مصحف سرقتیِ شیراز به کریستیز لندن رسید
علی نیلی، انصاف نیوز: برگهایی از قرآن تاریخی سرقتشده از موزه ملی پارس شیراز، چند روز دیگر در حراج کریستیز لندن به فروش خواهد رسید تا در سایه سکوت و انفعال مطلق مسئولان دولت و متولیان امر در وزارت میراث فرهنگی، برگ دیگری به پرونده قطور غارت میراث فرهنگی ایران اضافه شود.
مرتضی کریمینیا، قرآنپژوه و نسخهشناس سرشناس کشور، چند روز پیش در صفحه اینستاگرام خود، از فروش برگهایی از قرآن سرقتی از موزه ملی پارس در حراج مشهور کرستیز لندن خبر داد اما در حالیکه انتظار میرفت معاونت حقوقی ریاست جمهوری یا وزارت میراث فرهنگی، حداقل به ظاهر واکنشی به این خبر نشان و به مردم اطمینان دهند که در حد توان مانع غارت رسمی میراث فرهنگی کشور میشوند، هیچ صدایی از هیچ کجای دولت به گوش نرسید.
تحقیقات کریمینیا ثابت میکند دو برگ قرآن خطی که قرار است 26 اکتبر در حراج کریستیز لندن به فروش برسد، برگهایی از قرآنی است که 20 سال پیش از موزه ملی پارس شیراز به سرقت رفت.
عصر روز چهارشنبه، 27 فروردین 1382، در آخرین ساعت کاری موزه، 4 نفر با تهیه بلیت، وارد موزه خلوت پارس شیراز شدند، سپس نقاب به سر کشیدند، با اسحله نگهبانان را به سکوت واداشتند، یک ویترین را شکستند و یک کتاب خطی را ربودند. روز بعد، فرماندار شیراز، به عنوان رئیس شورای تامین شهر، در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: «در این سرقت، یک جلد قرآن خطی به سرقت رفته است.» (روزنامه همبستگی، شماره 702، صفحه 11، پنجشنبه 28 فروردین 1382) او با اعلام خبر به دستآمدن اطلاعات اولیه از سارقان و آغاز عملیات جستوجو و پیگیری، ابراز امیدواری کرده بود که دزدها به زودی دستگیر شوند. آرزویی که هیچگاه محقق نشد.
قرآن سرقتی، یک نسخه منحصر به فرد از کتابت مصحف شریف بود متعلق به قرن دوم یا سوم هجری. نسخهای که توسط کاتبان ایرانی به نگارش درآمده بود و به لحاظ نوع نوشتار و تذهیب، بیهمتا بود. این کتاب کهن کوفی با شماره 548 در موزه پارس شهر شیراز نگهداری میشد.
تا سالها از این نسخه خبری در دست نبود و خبر سرقت از موزه پارس شیراز هم در ایام پرخبر دوره اصلاحات در بین اخبار ادامه تنشهای داخلی و آغاز تنشهای بینالمللی گم شد. با این همه، کریمینیا پیگیر موضوع بود و ردی از برگهای نسخه مسروقه را در حراجهای بزرگ و معروف دنیا یافت. پیگیریهای او نشان میداد سارقان، یا سفارشدهنده نهایی، نسخه سرقتی را برگ برگ کرده و به فروش رساندهاند و برخی برگها به موزههای معروف متروپلیتن آمریکا، لوور پاریس و چند موزه تازه تاسیس در کشورهای جنوب خلیجفارس، مانند موزه هنرهای اسلامی دوحه رسیده است. جزئیات این غارت، شامل عکس، تاریخ و محل برگزاری حراج یا مقصد نهایی قرآن سرقتی و شماره تعلق گرفته به آن در موزه های بزرگ دنیا در مقالهای به قلم این پژوهشگر سال 1399 در مجله آینه پژوهش آمده است.
اما تکاندهندهتر اینکه یک برگ از این نسخه که در حراج سال 2012 کریستیز لندن به فروش رفته بود، اینک در موزه خوشنویسی تهران، متعلق به شهرداری نگهداری میشود. دکتر کریمینیا اعتقاد دارد این تکبرگ، برگه شماره 153 نسخه سرقتی بوده است.
معنای این گزاره آن است که موزه خوشنویسی از داشتن یک اثر سرقتی که جزئی از یک کل بسیار گرانبها و نایاب بوده، خبر نداشته است. به همین ترتیب معنای بی خبری موزه خوشنویسی از این فاجعه، این است که تاکنون هیچ اقدام رسمیای از سوی وزارت میراثفرهنگی برای اعلام گزارش سرقت موزههای داخل کشور انجام نشده است، چه برسد به حراجها و موزههای مشهور جهان. حتی هیچ تلاشی برای ردگیری نسخه و تکمیل اطلاعات از پراکندگی برگهای آن صورت نگرفته و احتمالا وزارت میراث فرهنگی هم مانند باقی شهروندان، در معرض اخبار گاه و بیگاه از این نسخه دزدیده شده قرار گرفته است و خبر بیشتری از ما ندارد!
جدیدترین خبر از مصحف شریف سرقتی این است که دو برگ از آن روز 26 اکتبر (پنجشنبه همین هفته، 4 آبان 402) در حراج کریستیز لندن به فروش خواهد رسید.
دزدان با چراغ و سرنوشت مبهم پرونده
گزارشهای منتشرشده از ماجرای دزدی از موزه پارس شیراز نشان میداد ماجرا فراتر از سرقتهای معمول از موزههاست؛ سارقان مسلح بودهاند، برنامهریزی دقیقی برای حضور در موزه داشته و میدانستند در ساعت آخر که کسی از موزه بازدید نمیکند، کارمندان هم احتیاطهای معمول را رعایت نمیکنند، موضوع و موضع سرقت را به خوبی میدانستهاند و مستقیم سراغ همین یک شیء رفته بودند.
مسئولان امنیتی استان فارس در همان مقطع وعده داده بودند سارقان دستگیر و نسخه سرقتی به موزه بازخواهد گشت اما با گذشته 2 دهه، هیچ خبر جدیدی از این پرونده منتشر نشده است در حالیکه به نظر میرسد اگر ارادهای برای یافتن سارقان و سپس آمران آن وجود داشته باشد، از طریق مهندسی معکوس هم میتوان به سرنخهایی دست یافت. آنچه روشن است، اینکه برگهایی از آن مصحف یگانه، در داخل و خارج از کشور دست به دست شده است.
موزههای مشهور جهان اینک دیگر فقط به اصالت و قدمت آثارشان مباهات نمیکنند و منشأ آثار و مسیر دستیابی هم اهمیت پیدا کرده و به همین دلیل است که هر از گاه خبر بازگرداندن آثار تاریخی و مواریث فرهنگی به موطن اصلیشان منتشر میشود. به عبارت دیگر اگر دولت کشوری به نمایندگی از ملتش، در یک کارزار حقوقی اثبات کند که شیء و اثر تاریخی رسیده به حراج یا حتی موزه مقصد، سرقت شده است، بازگرداندن آن شیء و اثر ممکن خواهد بود.
حال پرسش اینجاست که پرونده سرقت قرآن کوفی 172 برگی موزه پارس شیراز در داخل و نزد پلیس چه سرنوشتی داشته است؟ آیا پرونده در حال پیگیری است یا مشمول مرور زمان و بسته شده است؟ اینترپل در جریان قرار دارد؟ تا کنون هیچ اطلاعی از سوی پلیس بینالملل به پلیس کشور درباره این نسخه داده نشده است؟
اما سوال اصلی را باید از وزارت میراث فرهنگی پرسید و امیدوار بود که پس از فراغت از ماجرای ساماندادن به دستشوییها، به مسائلی چون غارت میراث فرهنگی ایران و تجارت جهانی آن نیز توجه کند؛ متولی حراست و حفاظت از میراث فرهنگی ایرانیان درباره این قرآن سرقتی تا کنون چه انجام داده است؟ نتیجه اقداماتش چه بوده است؟ آیا مکاتبهای با حراجها یا موزههای خریدار برگهای قرآن سرقتی انجام شده؟ پاسخ آنان چه بوده است؟
بازمیگردد اگر…
مرور تجربه کشورهای گوناگون نشان میدهد بازگردانی این برگها از موزههای معتبر و حداقل توقف فروش باقیمانده آن در حراجهای بزرگ، ممکن است اما نه حضرات سارقین، نه دلالان و واسطهها، نه حراجها و نه موزهها، داوطلبانه و برای خشنودی ما، اقدام به بازگرداندن این گنجینه سرقتی نمیکنند و بنابراین باید با این هدف سلسلهای ازاقدامات حقوقی، رسانهای و تبلیغاتی مناسب در سطح جهان صورت بگیرد که پرواضح است به لحاظ مالی و تشکیلاتی در توان دولت جمهوری اسلامی است.
دکتر کریمینیا معتقد است با توجه به وجود اسناد متقن از تعلق این نسخه به موزه ملی پارس شیراز، عملیات بازگردانی این برگها از موزههای معتبر با احتمال خیلی زیادی قرین موفقیت خواهد بود.
حال باید دید در چند روز باقیمانده تا برگزاری حراج کریستیز، صدایی از دولت آقای رئیسی و وزارت پرسروصدای میراث فرهنگی به حمایت از میراث فرهنگی ایرانیان بلند میشود یا این برگهای مصحف شریف هم از آن مجموعهداران خصوصی یا موزههای دیگر کشورها خواهد شد؟
انتهای پیام