«حرف»های تکواندوکار ایرانی مقیم جمهوری آذربایجان
روزنامه «شهروند» نوشت: محمد باقریمعتمد بعد از اینکه نقره المپیک را گرفت، دیگر رنگ تیم ملی را ندید. او که یکی از استعدادها و نابغههای ورزش تکواندو بود با وجود شایستگی زیادی که داشت به تیمملی دعوت نمیشد و نتوانست در المپیک ٢٠١٦ هم حاضر شود. دست آخر آنقدر عرصه برای باقریمعتمد تنگ شد که او به پیشنهاد تیم ملی آذربایجان برای پوشیدن پیراهن این تیم در جامجهانی تکواندو پاسخ مثبت داد.
حضور رضا مهماندوست در این تیم هم تأثیر زیادی در انتخاب آذربایجان از طرف باقری معتمد داشت. البته او طبق قوانین فدراسیون جهانی نمیتواند تیم ملی جمهوری آذربایجان را در جامجهانی همراهی کند اما سؤال اصلی این است که چرا او عطای ماندن در کشورش را به لقای آن بخشیده و به کشور غریب رفته است. باقری معتمد پس از مدتها سکوت در گفت و گو با خبرنگار«شهروند» صحبتهای مهمی را مطرح کرده و دست به افشاگری زده است.
از اینجا شروع کنیم که چرا بعد از المپیک دیگر در اردوی تیم ملی حضور نداشتی؟ این ذهنیت درباره تو وجود دارد که خودت مایل به پوشیدن پیراهن تیم ملی نبودی؟
به نظر میرسد باید صحبتهای زیادی را مطرح کنم تا ذهن مردم روشن شود. حدود سهسال پیش من و بهنام اسبقی از ناحیه زانو دچار پارگی رباط صلیبی شدهایم. پس از طی شدن دوران نقاهت سرمربی فعلی یا فدراسیون هیچگونه دعوت رسمی جهت حضور در اردوی تیم ملی از من نکردند ولی برای هم تیمی دیگرم که در یک زمان از آسیب فارغ شدیم این دعوت انجام شد. در طول زمان درمان و بعد از آن ریاست فدراسیون، سرمربی تیم ملی تکواندو و مدیر تیمهای ملی تکواندو هیچ سراغی از بنده در این مدت ٣سال نگرفتند. این ادعا که من نمیخواستم در تیم ملی بازی کنم، کذب محض است. من از زمان ورود به تیم ملی تابهحال حدود ٦٠ مدال رنگارنگ از مسابقات رسمی و تورنمنتهای مختلف در سطح آسیا، جهان و المپیک برای کشورم به ارمغان آوردهام که حتی کسب مدال نقره المپیک لندن در صورتی رقم خورد که از ناحیه زانو پارگی رباط صلیبی داشته که به دور از چشم همین آقایان بنده وارد مسابقات المپیک لندن شده و لطف خدا و کمک کادر فنی آن زمان توانستهام شرمنده مردم کشورم نشوم.
اینکه بعد از المپیک و در دوران مصدومیتت هیچ سراغی از تو نگرفتند، چه تاثیری در روحیهات داشت؟
واقعاً روزهای بدی را گذراندم. درد مصدومیت یک طرف و شرایط بد روحی و روانی طرف دیگر. آن موقع جز سکوت کار دیگری از من بر نمیآمد چون حمایتکننده دلسوزی وجود نداشت و این وضع برای بسیاری از قهرمانان نامی هم اتفاق افتاد و فقط مختص من نبود.
دل کندن از تیم ملی برایت سخت نبود؟
قطعاً خیلی سخت بود اما تصمیم من نبود بلکه من را کنار گذاشتند. من دوست داشتم همیشه برای کشورم و با پرچم ایران در مسابقات شرکت کنم ولی وقتی فضا و شرایط بسیار مسمومی در فدراسیون تکواندوی ایران وجود داشت، این امکان هرگز میسر نبود. دوستان به ظاهر معتمد و اخلاقمدار در فدراسیون تکواندو در دوران درمانم حتی یک تماس خشک و خالی با من نداشتند درحالیکه نقره المپیک را گرفته بودم. با توجه به بسیاری از رفتارها و کارهای زشتی که در حق من انجام دادند که در فرصت مقتضی این اسناد و سوابق را منتشر خواهم کرد، به ناچار این تصمیم را گرفتم. از این جماعت فدراسیوننشین که تصمیمگیرنده هستند، هیچ انتظار دیگری نمیتوان داشت. این خانه از پای بست ویران است. البته حرفها و افشاگریهای زیادی درباره این فدراسیون دارم که در آینده نزدیک حرفهایم را شفافتر و به همراه اسناد و مدارک مطرح خواهم کرد.
واکنش مردم و اطرافیانت به تصمیم برای حضور در تیم ملی آذربایجان بهعنوان یار کمکی چه بود؟
اول از همه این را بگویم که بابت توجه و ابراز احساسات مردم خیلی از آنها ممنونم. متوجه شدم چقدر مردم کشورم به درستی واقعیات را رصد میکنند و متوجه اوضاع هستند. خوشحالم در کشوری زندگی میکنم که مردمان نابی دارد و مسئولین مؤمن و معتقدی همچنان در رأس نظام جمهوری اسلامی مشغول به خدمتند که از ناعدالتی و ظلم بیزار هستند. افراد متظاهر، عوامفریب و متملق در بین مردم و مسئولان مؤمن و معتقد نظام جایگاهی ندارند. در چنین شرایطی دست مسئولان فدراسیون تکواندو بهزودی رو میشود. فقط امیدوارم هرچه زودتر جلوی حیف و میل شدن سرمایههای ملی و بیتالمال توسط برخی افراد ریاکار و فریبکار گرفته شده و با آنها برابر قانون برخورد شود.
ظاهراً دل پری از مدیران فدراسیون داری. واقعاً فقط رفتارهای اهالی فدراسیون باعث دلزدگی تو از تکواندوی ایران شد؟
سیاستهای غیرمعقول فدراسیون نهتنها من بلکه بسیاری از قهرمانان این رشته را خسته و دچار التهاب عمیق کرده است. عدم رعایت اصول اخلاقی و اعتقادی در مجموعه تکواندو و نوع برخورد با زیر مجموعه ازجمله قهرمانان و مربیان طراز اول، پرداختن به موضوعات کذب و عوام فریبی در جهت تخریب قهرمانان و مربیان که بنده هم در رأس آن بودم، تخریب نخبگان این رشته و هتک حرمت نسبت به آنها فقط مختصری از اقدامات و رفتارهای پلید مدیران این فدراسیون است.
چه شد که تصمیم گرفتی به پیشنهاد جمهوری آذربایجان جواب مثبت بدهی؟
اگر در این مقطع در آذربایجان هستم، فقط بهعنوان یار کمکی و به دعوت سرمربی تیم ملی تکواندو آذربایجان در اینجا حاضر شدم. آن هم فقط بهعنوان یار کمکی و نه چیز دیگری.
یعنی تصمیم به دریافت تابعیت این کشور نگرفتهای؟
هنوز دراینباره تصمیمی نگرفتهام. همه چیز بستگی به آینده و اتفاقاتی که میافتد، دارد.
حضور مهماندوست در تیم ملی آذربایجان چقدر در تصمیم تو تاثیرگذار بود؟
من به جز آذربایجان، از دو کشور دیگر هم برای بازی کردن در جامجهانی تکواندو بهعنوان یار کمکی پیشنهاد داشتم. اما شرایط فنی من در آذربایجان مورد ارزیابی و نهایتاً مورد موافقت کادر فنی تیم ملی این کشور قرار گرفت. البته خودم هم ترجیح دادم در آذربایجان بازی کنم؛ چون مهماندوست آنجا حضور دارد. مهماندوست بهترین مربی من بود و وقتی هم که در ایران حضور داشت با هم کار میکردیم و سالهای زیادی استادم بود. او کاملاً با روحیات و شرایط فنی من آشناست و به خوبی میداند با من چطور تمرین و رفتار کند. حضور مهماندوست در رأس کادرفنی تیم ملی آذربایجان مهمترین دلیل من برای انتخاب این کشور بود وگرنه میتوانستم بقیه پیشنهاداتم را بررسی کنم.
اما ظاهراً منع قانونی برای حضورت در تیم ملی آذربایجان وجود دارد. درست است؟
بله من هم تازه این موضوع را شنیدهام و از قانون بیخبر بودم. ظاهراً فدراسیون آذربایجان هم نمیدانسته که حضورم بهعنوان یار کمکی در این تیم در جامجهانی مشکل دارد. انگار به این دلیل که ایران هم در این مسابقات حضور دارد نمیتوانم برای آذربایجان بازی کنم.
فکر میکنی روزی برسد که بتوانی دوباره به تکواندوی ایران برگردی؟
برگشتن من به تکواندو منوط به ایجاد تغییرات زیادی در فدراسیون است. باید افرادی که در این فدراسیون حضور دارند بروند و دیگر اثری از آنها در تکواندو نباشد تا من دوباره به این رشته در کشورم برگردم. البته این فقط حرف من نیست بلکه حرف اکثر قهرمانان این رشته است. فقط امیدوارم تا دیر نشده این اتفاق بیفتد و شرایط بازگشتم فراهم شود. امیدوارم برای برگشتن من به ایران دیر نشود.
انتهای پیام