نشانگان استهلاک خِرَد در سازمان
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «نشانگان استهلاک خِرَد در سازمان» نوشت:
عوامل متعددی در کارکرد سازمان اداری دخیلاند و بر تضعیف و تقویت آن تاثیر میگذارند.
در نگاه اول شاید به نظر برسد اصلیترین عامل در تضعیف کارکرد سارمانهای اداری کمبود بودجه مالی و به تبع آن کمبود نیرو است هرچند کمبود بودجه و نیروی انسانی را میتوان دلیلی بر ضعف سازمان اداری کشور دانست ولی آنچه موجب زمینگیری یک سازمان میشود چیزی نیست جز استهلاک خِرَد در آن.
از نگاه مردم عادی مدیران یونیفورمپوش همه شبیه هم هستند، ولی آنچه نمایانگر میزان خرد آنهاست تصمیماتی است که آن مدیران اتخاذ میکنند و ثمراتی است که از آن عاید مردم و سازمان میشود.
در دوران استهلاک خِرَد در سازمان شاهد تصمیماتی هستیم که در روی کاغذ درست به نظر میرسند، ولی در عمل نه تنها عایدی ندارند بلکه هزینه مازادی را نیز بر مردم و سازمان تحمیل میکنند.
برای مثال در سالهای نه چندان دور تصویب شد برای حمایت از تولید تخفیفات ویژهای برای مصارف برق این بخش در نظر گرفته شود که امر مبارکی بود. در سالهای گذشته که به دلیل کسر سرمایهگذاری شاهد کمبود برق در کشور هستیم تصمیمگیران جبران کمبود را عمدتاً با اعمال خاموشی بر بخش تولید پیش میبرند. چرا که پرداختی پایینی دارند. این تصمیم اگر چه به ظاهر درست و در راستای منافع سازمان برق است. ولی درعمل خاموشی بخش تولید نه به نفع سازمان برق بلکه به زیان کل افتصاد کشور است با خساراتی بس بزرگ و گاه جبرانناپذیر. سازمان به جای تامین کسر سرمایه خود از راه متعارف مثل افزایش معقول تعرفه، دست به اقداماتی میزند که خسارت آن دهها و گاه صدها برابر تخفیفاتی است که برای تولید در نظر گرفته شده و عملا اقدام سازمان به خودکشی و انتحار منجر میشود.
چند روزی است شاهد تصمیم چالشی دیگری در برخی شهرستانها هستیم، زعمای سازمان آب تصمیم گرفتهاند با قطع برق چاهها در فصل غیر زراعی مصرف آب بخش کشاورزی را مدیریت کنند! غافل از این که آغاز و پایان فصل زراعی متغیری وابسته به آب و هواست و سازمان تصمیمگیر فاقد امکان تعیین آن است. از سوی دیگر جمعآوری منصوبات سر چاهی اقدامی است که اکثریت کشاورزان با پایان فصل زراعی برای صیانت از اموال خود انجام میدهند و نیازی به دخالت سازمانهای دولتی نیست! چرا که در غالب شهرستانها کاربری دیگری برای آب کشاورزی در فصل سرما متصور نیست که سازمان آب (وزارت نیرو و آب منطقهای) را دل نگران کند!
هم اکنون این تصمیم سازمانی باعث شده است در برابر اعتراض کشاورزان و تشخیص پایان یا عدم پایان فصل زراعی سه سازمان جهاد کشاورزی، اداره برق و امور آب با تمام قوا درگیر امری شوند که نه تنها هیچ عایدی برای سازمان و مردم ندارد بلکه میتواند با ورود خسارت به کشاورزان بهخصوص در چاههایی که حقابه آنها هنوز پایان نیافته تبعات حقوقی و مالی جبران ناپذیری را بر سازمان وارد کند.
توجه به توانمندی مدیران، جذب نخبگان، صیانت از نظام ارزیابی کارکنان و پرهیز از ترجیح روابط بر ضوابط راهکارهایی الزامی جهت جلوگیری از نشانگان استهلاک خِرَد در سازمان است که می بایستی مورد توجه سیاستگزاران قرار گیرد.
انتهای پیام
سلام
استهلاک خرد … عنوان عجیبی است و متن نوشته هم با 2 مثال سعی در اثبات تیتر دارد…
اما مساله بسیار عمیق تر از این حرفهاست…
همه سازمانها و اداراتِ کپی شده از غرب در 100 سال پیش را که ما با آنها سر و کار روزانه داریم نگاه کنید!
آموزش و پرورش، آموزش عالی، صنعت معدن تجارت، نیرو، نفت، فرهنگ و ارشاد، بهداشت و درمان، کشور و …
هیچ کدام از آنها درست کار نمی کنند! حتی در مهمترین امورشان هم!
و این مساله تقریبا در همه آسیا و آفریقا و اروپای شرقی و آمریکای جنوبی هم به همین منوال است…
مثالی بارز در این مورد دانشگاه ها هستند که باید کانون تفکر باشند اما متاسفانه از درک نیازهای مختلف جامعه، ناتوان و عاجزند! حتی نیازهای فیزیکی! مثل آب!