روایتهای متناقض مهدی خزعلی از قتلهای زنجیرهای
«مهدی خزعلی»، صاحب انتشاراتی به نام «حیان» که در دههی 70 کتاب «هویت» را منتشر و بارها تجدید چاپ کرده بود، دربارهی قتلهای زنجیرهای دههی هفتاد مواضع و اظهارات قابل تاملی تاکنون مطرح کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، وی که بنا به گفتههای خودش در آن سالها با سعید امامی (یا سعید اسلامی) جلساتی داشته، پس از پخش برنامهی تلویزیونی هویت دربارهی چندین چهرهی فرهنگی و سیاسی شناخته شده، کتاب آن را با مقدمهی حمایتی و تند خود چاپ کرده بود، در آن ایام علی رغم اعتراض تعدادی از چهرههای نمایش داده در آن فیلم، آنها را حتی مستحق دفاع نمیدانست.
این فرزند خزعلی که به واسطهی روابط خانوادگی با سیاسیونی از جناحهای مختلف مورد حمایتهای مختلفی قرار دارد و در سالهای اخیر خود را اصلاحطلب و حتی از سوی رسانههای غربی، اپوزسیون خوانده میشود، پس از انتشار کتاب هویت در سالهای دولت اصلاحات تاکنون، سخنان بسیار متناقضی مطرح کرده است، از جمله روزی خودسر یا غیرخودسر بودن مرتکبان قتلهای زنجیرهای، یا ادعای عدم همکاری و نشناختن سعید امامی و اعتراف به «جلسات فرهنگی» با او!
وی که در سالهای اخیر مدعی است برنامهی هویت را از تلویزیون دیده و فقط متن آن برنامهی تلویزیونی را پیاده و در حیان منتشر شده است، اما در مصاحبهی سال 78 با اشاره به پشت پردهی آن حتی گفته بود: «کسانی که این مجموعه را ساختند باید برایشان دعا کرد که دستشان بازتر است زیرا در فضایی که ایجاد شده بهتر میتوانند بنویسند. ما باید از آنها تقاضا کنیم هویت 2 و جلد دوم هویت را با نگاهی به بعد از دوم خرداد و بعد از خوانده شدن رمز عملیات تهاجم فرهنگی است، در فضای بازی که آقای خاتمی به وجود آورده رو کنند»!
مهدی خزعلی یک سال پیش، در آبان ماه 94 در غرفهی انصاف نیوز در نمایشگاه مطبوعات در پاسخ به سوالی دربارهی مقدمهی کتاب هویت – که تنها کتاب سیاسی انتشارات او بوده است -، ضمن دفاع از آنچه نوشته بود، وقتی با این پرسش مواجه شد که آیا در صورت امکان آن کتاب را با همان مقدمه تجدید چاپ میکنید، گفت: «بله حتما».
دفاع مهدی خزعلی از «سعید» و «هویت»
در زیر، بخشی از گفتگوی مهدی خزعلی در سال 78 با روزنامهی صبح امروز – به مدیرمسوولی سعید حجاریان – را میخوانید.
صبح امروز : آیا در بین متهمان و دستگیرشدگان قتلهای زنجیرهای کسی هست که در ساخت برنامهی هویت نقش داشته باشد؟
مهدی خزعلی : اطلاعی ندارم، مجموعهای که این کار را انجام دادهاند اکثرا کسانیاند که هنوز هم در محیط فرهنگی فعالند، در کنار همین کسانی که اسمشان در هویت آمده فعال هستند و مایل هم نیستند اسمشان برده شود، این که آیا آنها هم با اینها مرتبط بوده اند، من نمیدانم.
صبح امروز : چرا مایل نیستید اسمشان برده شود؟
مهدی خزعلی: به هر حال آنها روشنگری میکنند و میخواهند روشنگری را ادامه بدهند و نمیخواهند انگشت نمای یک حرکت فرهنگی شوند. آنها در جامعه حضور دارند و در کنار آنها قلم میزنند و اندیشه خودشان را پخش میکنند و افراد صاحب اندیشه و بنامی هم هستند.
صبح امروز: آقای [حسین] شریعتداری [مدیرمسوول روزنامهی کیهان] نقش سعید امامی را در هویت نفی کرده است در صورتی که شما نقش او را در هویت تایید کردید.
مهدی خزعلی: من اندازهاش را نگفتم. بالاخره ایشان هم همکاری کرد.
صبح امروز: گفتید ایشان خیلی کمک کرد.
مهدی خزعلی: من خیلی کمک را نگفتم، صداوسیما باید اندازهاش را بگوید، ما از صداوسیما شنیدیم چقدر …
صبح امروز: به هر حال ایشان حضور سعید امامی را کلا نفی کردهاند.
مهدی خزعلی: به دنبال این که گفتند سعید امامی طراح بوده و این کار را او کرده همه این را نفی میکنند. سعید امامی اندازهاش این قدر نبود که مجموعه را بسازد، او هم به عنوان یک فرد در جایگاهی قرار داشته که میتوانسته به مجموعهی دست اندرکاران هویت کمک کند و اطلاعات از او کشف کنند و با او هم مشاوره میشده و مورد مشاوره قرار میگرفته، چون در ردهی بالا بود و به هر حال با توجه به جایگاه شغلی ایشان برخی مطالب بایستی با او هماهنگ میشد؛ کسانی که این مجموعه را ساختند باید برایشان دعا کرد که دستشان بازتر است زیرا در فضایی که ایجاد شده بهتر میتوانند بنویسند. ما باید از آنها تقاضا کنیم هویت 2 و جلد دوم هویت را با نگاهی به بعد از دوم خرداد و بعد از خوانده شدن رمز عملیات تهاجم فرهنگی است، در فضای بازی که آقای خاتمی به وجود آورده رو کنند. آن سید آمده فضای خوبی ایجاد کند، آنها فکر کردند دوباره انقلاب شده و حمله را شروع کردند هویت 2 درمیآید تا ببینند این سید هم پیرو خط رهبری و امام است و این فضا را نمیتوانید از سید بگیرید. این سید بالاخره روزی فضای شما را خواهد بست و در واقع رمز عملیات را زود خواندید ما دعا میکنیم.
صبح امروز : به نظر شما چه کسی باید پاسخگوی اقدامات سعید امامی باشد؟
کدام اقدامات؟
صبح امروز : مثلا همان قتلهای زنجیرهای.
مهدی خزعلی: قتلها اعمالی جنایی بودند که دست اندرکاران، آمرین و مباشرین آن باید مجازات شوند. خودشان باید پاسخگو باشند .نظام پاسخگوی چنین جنایاتی نیست و قطعا کار هیچ یک از جناحها هم نبوده است.
…
صبح امروز : همانطوری که شما گفتید اسامی این افراد (قربانیان قتلهای زنجیرهای) در هویت آمده است. در نامهی سعید امامی دربارهی اصلاحیهی قانون مطبوعات هم مثلا اسم محمد مختاری آمده است که یکی دو ماه بعد کشته شد. حالا اگر ساخت چنین برنامهای (و انتشار کتابش) که اسامی این افراد (قربانیان قتلهای زنجیرهای) در آن هست، و حضور سعید امامی در تهیهی برنامهی هویت و بعد کشته شدن این افراد در قتلهای زنجیرهای به دست سعید امامی را اگر کنار هم بگذاریم، شما به چه جمعبندی میرسید؟
مهدی خزعلی : من به سادگی بگویم. اگر اطلاعاتی داشته باشیم از طیف نهضت آزادی، جبههی ملی، منافقین رجوی و بگوییم که این افراد کسانیاند که این مقالات آنهاست، این نوشتههایشان است، اینها ضد انقلابند و با نظام مشکل دارند، معارضند، پس فردا کسی با هر انگیزهای بیاید آنها را بکشد آیا میتوان [این قتلها را] به آن مقاله نسبت داد؟ آیا باید دهانمان را ببنیدیم و دیگر روشنگری نکنیم؟
صبح امروز : مساله روشنگری نیست. کسانی که برنامه [هویت] را تهیه کردند و کسانی که قتلها را انجام دادند حداقل سعید اسلامی در میانشان مشترک است.
مهدی خزعلی : مهم نیست. ممکن است جایگاه فرهنگی فرد به گونهای باشد که در تمام حرکتهای فرهنگی دخیل باشد …
…
صبح امروز: خود شما تا چه حد با سعید امامی آشنایی داشتید؟
مهدی خزعلی: من هیچ، اصلا او را نمیشناختم.
صبح امروز: اصلا نمیشناختید؟
مهدی خزعلی: خیر، الان هم نمیشناسم. برای من یک چهرهای کاملا ناشناخته است و هنوز هم نمیدانیم چیزی که در سازمان قضایی منتشر شده دو پاراگراف کوچک از کل مسایلی است که وجود داشته است و این دو پاراگراف برای قضاوت صحیح در مورد سعید اسلامی بسیار کم است و اگر کسی بتواند اینگونه قضاوت کند باید خیلی علم غیب داشته باشد.
صبح امروز: راجع به خودکشی سعید امامی چه نظری دارید؟
مهدی خزعلی: من چند تحلیل در ذهنم دارد که اگر خودکشی کرده باشد چرایش مهم است، اگر وابسته به جاسوس بوده باشد، قابل حل است اما اگر بگوییم دیگران او را در محافل اغفال کردهاند و او عنصر وابسته با خارج نبوده و با انگیزه و اعتقاد این کار را کرده است آن وقت مشکل خودکشی ایشان پیش میآید که چطور کسی با اعتقاد، خودکشی میکند و به این فکر کرد که آیا آن فرد معتقد به اینجا رسیده که با توجه به قتلهایی که انجام داده، حکم خودش را هم اعدام دانسته و شاید برای خود اجرای حکم کرده است و شاید این گونه توجیه کرده که من قتلهایی را که انجام دادهام، اشتباه کردهام اینها حکم حاکم شرع نداشته و الان به عنوان یک قاتل، حکم بنده اعدام است. به هرحال سعید اسلامی فردی بود که یا به اشتباهش پی برده و خودش را کشته یعنی اجرای حکم کرده، یا به ارتباطش پی بردهاند و به پوچی رسیده، این مساله برای من ناشناخته است و واقعیت این است که سعید امامی برای من یک موجود ناشناخته است تا زمانی که دادگاه همهی مسایل را تفهیم کند.
…
صبح امروز : در تهیهی برنامهی هویت آیا انصاف نبود نسبت به افرادی که عمدتا فرهنگی و سیاسی و افراد شاخصی بودند فرصت دفاع داده میشد؟
مهدی خزعلی : در این برنامه به این افراد فرصت داده شد که عقایدشان را بگویند. در واقع عقایدشان گفته شده است این سخنان و کلمات آنهاست که از نوارها و کتابها و آثارشان در مطبوعات پاراگراف به پاراگراف آمده است. خب حالا هر یک از این نویسندگان که میخواهند بیایند از مطالبی که در «هویت» است دفاع کنند.
صبح امروز : آن حرفهایی که به زور گرفته شده، چی؟
مهدی خزعلی : بیایند تکذیب کنند.
صبح امروز : آنها میتوانند اعلام کنند که ما این حرفها را نزدهایم؟
مهدی خزعلی : رسما بیایند و بگویند که ما این حرفها حرف ما نیست.
صبح امروز : آیا شما این حرفها را در جلد دوم کتاب هویت میآورید؟
مهدی خزعلی: بله اگر هر کدامشان بنویسند و بگویند اینگونه نیست ما میآوریم و اگر دیگران هم داشتند بیاورند (میخندد) عرض کنم که نه. ممکن است به دلایلی که به خودم مربوط است تمایل نداشته باشم هویت را تجدید چاپ کنم ولی اگر جلد دو هویت را کسی منتشر کند ماجور است و این افراد اگر واقعا این افکار را ندارند بگویند و بنویسند ولی این مطالب [منتشر شده در هویت] نقل قول [از خود آنها] است و نقل قول که دفاع نمیخواهد. این حرف را گفته است.
جلسهی فرهنگی دربارهی چگونگی حذف!
این بخشی از مصاحبهی مهدی خزعلی در سال 89 است که در آن از طرفی «عنوان همکاری» با سعید امامی را تکذیب میکند اما به جلسهای اشاره میکند که حتی دربارهی «روشهای نوین حذف دگراندیشان» با هم همفکری میکردهاند:
«حتی یک روز یا یک لحظه همکار سعید امامی نبودهام، در عمرم هرگز کسی را بازجویی نکردهام و هرگز بازجو نبودهام! … من هم با هویت پای تلویزیون آشنا شدم، … اما خاطرهی من از سعید امامی: در یک بحث تئوری با او، من معتقد بودم که … او معتقد بود … به او گفتم: … در همان جلسه به دنبال روشهای نوین بود، مثلاً این که … . من بارها و بارها در مورد هویت گفته و نوشتهام، اما هربار که موضوعی، مقالهای یا خبری از من درج میشود، این مساله را افرادی قلم به مزد با هدایت جناح حاکم مطرح میکنند، هدف آنها تخریب شخصیت و ایجاد شبهه است! من هیچ ارتباط تشکیلاتی و کاری با سعید امامی نداشتم، … گفتگوی من با او در حوزهی تئوری و بحث دینی و فرهنگی بوده است و من مخالف ترور و حذف فیزیکی بودم و او در شرایطی با حکم آن را واجب میدانست. در برنامهی تلویزیونی هویت هیچ دخالتی نداشتم و من هم یک بیننده مثل همهی مردم بودم، اما آن برنامهی تلویزیونی را بهصورت مستند مکتوب منتشر کردم، در آن ایام دگر اندیشانی که نامشان در کتاب آمد نه تنها مخالفتی نکردند، حتی هوشنگ گلشیری از آن دفاع کرد …»
خودسر بودند، خودسر نبودند!
مهدی خزعلی در مصاحبهی سال 78 با صبح امروز میگوید: «قتلها اعمالی جنایی بودند که دست اندرکاران، آمرین و مباشرین آن باید مجازات شوند. خودشان باید پاسخگو باشند. نظام پاسخگوی چنین جنایاتی نیست و قطعا کار هیچ یک از جناحها هم نبوده است».
ولی در سال 89 در سایت خود در پاسخ به یکی از مخاطبانش نوشته است:
«از دم خروسهای مکرر شما در خودسر خواندن سعید امامی و همکارانش اینگونه بهنظر میرسد که شما هم مثل جناح حاکم میخواهید سعید امامی را خودسر جلوه دهید. این ادبیات شماست! خوب ما هم باید بپذیریم که در وزارت اطلاعات کشوری مقتدر، افرادی خودسر آدم می کشند! و لابد خودسرها کهریزک درست میکنند! و حتماً کهریزک هم آمر و عامل نداشته و خودسر بوده و بزودی متخلفین مجازات سنگین خواهند شد و از کهریزک به مناطق بد آب و هوای اوین تبعید می شوند!».
نظر هاشمی دربارهی برنامهی هویت
ویکی پدیا دربارهی برنامهی هویت مینویسد:
برنامه هویت نام برنامهای است که در سال ۱۳۷۵ از شبکهی ۱ سیما پخش شد. در این برنامه بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مورد انتقادات شدید قرار گرفتند و اعترافات تلویزیونی برخی زندانیان سیاسی که در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش شد. در این برنامه روشنفکرانی چون عبدالحسین زرینکوب و هوشنگ گلشیری و بسیاری دیگر، وابسته به بیگانگان و خائن به کشور معرفی شدند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت، چند سال پس از آن در سال ۸۲ در مصاحبهای با روزنامهی کیهان به مدیر مسوولی حسین شریعتمداری، در پاسخ به پرسشی دربارهی برنامهی هویت گفته بود:
«ما در دوران مبارزه هم پرونده و با هم در زندان بودیم. بعد از پیروزی هم در شورای انقلاب بود. همیشه با هم بودیم و اختلافی نداشتیم. گروهی را هم که وزارت اطلاعات گرفتند، بدون اطلاع من گرفتند. من کمک کردم که آقای سحابی آزاد شود. رهبری هم کمک کردند. … من به مسوولان گفتم سریعا به اتهامات رسیدگی شود که پس از رسیدگی، اینها را آزاد کردند. … برنامهی هویت را از تلویزیون دیدیم و اصلاً خبر نداشتیم. شما از آقای شریعتمداری بپرسید که چه کسی به او گفته که آن برنامه را بسازد. تیپ فکری من این گونه نبوده و نیست».
از سعید امامی، از مدیران عالی رتبهی وزارت اطلاعات آن دوره به عنوان دست اندر کار تهیهی هویت نام برده میشود.
یادداشت مقدمهی خزعلی بر کتاب هویت
مهدی خزعلی در «مقدمهی ناشر» کتاب هویت نوشته است:
هویت بازگشت به خویشتن است، نگاهی است به خود و باور کردن ارزشهای خویش، نگاهی به خانهی دوست و نظری به اردوگاه دشمن، نگرشی به درون و برون، گاه از بیرون به خانه مینگرد و از چشم بیگانگان نگاه میکند، از منظر دگراندیشان خود را قضاوت میکند و با دیدگاه بداندیشان آشنا میشود. سلاح دوست و دشمن را میشناسد، پس آنگاه به خود میآید و خود را برای دفاع فرهنگی آماده میسازد. آری بداندیشان دیگر با سلاح نظامی و سیاسی به مبارزه نمیآیند، لشکر کفر با شعار استحاله فرهنگی در راه است و دوستان ناآگاه نیز با تسامح و تساهل راه را بر بیگانگان هموار میسازند.
نگذاریم به اتهام تحجر با شعار تساهل هر ناصوابی را بر فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی تحمیل نمایند، ما معتقدیم اسلام کوچه تنگ و تاریکی نیست که انسان مدام به دیوارهای آن برخورد کند. آری، اسلام بزرگراهی نورانی به صورت محبوب و معبود است؛ اما سخن با کژاندیشان این است که بدانند اسلام خانهای بیدر و پیکر نیست که هر چه بخواهند خارج یا هر ناروایی را وارد کنند. اسلام حدود و ثغوری دارد، باید و نباید دارد و جهان را آنگونه که هست میشناسد، نه چون کودکان که جهان را با امیال نفسانی و شهوانی خود تبیین میکند و بر آن اساس آزادی و فضای باز فرهنگی را مطالبه میکنند.
هویت، نقلی است مستند، از صف آرایی بیگانگان، هویت هشداری است به سهل انگاران. و سخن ما در این برههی حساس که مقام معظم رهبری مدظله آنرا «شبیخون فرهنگی» نامیدند، جز ابلاغ رسالت و ادای تکلیف نبود، «و ما علینا الاالبلاغ المبین».
انتهای پیام