خرید تور تابستان ایران بوم گردی

مانع تراشی رانت خواران بر سر راه کنترل تورم و بهبود اوضاع اقتصادی

فائزه صدر در ستاره صبح نوشت: عبدالناصر همتی در آخرین توییت خود تورم را به عنوان بدترین و مخربترین نوع مالیات معرفی کرده است. رییس پیشین بانک مرکزی تثبیت دستوری نرخ ارز، بدون خاموش کردن موتور تورم را دلیل خروج سرمایه و شوک ارزی می داند. همتی در توییت دیگری با اشاره به روی کاغذ ماندن توافق 25 ساله ایران و چین، سیاست های اقتصادی و بین المللی دولت را توامان مورد نقد قرار داد. ستاره صبح در گفت و گو با حسین صمصامی، اقتصاددان و استاد دانشگاه به بررسی ماهیت تورم و نسبت آن با تصمیمات اقتصادی و سیاسی دولت پرداخته که در ادامه می خوانید:

  با توجه به بالا بودن میزان تورم و نقش منفی آن در معیشت ، از منظر شما چه انتقاداتی بر الگوی مدیریت اقتصادی دولت وارد است؟
الگوی اقتصادی دولت مشخص نیست. وقتی از الگوی اقتصادی صحبت می کنیم و نسبت به این موضوع حساس می شویم و متوجه خواهیم شد که دولت در اقتصاد، رویه و اصول مشخصی ندارد. یعنی حفاظت و کنترل مهمترین و حساسترین نقطه، رها شده است.
از سال 68 که سیاست های تعدیل اقتصادی در کشور شروع شد، تمام دولت ها از هاشمی رفسنجانی گرفته تا خاتمی، احمدی نژاد، روحانی و رییسی، همه در گفتمان از کم شدن حجم دولت، کاهش دخالت دولت در اقتصاد و سپردن اقتصاد به بازار حرف زده اند اما در عمل نتیجه های متفاوتی نشان داده اند.
روسای دولت ها در نطق های خود از اینکه نباید قیمت ها دستوری باشد صحبت کرده اند. ولی شرایط در هیچ دوره ای یکسان نبود و سیاست گذاری در اقتصاد باید متناسب با شرایط انجام بگیرد.
هاشمی رفسنجانی سیاست تعدیل اقتصادی را شروع کرد و حذف یارانه ها از دو دوره او آغاز شد. کوپن که نقش مثبتی در تامین ارزاق عمومی داشت حذف شد. سال 1371 یکسان سازی نرخ ارز انجام شد و نرخ ارز 175 تومان اعلام شد. در سال های 1372 و 1373 دلار بازارآزاد 800 تومان بود. تورم در دولت سازندگی به 49 درصد رسید.
در دوره خاتمی هم رویه های اقتصادی به همان صورت ادامه پیدا کرد ولی تا مقطعی سیاست های مناسب اقتصادی اجرا شد.
دولت احمدی نژاد در 4 سال اول عملکرد نسبتا مثبتی داشت ولی در دولت دوم اش با بحث هدفمندی یارانه ها سیاست های تعدیل اقتصادی دنبال شد و یارانه ها کم شدند. در سال های 1389 و 1390 شاهد افزایش شدید قیمت ها بودیم. در این دوره ها تحریم شدیم و نرخ ارز افزایش پیدا کرد.
روحانی با توافق پیش رفت و با برجام توانست آرامشی نسبی ایجاد کند ولی سیاست اقتصادی همان بود و تغییری نکرد. در سال های 96 و 97 شاهد افزایش شدید نرخ ارز بودیم. دولت متناسب با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد قیمت رسمی را بالا برد. متناسب با رشد نرخ ارز نقدینگی افزایش پیدا کرد، سرمایه گذاری به سطح منفی رسید و رشد اقتصادی کم شد.
رییسی هم سیاست های تعدیل باقی مانده از دولت آقای روحانی را تکمیل می کند. حذف ارز 4200 تومانی در سال اول دولت او عملی شد و تورم شدیدی ایجاد کرد. سال گذشته دلار دو نرخی شد 28500 برای کالاهای اساسی و دلار 40 هزار تومانی برای سایر کالا ها و امروز زمزمه هایی می شنویم از اینکه دولت می خواهد دلار 28500 را حذف کند.
با چنین سیاستی باید نرخ دلار را به ترتیب از 50 به 60 و بعد 70 و بعد به بالا تصور کرد! این سیاست ها باعث تورم و کوچک شدن سفره مردم شده است.

با توجه به سیاست اقتصادی در دولت های مختلف، به نظر شما آیا می توان گفت اقتصاد در اولویت دولت ها نبوده است؟
اگر سیاست ها به سامان شود و نتیجه آن به نفع اکثریت جامعه تمام شود، اقلیتی از همین جامعه که صاحبان ثروت، منافع و منابع هستند از کانال های مختلف لابی می کنند و اجازه نمی دهند منافع عامه مردم تامین شود.
چه کسانی به دنبال ارز 4200 تومانی بودند؟! چه کسانی ا ارز 28500 را در مورد محصولات پتروشیمی به رقم بالای 30 هزار تومان و قیمت ارز بازار مبادله رساندند؟! وقتی در سال 1387 بحث شفاف سازی اطلاعات و ایجاد پایگاه های اطلاعات و داده شروع شد، چه کسانی سنگ اندازی کردند؟!
نباید نقش صاحبان منافع، صاحبان ثروت و منتفع شدگان از رانت را در مشکلات اقتصادی نادیده گرفت. اولین ابزار لازم برای سیاست گذاری در اقتصاد، داده و اطلاعات درست و شفافیت اقتصادی است ولی عده ای اجازه نداده اند چنین زیر ساختی در کشور کامل شود. از این رو سیاست گذاران نمی توانند تصمیم گیری درستی داشته باشند.
قانون می گوید وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش پول، کنترل تورم، رشد اقتصادی و تراز پرداخت ها است. امروز نمی توانیم بگوییم بانک مرکزی در حال عمل به وظیفه اش است. زیرا ارزش پول ملی حفظ نشده است. ارزش برابری ریال و دلار از سال 1390 از 3 هزار تومان به 50 هزار تومان رسیده است. این موارد نشان می دهد گروه هایی با گرفتن ابزار و توانمندی لازم، اجازه نمی دهند سازمان ها و نهاد های اقتصادی بر امور تسلط داشته باشند. در چنین وضعیتی نمی توان از عملکرد های اقتصادی دولت ها انتظاری بهتر از این داشت.

  شما با این چشم انداز، میزان تورم در ماه های آینده و زمان باقیمانده از عمر دولت را چگونه پیش بینی می کنید؟
سال گذشته نهادی از من در خصوص تورم امسال پیش بینی خواست. گفتم بذر تورم سال 1402 را در 1401 کاشته ایم. انجا که بازار مبادله را درست کردیم و گفتیم همه کالا ها با بازار ارز مبادله، مبادله می شود بجز چند قلم کالای اساسی که ابتدا گفته شد با ارز 4200 تومانی است ولی بعد با دلار 28500 به سرانجام رسید. این وضعیت عامل تورم است.
نرخ ارز عامل تورم در کشور ما است. وقتی کالاهای اساسی را با ارز 28500 قیمت گذاری می کنید و بعد کم کم به سمت دلار بازار آزاد می روید، دلار بازار آزاد به شما فرمان خواهد داد. متاسفانه اشتباهات اقتصادی دولت های ما تکراری است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا