میزبانی نامناسب ما از مهمانان عراقی
مهدیه یعقوبی، دانشجوی کارشناسی مردمشناسی دانشکده میراث فرهنگی دانشگاه مازندران در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «میزبانی نامناسب ما از مهمانان عراقی» نوشت:
به قصد خرید نان وارد صف نانوایی محله شدم. طبق معمول همیشه صف آقایان طویلتر از صف خانمها بود. از این موضوع خوشحال شدم که نیاز نیست مدت زیادی در صف منتظر بمانم. خانمها در صف مشغول غیبت درباره عروسیای بودند کهآخر هفته در محله شکل گرفته بود. آقایان هم از اقتصاد بد ایران، گرانی گوشت و مرغ و سختی زندگی با یکدیگر حرف میزدند و یا به عبارتی از درد مشترک با همدیگر درد دل میکردند. پسرک کوچکی نیز با دوچرخه در کنار صف ایستاده بود. ناخودآگاه مثل هر زمان دیگری که کودکان را میبینم به او لبخند زدم. انگار خجالت کشید و سر کوچکش را پایین انداخت و ریز ریز خندید. درون کیفم چرخیدم تا اگر شکلات دارم به او بدهم، اما چیزی پیدا نکردم. در این فرصت کارت بانکیام را برداشتم و با توجه به تعداد نانی که میخواستم، مبلغ را کارت کشیدم و فیش را روی میز گذاشتم تا متوجه شوند حساب کردهام.
همین حین بود که سه مرد عرب نسبتا مسن با محاسن تقریبا بلند و سفید به همراه چند کودک و نوجوان و چند خانمی که چادر عربی به سر داشتند، کنار پیادهرو ایستادند. یکی از مردان آمد و در آخر صف آقایان ایستاد. مردان لباس بلند سفید عربی به تن داشتند. افراد ایرانی حاضر در صف از همان اول با دیدن آنها شروع کردند به تمسخر با زبان مازندرانی و حرفهایی برای تحقیر آنها زدند. بالطبع آنها متوجه به سخره گرفتنشان توسط ایرانیها نشدند، اما متوجه تغییر جو صف نانوایی حین ورودشان شدند.
یکی از آقایان ایرانی حاضر در صف خطاب به آنها گفت: «خوب با پول بیارزش ما در اینجا جولان میدهید و مفت میخورید»! مرد عرب هاج و واج نگاهش میکرد و چیزی نمیگفت. در این میان من سعی کردم درسهای عربی دبیرستان را به یاد بیاورم که چگونه به عربی از یک فرد بپرسیم اهل کدام کشور است؛ اما در یادآوری موفق نبودم. پس دست به دامان گوگل ترجمه شدم و پرسیدم: «من این انت»؟ گفت: «العراق». باز هم به کمک گوگل ترجمه گفتم: «قلت مرحبا» یعنی خوشآمدید. لبخند زد و خوشحال شد. مردان حاضر در صف چپ چپ نگاهم کردند و گفتند «دختر جان اینها خطرناکند. با اینها گرم نگیر». زنی از صف در گوشم پچ پچکنان گفت: «راست میگه. بری محله […] میفهمی این عربا اینجا چه کارهایی میکنند».
از شنیدن این حرفها عمیقا میرنجیدم که چرا با ملیتی که انتخاب خودشان نبوده به خودشان برتری میدهند؟ و مردمان عادی کشور همسایه را که شبیه خودمانند با چنین القاب زشتی صدا میزنند و به سخره میگیرند. در حالیکه اینها به اقتصاد گردشگری مازندران کمک میکنند. از ایرانیان زیادی که برای زیارت و در زمان اربعین به عراق سفر کردهاند، اغلب خاطرات خوبی از مهماننوازی عراقیها شنیدهام. از گرمی و صمیمیت رفتارشان و مهماننوازی زیادشان بسیار صحبت میکنند و در این میان تجربیات بدشان از سفر به عراق بسیار اندک و ناچیز است.
گاهی فکر میکنم ممکن است علت بدبینی ایرانیان به عراقیها به دلیل حمله صدام به ایران باشد. تاثیری که جنگ بر مردمان دو کشور و روابطشان با هم میگذارد را حتی چندین و چند نسل بعد نیز نمیتواند فراموش کند. عامل قسمت اعظم این رفتارهای منفی و نادرست مردمان کشورم را نسبت به مردمان عراقی در جنگ هشت سالهی ایران و عراق میبینم. در آن کشتارها. هر کدام از ما شهید و جانباز و آزادهای از آن دوران در اطرافیانمان داریم که خاطراتش را در تمامی جمعها تعریف میکند. بهتر است بگویم خاطرات دردناکشان را، رنجشان را تعریف میکنند و اینها نیز بر بینش ایرانیان از عراقیها اثر میگذارد.
در حال فکر کردن به این مسائل بودم که خانم پشت سری به شانهام زد و به خودم آمدم. گفت: «نوبت توئه دخترم». عذرخواهی کردم. اما متوجه شدم عراقیها نیستند. پرسیدم: «پس این آقای عرب و همراهانش کجا رفتند»؟ خانم گفت: «نانوا گفته بهشون بگید برن. من برای عراقیجماعت نون ندارم و رفتن». قیافهام در هم رفت و بدون این که چیزی بگویم نانهایم را برداشتم و رفتم. و همچنان فکر کردم یک جای کار جور در نمیآید که همزمان هم در صف گرینکارت آمریکا و گرفتن لاتاری باشی و هم نسبت به مهمانان کشور همسایه به سان دشمن بد رفتار کنی. نمیشود هم زمان منتقد نژادپرستی اروپاییهای سفیدپوست باشی و توامان خودت با دیگر مردمان رفتارهای مشابه داشته باشی. جامعه پر از استانداردهای دوگانهای شده که فکر میکنم باید چارهای برایشان اندیشید.
انتهای پیام
اگر فقط قابل باور بود نگرانیتون رفتار بد با عراقی هاست …
فکر می کنم بیشتر از مسئله ی جنگ ایران و عراق به داستان های متاخر تری مربوطه به خصوص همون ها که خودتون در این چند سال گفتید .
داستان تخیلی و الکی ….
واقعی واقعیه، من هم با چنین صحنه هایی برخورد کردم،متاسفانه.
متاسفم برای فرهنگ خودمان که حتی میهمان داری را هم فراموش کردیم. اولا عراقی ها بسیار نجیب و با محبتند بخصوص شیعیانشان. دوماً بهترین کمک رو در اقتصاد ما دارند با ارزی که به داخل میآورند و کالاهای زیادی که از ایران میخرند. صادرات زیادی که به عراق داریم . هرگاه صادرات به عراق محدود میشود کشاورزان ما متضرر میشوند ، سوما در بزرگترین اجتماع بشری یعنی اربعین سنگ تمام میزارند که ما اگر سرمایه دار هم باشیم جرات این خرج کردن را نداریم. ما مردم متوقع و خود بزرگ بین و تنبل در و ناشکری هستیم که چشم پیشرفت دیگران رو نداریم .
باسلاماحترامخدمتتمامملتایران
متأسفانهنمونهاتفاقبالاهمیناربعین
گذشتهبراییککربلاییدرایرانپیش
آمدهبودکهباعثدلخوریایشانشده
بودوهرچهبندهتوضیحدادمولیقانع
نشد.
عرضآخر:واقعااگربجایعراقیهای
شیعه،گردشگراناروپاییبودندباز
همماایرانیانباایشانهمچینرفتاری
میکردیم؟!
نجیب ترین؟ کی گفته؟
شرمنده عراقی ها میشویم که در اربعین حسینی برای زائران که اکثریت مطلق ایرانی هستند کم نمیگذارند!
از آنجا که شاید ما ایرانیها به مهمان نوازی معروفیم ولی خدایی جلوی میزبانی آنان کم می آوریم!
بله متأسفانه در خیلی از جاهای ایران شاهد این نوع بر خورد با عراقی ها هستیم. اکثر اونها برای زیارت و در کنارش سیاحت به ایران میان که تو این شرایط ارزی کشور میتونن کمک زیادی به اقتصاد ما داشته باشند..
یه جریان مشخصی که از ارتباط مردم و ایران عراق خوشحال نیست با نشر اکاذیب و بزرگنمایی مشکلات اعراب تو ایران داره ذهنیت مردم رو نسبت به اونا عوض میکنه
اولا خوب و بد در هر کشوری هست همونطور که در کشور خودمون نمیتونی بگی مثلا مشهدی یا اصفهانی یا شمالی و جنوبی و . . . خوبن یا بَدَن، دوم اینکه هربار عراق رفتم از همشون میهمان نوازی دیدم با اینکه بعضاً شب منزل عراقیا مجانی میهمان بودیم و راجع به بعضی مسائل مثل خلیج فارس اختلاف داشتیم و بحث میکردیم ولی اصلاً در میهمان نوازیشون تاثیری نداشت و جالب بود که صبح کرایه مارو هم حساب میکردن تا هزینه کمتری کنیم (غیر از راننده هاشون که پولکی هستن از بقیه شون واقعاً خوبی و میهمان نوازی دیدم البته در ایران هم راننده ها همینطورن مثلا در ایام اربعین از تهران تا مهران بدلیل تقاضای بالا پوستمون میکنن)
هرکی نسبت به عراقیا نظر منفی داره فقط کافیه میهمانشون بشه و سر سفره شون بشینه تا ببینه چقدر خوبن مخصوصاً زمان اربعین
دلیل اصلی این رفتار زشت فقط و فقط شبکه های مجازی هستن و بس. بذر نفرت و کینه و دشمنی با همسایگان از طریق یک خط تبلیغی که همون خط تبلیغی کلی بدگویی و سخنان نابخردانه که چرا با دنیا ارتباط نداریم و با همه قهریم