خرید تور نوروزی

زلزله‌ای که خانه خراب‌مان می‌کند…

شیما عباس‌زاده، خبرنگار ایسنا نوشت:

چندی پیش زلزله 7.5 ریشتری در ژاپن آمد و آب از آب تکان نخورد و تنها ژاپنی‌ها تکانی شدید را تجربه کردند. نه خانه‌ای خراب شد و نه خونی از بینی فردی چکید؛ این نشان می‌دهد که ژاپنی‌ها با زلزله زندگی مسالمت آمیزی دارند و خود را با زلزله هماهنگ کرده‌اند. ساختمان‌هایشان را محکم ساخته‌اند و مدیریت بحران قوی دارند و در یک کلمه در مدیریت بحران‌، با هم همدل و متحدند.

حالا تصور کنید که زلزله‌ای با این بزرگی در تهران رخ دهد؛ حتما خانه خراب‌مان می‌کند. احتمالا تهران کن فیکون می‌شود و فاجعه‌ای انسانی رخ می‌دهد. جدا از احتمال مرگ میلیونی انسان‌ها، امدادرسانی به دلیل بافت نامنظم شهری در برخی نقاط به شدت دشوار می‌شود و میلیون‌ها تهرانی آواره و گرفتار در میان خاک و آتش می‌شوند.

با زلزله‌ 5 ریشتری در شهداد کرمان که چند وقت پیش رخ داد، خانه‌های خشتی فرو ریخت و شیشه پنجره‌ها شکست و یا زلزله‌های پی در پی طی ماه گذشته در زرند کرمان باعث شد مردم از ترس جان‌شان در خیابان‌ها و پارک‌ها چادرنشین شدند و البته کرمانی‌ها حق داشتند که بترسند و به کوه و بیابان بزنند.

تنها در زلزله 7.4 ریشتری منجیل و رودبار در سال 69 به عنوان بزرگترین زلزله معاصر ایران بیش از 35 هزار نفر کشته شدند و در زلزله بم با بزرگی 6.6 ریشتر در سال 82 بیش از 36 هزار نفر از بین رفتند. 26 سال از وقوع زلزله ویرانگر منجیل و رودبار گذشته اما هنوز کابوس آن نرگس، مهرنوش و ابوالفضل و… را به عنوان بازماندگان زلزله منجیل رها نمی کند.

حتی نمی‌توانید خود را یک ثانیه به جای مهرنوش تصور کنید. او شب هنگام بر روی کتاب‌های درس‌اش خوابش برد و وقتی به هوش آمد خود را زیر خروارها خاک دید و زندگی که به یکباره با خاک یکسان شد. ثانیه به ثانیه زندگی رنج کشید و هنوز در درون، پدر و مادر را جستجو می‌کند و یا ابوالفضلی که حتی نمی‌داند پدر و مادرش را از دست داده یا نه؟

و یا نرگسی که هنوز بوی خاک مرده از مشامش پاک نمی‌شود و تا مدت‌ها از نزدیک شدن به خرابه‌های رودبار هراس داشت و فکر می‌کرد هنوز آدم‌ها زیر آوارند. او مدت‌ها خانه‌شان در تهران را جارو می‌کرد و به انتظار برگشت خانواده از دست رفته‌اش می نشست.

زلزله نه تنها داشته‌هایشان را گرفت بلکه مثل ناراحتی اعصاب و یا صعب‌العلاج بر تن‌شان نشسته و عوارض آن تا زنده هستند از تن‌شان بیرون نمی‌رود. زلزله نه تنها نرگس و مهرنوش را و بلکه هزاران خانواده دیگر را یتیم کرد و ایرانی‌ها تلخ‌ترین لحظات تاریخ را تجربه کردند. اگر بگویم ایرانی‌ها سخت‌ترین لحظات تاریخ را از سرگذرانده‌اند غلو نکرده‌ام.

پیرمردی نیمه جان که بعد از زلزله منجیل، جنازه عزیزش را بر روی زمین می‌کشد و یا بازماندگانی که در حال جابه جا کردن آوارها برای یافتن خانواده‌شان هستند، سگ‌های جستجوگری که مشام‌شان پر شده از بوی خون مردم از دست رفته، هزاران انسانی که عضوی از بدن‌شان را از دست داده‌اند، دیدن پدر و مادری در میان خرابه‌ها که تمام فرزندان‌شان را از دست داده‌اند، کودکانی که پدر و مادر خود را گم کرده‌اند و نوزادانی که در ماه اول زندگی یتیم شده‌اند، جنازه‌هایی که اسم ندارند و بر روی آنها نوشته شده، پدر، مادر و فرزند، جنازه‌هایی که دسته‌جمعی خاک می‌شوند، جنازه‌هایی که روی هم تلمبار شده‌اند و در کنار جاده‌ها گذاشته شده‌اند.  پدری که جنازه نوزادش را در دست گرفته و مبهوت به او نگاه می‌کند که چگونه خیلی زود معنای مرگ را دریافته است؛ تصاویر تلخی است از بزرگترین زلزله معاصر جهان که توسط عکاسان گرفته شده است.

زلزله بم با بزرگی 6.6 ریشتر در سال 82، زلزله مورموری با بزرگی 6.2 ریشتر در سال 93، زلزله بوئین زهرا با بزرگی 6.5 ریشتر در سال 81، زلزله طبس با بزرگی 7.8 ریشتر در سال 57 از جمله مرگبارترین زلزله‌های ایران بوده است. وقوع چنین زلزله‌هایی و  مطالعات علمی نشان می‌دهد که ایران یکی از زلزله‌خیزترین کشورهای جهان به دلیل دارا بودن گسل‌های فراوان است و حدود 90 درصد این کشور را در برمی‌گیرد. با وجود این شرایط چقدر کشور ما برای پایداری در مقابل زلزله آماده است؟

متاسفانه وجود ریسک بالای وقوع زلزله در این کشور هیچ‌گاه به برنامه‌ریزی دستگاه‌های ذیربط برای مقاوم سازی و مدیریت بحران در هنگام وقوع زلزله نینجامیده است، اما چرا؟  همه می‌دانند که مشکل از کجاست و چه باید کرد اما اقدامات لازم انجام نمی‌شود. باز هم باید پرسید چرا؟

دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: این‌که منطقه منجیل و رودبار چقدر در مقابل زلزله‌ای مشابه زلزله سال 69 منجیل آمادگی دارد، هنوز هیچ ارزیابی انجام نشده و به احتمال فراوان کسی نمی‌تواند اظهار نظر علمی و واقع بینانه داشته باشد. مردم منجیل و پهنه زلزله زده با اثر پذیری روانی از این رخداد، در سال‌های بعد از زلزله تلاش کرده‌اند در ساخت و ساز، رویکردی محافظه کارانه داشته باشند و البته در این دهه اخیر این رویکرد به کنار گذاشته شده و عملا روند توسعه شهر بدون برنامه برای ارزیابی ریسک پیگیری شده است.

وی ادامه داد: نمونه این موضوع را می‌توان در ساخت مجتمع‌های مسکن مهر در محدوده‌ای با ریسک بالای زلزله در رودبار مشاهده کرد. هم‌چنین ساخت آپارتمان‌ها در حاشیه رودبار در محدوده‌ای بسیار ناپایدار و با خطرهای گوناگون زمین شناختی، مثال مهمی از فراموشی زمین لرزه 1369 در همان پهنه زلزله زده سال 69 است.

زارع از  زمین لرزه رخ داده در منجیل و رودبار در خرداد 69 با بزرگی 7.3 ریشتر به عنوان یکی از بزرگترین زمین لرزه‌های قابل انتظار در منطقه البرز و تالش یاد کرد و توضیح داد: زلزله در نزدیکی پهنه شهری منجیل، رودبار و لوشان رخ داد و این سه شهر را تاحد زیادی ویران کرد، ضمن آن‌که در شهرهای رشت، لاهیجان، آستانه اشرفیه و گنجه خسارت‌های قابل ملاحظه‌ای مشاهده شد.

وی با اشاره به این‌که زلزله منجیل در نزدیکی مخزن سد سفید رود رخ داد، تصریح کرد: در هنگام زلزله، مخزن این سد پر از آب بود و بنابراین گسیخته شدن سد و رها شدن آن می‌توانست به فاجعه بزرگتری بینجامد که خوشبختانه به دلیل کیفیت بالای ساخت سد سفید رود، با وجود خسارت دیدن در هنگام زلزله، اتفاقی بدتر رخ نداد. توجه به این موضوعات ذکر شده نشان می‌دهد که در ارزیابی خسارت‌ها باید به اندازه بزرگی و محل رخداد واقعه توجه شود.

زارع تصریح کرد: از آنجا که زلزله در 31 خرداد 69 و در فاصله نزدیک بعد از سال‌های دفاع مقدس رخ داد، برای مدیریت بحران از ستاد پشتیبانی و بازسازی جنگ هشت ساله به عنوان پشتیبان عملیات جستجو و امداد و در نهایت بازسازی مناطق زلزله زده استفاده شد. در زمان زلزله، ساختار ستادهای حوادث غیر مترقبه (زیر نظر وزارت کشور) وجود نداشت و عملا این ستاد با درسی که از این زلزله گرفته شد، به وجود آمد و شکل گرفت.

وی اضافه کرد: آیین‌نامه استاندارد زلزله ایران (آیین نامه 2800) قبل از زلزله نیز وجود داشت اما بعد از وقوع زلزله نسبت به جدی گرفتن این آیین‌نامه تاکید شد، همان‌گونه که به موضوع مقاوم سازی و بهسازی لرزه‌ای بافت‌های فرسوده و زیرساخت‌های مهم کشور بعد از زلزله سال 82 بم تاکید بیشتری شد.

استاد پژوهشگاه زلزله‌شناسی عنوان کرد: ایران در زلزله بم سال 82 به مراتب آماده‌تر از زلزله 69 منجیل بود. زلزله بم عملا فقط یک پهنه شهری را تخریب کرد و زلزله در یک دشت اتفاق افتاد ولی زلزله منجیل در یک پهنه کوهستانی صعب العبور و با وقوع زمین لرزه‌های متعدد همراه بود. این دو منطقه کاملا متفاوت از نظر زمین شناختی بودند. با گذشت 26 سال از زلزله منجیل و رودبار در سال 69، هنوز زلزله‌ای با ابعاد و گستردگی زلزله منجیل رخ نداده است تا بدانیم که درس‌های آموخته شده از زلزله کافی بوده است یا خیر.

وی، ژاپن را نماد بسیار خوب از کشورهای توسعه یافته در توسعه زیرساخت سازگار با شرایط سخت این کشور دانست و اظهار کرد: ژاپنی‌ها، زیرساخت‌هایی با ایمنی بالا ایجاد کرده‌اند و نیز از دید جنبه‌های اجتماعی و روانی، هنگام زلزله به دلیل رفتار درست یکی از بالاترین سرمایه‌های اجتماعی را در دنیا دارند. این موضوع نشان می‌دهد که تلاش 90 ساله ژاپنی‌ها در مساله زلزله و به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم در جهت حفظ ایمنی به ثمر نشسته است و موجب شده تا آسیب پذیری انسانی در شرایطی مانند زلزله بسیار کاهش یابد.

وی با تشریح عامل وقوع بزرگترین زلزله‌ها در دنیا توضیح داد: معمولا فرورانش در دو سوی شرقی و غربی اقیانوس آرام در نواری پیرامون این ورقه اقیانوسی رخ می‌دهد که زمین شناسان به آن حلقه آتش می‌گویند. این نوار با طول حدود 40 هزار کیلومتر فعال‌ترین ناحیه از نظر ژئو دینامیکی برای وقوع زلزله‌ها و آتشفشان‌ها بر روی کره زمین است. در محل این نوار، مرزهای پوسته اقیانوسی اقیانوس آرام به زیر ورقه‌هایی از جنس پوسته قاره‌ای موجود پیرامون این ناحیه اقیانوسی با سرعت حدود 7 تا 11 سانتیمتر در سال فرورانش می‌کند. این نوار اقیانوسی، محل وقوع رشته کوهای آتش فشانی و زلزله‌های متعدد است به طوری که حدود 90 درصد زلزله‌های جهان و 80 درصد زلزله‌های بزرگ با بزرگی بیش از 8 ریشتر در این نوار دور اقیانوسی رخ می‌دهد.

وی ادامه داد: زلزله‌های کلان راندگی (mega thrust)  معمولا در نواحی فرورانش و در حاشیه اقیانوس‌ها رخ می‌دهند و ابعاد صفحه گسیختگی در یک رخداد زمین لرزه اصلی در حدود 200 در 500 کیلومتر و میزان لغزش حداکثر برروی صفحه گسل، 20 تا 35 متر در یک زلزله و میزان متوسط تغییر مکان سالانه حدود 2 تا 12 سانتی متر در سال است، بنابراین انتظار زمین لرزه‌های بزرگ با بزرگی 8 ریشتر و بیشتر دومین نواحی دور از انتظار نیست. در زلزله‌هایی که در درون صفحه قاره‌ای رخ می‌دهد همچون زلزله‌هایی که در ایران، ترکیه و افعانستان رخ می‌دهد، ابعاد صفحه گسیختگی کوچکتر است. به عنوان مثال در زمین لرزه 1990 منجیل که با بزرگی 7.3 ریشتر رخ داد، حداکثر میزان لغزش در لرزه اصلی حدود 0.5 متر و میزان تغییر مکان لغزش متوسط سالانه در ناحیه البرز و تالش حدود سه میلی متر در سال است، بنابراین زمین لرزه‌ای با بزرگی بیش از 8 ریشتر اساسا در چنین نواحی بسیار به ندرت رخ می‌دهد.

وی از کشور شیلی به عنوان دیگر کشور موفق در کنترل خسارات جانی و مالی زلزله، یاد و خاطرنشان کرد: کشور شیلی از کشورهای نسبتا پیشرفته در زمینه مطالعات زلزله شناسی و مهندسی زلزله و مدیریت بحران است و آیین‌نامه‌های ساختمانی زلزله در این کشور به طور منظم به روز می‌شود. هم‌چنین این کشور از نظر توسعه کارآمدی و مهار فساد اداری موفق‌ترین در آمریکای جنوبی طی دهه گذشته بوده است. همه این عوامل باعث شده است که در زلزله 27 فوریه 2010 در ساحل “بیو بیو” در شیلی با بزرگی8.8 ریشتر بیشتر خسارت مالی بر این کشور وارد شود تا خسارت جانی. در این زلزله حدود 570 نفر کشته شدند و حدود 30 میلیارد دلار خسارت بر این کشور وارد شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا