تبعات اجباری بودن سربازی
دکتر مصطفی آبروشن در جهان صنعت نوشت:
خدمت سربازی به عنوان یک سیستم تدبیری برای تامین نیروهای نظامی و بهرهبرداری از سرمایه انسانی جوان طراحی شده است. این سیستم در ایران به عنوان یک تکلیف اجباری تلقی شده و افرادی که در این فرآیند قرار میگیرند، باید مدت مشخصی خدمت نظامی را سپری کنند.سوال اینجاست که سربازی اجباری واقعا به امنیت جامعه کمک میکند یا این مکانیسم، امنیت جامعه را به مخاطره میاندازد؟«اجباری بودن سربازی» یک معضل اجتماعی برای جوانان و خانوادهها تلقی میشود و این اجبار ممکن است آسیبهای جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی را به جوانان جامعه تحمیل کند.با وجود اهداف مثبتی که میتوان به خدمت سربازی نسبت داد، واقعیت این است که اجبار به انجام آن آسیبهای فراوانی را به افراد و ساختار نظامی جامعه وارد کرده است.یکی از پیامدهای اصلی اجباری بودن سربازی در دوران صلح، از دست دادن آزادیهای فردی است. جوانان در سربازی مجبور به اجرای تکلیف و وظایف نظامی میشوند و این الزام انتخابهای پسران را به شدت محدود کرده است.اجبار به خدمت سربازی در دورانی که هیچ ضرورتی به آن احساس نمیشود منجر به نقض حقوق بشر خواهد شد، زیرا رفتارهای غیرمتقاعدکننده در یگانهای نظامی از منظر سربازان، وقت تلف کردن، تجاوز به حریم شخصی، شکنجه یا آزار جسمی و روانی تلقی میشود.سربازی ممکن است تاثیرات روانی جدی بر افراد داشته باشد از جمله اینکه فشار روحی، استرس و اضطراب، احتمال ابتلا به افسردگی و اختلالات روانی در سربازان را به شدت بالا میبرد.سربازی اجباری به طور فیزیکی نیز میتواند افراد را تحت تاثیر قرار دهد. بار زیادی از تمرینات و وظایف نظامی میتوانند منجر به آسیبهای جسمانی مانند زخمها، شکستگیها و آسیبهای عضلانی شوند.برخی از افراد به خصوص تحصیلکردهها و کسانی که دارای مهارتهای تخصصی هستند به عنوان نتیجه اجبار به سربازی، عقبماندگیهای شغلی و اقتصادی جدی را تجربه میکنند.از منظر ساختاری سربازی اجباری، آسیبهای آشکار و پنهانی را به زیرساختهای نظامی وارد کرده و استمرار این روش نادرست تاثیرات مخربی در نیروی نظامی، آمادگی امنیتی یا قابلیتهای دفاعی کشور ایجاد خواهد کرد.سیستم سربازی اجباری به کاهش آمادگی دفاعی نیروهای نظامی منجر خواهد شد. در واقع زمان و انرژیای که برای آموزش و آمادهسازی نیروهای اجباری و غیرحرفهای صرف میشود، به طور قطع از تمرکز بر توسعه و آمادگی نظامی نیروهای اصلی میکاهد و این ممکن است به کاهش مهارتها و تجهیزات نظامی منجر شود.نیروهای اجباری عموما تخصص نظامی و انگیزههای لازم را ندارند و به طور معمول در انتظار به اتمام رسیدن خدمت سربازی هستند. این امر به کاهش متوسط قدرت و تخصص در نیروی نظامی منجر شده و در نهایت به توانایی دفاعی کشور آسیب جدی وارد خواهد کرد، زیرا افرادی که به صورت اجباری به خدمت سربازی فراخوانده میشوند، عموما تعهدی به خدمت نظامی نشان نخواهند داد و این واقعیت تلخ باعث شده است که نوعی تنبلی و عدمتعهد در ساختار خدمت سربازی حاکم باشد.یادآور میشود کشورهایی که ساختار نظامی حرفهای دارند برای توسعه تکنولوژیهای نظامی و افزایش قابلیتهای نظامی به جذب سربازان حرفهای روی آوردهاند. تجربه سربازی اجباری ارمغانی جز تاخیر در توسعه و نوآوری نظامی به همراه نداشته است، زیرا آموزش و حفظ نیروهای اجباری نیاز به منابع مالی فراوانی دارد. بدیهی است که این منابع از بودجه نظامی کشور کم میکند و در نهایت به افزایش هزینههای نظامی منجر خواهد شد.تجهیز و سازماندهی سربازی اجباری تمرکز ستاد کل نیروهای مسلح را از اهداف اصلی دور میکند و منجر به افول انرژی و منابع برای توسعه دفاعی کشور خواهد شد.مجددا تاکید میشود که نگهداری و آموزش نیروهای اجباری و موقت نیاز به منابع مالی و انسانی فراوانی دارد که پیامدی جز افزایش سرسامآور هزینههای نظامی نخواهد داشت.با واکاوی در پروندههای دادگاههای نظامی، شاهد سربازانی هستیم که با بیمبالاتی و مسوولیتناپذیری، هزینههای مالی و امنیتی عدیدهای را به نیروهای مسلح تحمیل کردهاند. در واقع این مجرمان همان جوانانی هستند که با اجبار و اکراه به خدمت سربازی فراخوانده شدهاند. در واقع سپردن دفاع از کیان کشور به سربازانی که از سر اجبار به سربازی میروند نهتنها هوشمندانه به نظر نمیرسد، بلکه حفظ این ساختار سنتی امنیت ملی را با چالشهای غیرمنتظرهای روبهرو خواهد کرد.خدمت سربازی اجباری موقعی اجتنابناپذیر به نظر میرسد که کشور در حالت جنگی به سر ببرد و نیاز به نیروی جوان به شدت احساس شود، اما ضرورت و تسری این قاعده در زمان صلح به هیچ عنوان متقاعدکننده به نظر نمیرسد. ما جزو معدود کشورهایی هستیم که خدمت سربازی در آن اجباری است. اگر سربازانی که با اکراه و اجبار در حال سپری کردن خدمت سربازی هستند را در کنار دو میلیون و ۹۰۰ هزار سرباز فراری و غایب که از حقوق شهروندیشان محروم و به طور بالقوه آسیبزا هستند قرار دهیم و واکاوی کنیم عمق این فاجعه پنهان بیشتر نمایان میشود. در واقع وضعیت نابسامان یادشده انعکاس خدمت سربازی اجباری است.دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور به عنوان یک ارزش پذیرفتهشده برای تکتک شهروندان جامعه تلقی میشود، اما حفظ ارزشهای مشترک اجتماعی زمانی محقق خواهد شد که جوانان این مرز و بوم داوطلبانه و نه از سر اجبار به خدمت نیروهای مسلح فراخوانده شوند. براساس این دکترین نظامی، اکثر کشورهای توسعهیافته دارای ارتش حرفهای و غیراجباری هستند.حدود ۱۰ درصد کشورهای جهان از جمله ایران سربازی اجباری بالای ۱۸ ماه دارند. در واقع در اکثر کشورهای جهان خدمت سربازی در قالب حرفهای بوده، به طوری که جوانان صلاحیتدار که توان و روحیه واقعی خدمت به کشورشان را دارند به استخدام کوتاهمدت یا بلندمدت ارتش درمیآیند.
انتهای پیام