اهمیت نظرسنجی و ابتنا بر رای جامعتین از یکسو و تاکید رسانه های شهردار تهران در پیشتازی در نظرسنجی ها می رفت تا این مدل ممدوح را به یک معضل سیاسی برای اصولگرایان تبدیل کند.
اما شاید بتوان گفت تنها کسی که در میان این سه نفر تقریبا هیچ اظهارنظر اختلاف برانگیزی نداشته و حتی گاهی بیش از حد متعارف و معمول از خود گذشتگی نشان داده است، دکتر حدادعادل باشد. فارغ از میزان توانایی غلامعلی حدادعادل برای تصدی سکان اجرایی کشور، از اظهارات و مواضع حدادعادل در مواجهه با رسانه هامی توان این نتیجه را گرفت که وی بیش از آنکه برای تصدی پست ریاست جمهوری احساس تکلیف کرده باشد، برای حفظ، تثبیت و تداوم مدل مناسب ائتلاف اصولگرایان احساس تکلیف می کند.
انتهای پیام