قیام مردم قزوین به روایت تاریخ
هرچند بزرگی و عظمت این قیام مردم قزوین در روز هفت دی آن طور که باید و شاید برای عموم مردم تبیین نشده و مانند قیام ۱۵ خرداد و ۱۷ شهریور در تقویم رسمی کشور جایگاهی ندارد، اما مانند نقطه عطفی بر تارک تاریخ انقلاب اسلامی میدرخشد.
پایگاه خبری صبح قزوین نوشت: «روز هفت دی برای ما قزوینیها یادآور حماسه و جانفشانی مردمی است که تاب رفتارهای وحشیانه رژیم پهلوی را نداشته و علیه این نظام ستمشاهی به پاخاستند.
هرچند بزرگی و عظمت این قیام مردم قزوین در روز هفت دی آن طور که باید و شاید برای عموم مردم تبیین نشده و مانند قیام 15 خرداد و 17 شهریور در تقویم رسمی کشور جایگاهی ندارد، اما مانند نقطه عطفی بر تارک تاریخ انقلاب اسلامی میدرخشد.
قزوین از جمله شهرهایی بود که به دلیل وجود شخصیتهای برجسته چون سیدعباس ابوترابی، آیتالله باریکبین، حاج جعفر چایچی، آیتالله صامت و … ارتباط تنگاتنگی با حضرت امام (ره) داشت و به دلیل این ارتباط تنگاتنگ، مردم قزوین در جریان انقلاب و اعتراضات قرار میگرفتند که اوج این اعتراضات و راهپیماییها در روز ۷ دی ماه سال ۱۳۵۷ در این شهر به وقوع پیوست.
ششم دی زمینهساز حماسه هفت دی در قزوین بود
نقطه آغاز قیام خونین 7 دی مردم قزوین از تجمع مردم در روز ششم دی ماه آغاز شد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی در اینباره میگوید: «مردم قزوین پس از تجمع در مسجدالنبی (ص)، با تظاهرات و دادن شعار به خیابان آمدند، منزل صاحب یک مشروبفروشی در خیابان بلاغی و سینما مهتاب نیز مورد حمله واقع شد.
همچنین در درگیری که بین مأمورین هنگ ژاندارمری قزوین «واقع در خیابان طالقانی، مقابل اداره دارایی» و چهار پسرعمو، به نامهای محمدحسین، احمد، ابوالفضل و مصطفی محمودیان واقع شد، بر اثر اصابت گلوله و تیراندازی، سه نفر در دم به شهادت رسیدند و پیكر مصطفی محمودیان كه شدیداً مجروح شده بود، به بیمارستان تهران منتقل شدند.»
در این روز ساواك قزوین نیز گزارش داد:« بعدازظهر امروز پس از ختم مجلس عزاداری در مسجد شاه قزوین، عدهای در حدود چهار هزار نفر از مسجد خارج و با دادن شعارهایی در مسیر خود به یك مغازه مشروبفروشی و دو سینما حمله كردند و قصد حمله به ژاندارمری را نیز داشتند كه با تیراندازی نگهبان ژاندارمری سه نفر كشته و یك نفر مجروح گردیده است. اجساد كشتهشدهها به فرمانداری نظامی حمل و با مذاكرات روحانیون اجساد تحویل و در امامزاده حسین دفن شدند و هنگام تشییع جنازه نیز تظاهرات گستردهای صورت گرفت.
پس از انتقال جنازهها به بیمارستان كوروش كبیر مخالفان مخصوصاً روحانیون قزوین و چند نفر از پزشكان سابقهدار به بیمارستان كورش كبیر رفته و به دنبال آنان جمعیت زیادی به بیمارستان هجوم آوردند؛ چون بیم اغتشاش میرفت، جنازهها از آنجا به پادگان محل و متعاقب آن روحانیون و جمعیت مردمی از این عمل ناراحت شده و متفرق شدند.»
۶ دی از زبان ساواک
در این روز نعمتالله معتمدی، فرماندار نظامی قزوین خطاب به ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران درباره قزوین مینویسد: «اخلالگران چپ و افراطیون سیاه و سایر شبكههای زیرزمینی همه مشكلات را به دولت شاهنشاهی به خصوص كد 66«شاه» نسبت میدهند و مكرر درجهداران لشگر 16 را تهدید مینمایند و سكوت فرمانداری نظامی، موجب موفقیت نسبی آنان شده است؛ لذا جهت خنثیسازی این تلاشها اطلاعیه شماره 13 این فرمانداری منتشر گردیده است».
روزنامه اطلاعات درباره این روز نوشت: ششم دی ماه، هزاران نفر در خیابانهای قزوین به تظاهرات پرداختند…. حسین محمودیان 21 ساله كه از چند ماه پیش همكاری خود را با روزنامه اطلاعات آغاز كرده بود، در این روز در حالی كه همراه دو پسر عمویش دوربین عكاسی خود را در دست گرفته بود و قصد داشت از جریان وقایع و تظاهرات آن روز قزوین برای روزنامه اطلاعات عكس بگیرد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
حضور چهارهزارنفری مردم قزوین در تظاهرات 7 دی
اما در روز هفت دی سال 1357، مردم در اعتراض به رژیم شاهنشاهی و تشییع پیکر شهدایی که روز قبل به شهادت رسیده بودند، به خیابانها آمدند، مردم از هر کوی و برزنی برای خاکسپاری شهدای ششم دی به سمت امامزاده حسین(ع) رهسپار شدند.
خیابان طالقانی، خیابان شاه «امام خمینی»، سبزه میدان و خیابان سپه مملو از جمعیت بود، یکی از سرگروهبان رژیم شاهنشاهی با مشاهده تظاهرات مردم به ویژه چند نفر از کودکان در خیابان پادگان به شدت عصبانی شد به همین دلیل با جیب ارتش به آنها حملهور شد و آنان را به شهادت رساند، در این روز تلفات شهر قزوین از زبان ساواک 6 شهید و67 مجروح ذکر شده است.
در اسناد انقلاب اسلامی داریم: «حدود چهل هزار نفر در معیت روحانیون شهر برای به خاک سپردن شهدای دیروز به طرف غسالخانه مقبره شاهزاده حسین حرکت مینمایند، در اینجا نیز مامورین خونخوار رژیم بار دیگر نقاب از چهره خویش برمیگیرند و بدون اخطار قبلی از پشت به وسیله مسلسل و زرهپوش مردم را به رگبار میبندند و حتی آنها را تا کوچههای فرعی تعقیب میکنند و به آتش میگیرند و تا نیمههای شب به تیراندازی ادامه میدهند.
در همین روز یک کامیون ارتشی عمداً به صف مردمی که برای تهیه نفت اجتماع کرده بودند حمله میکند و به طور مارپیچ طوری حرکت میکند که تعدادی زن و مرد و کودک را زیر میگیرد و میکشد.
در اثر این خشونت و سبعیت و تیراندازیهای بعدی35 زن باردار سقط جنین میکنند که 16 طفل سقط شده آنها روز جمعه در محل غسالخانه مشاهده میشود».
روزنامه اطلاعات حمله خودرو نظامیبه صف خریداران نفت را در شعبه خیابان پادگان یاد کرده است. «بر اساس شاهدان ماجرا در این حادثه بین 13 تا 16 نفر کشته شدند، ضمن این که سه نفر از مجروحین نیز در بیمارستان شاه اسماعیل درگذشتند.» همین منبع تعداد شهدای قزوین را در تیراندازی فرماندار نظامی به سوی تشییع کنندگان هفت نفر از قول فرماندار نظامی، و بیش از 20 نفر از قول شاهدان عینی نوشته است.
پیام امام(ره) مرحمی بر دلهای داغدار
به دنبال کشتار خونین مردم قزوین و همچنین مشهد و کرمانشاه و حتی شخص امام خمینی(ره) اطلاعیهای را صادر کردند و در آن روحیه مقاومت و از خودگذشتگی مبارزان انقلابی را تحسین کردند.
رهبر کبیر انقلاب در این پیام فرمود: «درود بر ملت مظلوم ایران، رحمت خدای متعال بر مردم شجاع و آگاه که برای احقاق حق خود قیام نموده و تا پای جان و مال ایستاده، سلام بر اهالی محترم مشهد مقدس و قزوین و کرمانشاه و سراسر ایران که در این روزها با مصیبتهای گوناگون و وحشیگریهای دژخیمان شاه و دولت یاغی نظامی و حکومت سفاک روبهرو شده و با دادن هزاران کشته و زخمی دلاورانه مقاومت کرده و میکنند!»
این پیام امام هرچند کوتاه بود اما مرحم بزرگی بر دل مردم داغدار قزوین بود.
کوتاهی در نگارش و تبیین حقایق هفت دی قزوین
محمدمهدی الهوردی در گفتگو با خبرنگار سیاسی صبح قزوین در رابطه با حوادث دیماه قزوین در سال 1357 گفت: در آن سالها تنها منبع سوخت وسایل گرمایشی نفت بود که در آن زمان به شدن دچار کمبود بود و ما برای دریافت آن باید ساعتها در صف طولانی میایستادیم.
وی افزود: یادم میآید آن روز مادرم برای تهیه نفت به خیابان ملکآباد رفته بود، تاخیری چند ساعته داشت، همه ما نگران ایشان بودیم و مدام به هم میگفتیم دیگه الان باید نوبش رسیده باشد، چرا پس نیامده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بعد از ساعتها مادرم با حالتی پریشان به خانه برگشت در حالی که اشک میریخت، فریاد میزد همه را کشتند، بچهها کشتند، آن روز حال و هوای همه ما تغییر کرد.
او ادامه داد: بعد از این حادثه دیگر مردم قزوین آرام ننشسته و هرروز از مسجدالنبی تظاهرات خود را علیه رژیم شاه به راه میانداختند.
الهوردیها یادآور شد: با وجود اینکه این کشتار وحشیانه در دل مردم رعب وحشت ایجاد کرده بود، اما چون مردم ایمان و اطمینان داشتند تظاهراتشان به ثمر خواهد نشست از پای ننشستند و برای هدف خود که سرنگونی باطل جنگیدند.
او با بیان اینکه من آن دوران 12 سال داشتم، اظهار کرد: بنده در سال 1357 دانشآموز مدرسه محمدشاه در خیابان پیغمبریه بودم، این مدرسه خیاط بزرگی داشت، ما هر روز در حیاط مدرسه تجمع کرده و با وجود مخالفت کادر مدیریتی شعار میدادیم و وقتی مدرسه تعطیل میشد این تجمع راهی سبزه میدان میشد و به تظاهرات مردمی میپیوست.
این استاد حوزه علمیه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بارها هنگامی دانشآموزان در سبزه ميدان قزوين شروع به دادن شعار درود بر خمينی میكردند ماموران انتظامی به آنان حملهورشده و با ماشین جیب بچهها را دنبال میکردند.
او ادامه داد: در این درگیریها گاهی موفق میشدند و دانشآموزانی را دستگیر میکردند و گاهی هم آنان در کوچه و خیابانهای اطراف پنهان شده و از دست ماموران رژیم شاه میگریختند.
الهوردیها با اشاره به لزوم بازگویی این حوادث به نسل جدید، بیان کرد: متاسفانه کوتاهی در نگارش و به تحریر آوردن خاطرات و بیان حقایقی که در دوران قبل انقلاب شاهد آن بودیم، باعث شده نسل جوان ما شناخت کافی از انقلاب و اهداف عالیه آن نداشته باشد.
او ادامه داد: شاید همین کوتاهی سبب شده که قیام هفتدی آنگونه که باید حتی در بین خود مردم قزوین هم شناخته شده نباشد.
الهوردیها در پایان گفت: تلاشهایی که برای تبیین حقایق و بیان مطالب صورت میگیرد بسیار مغتنم است، امیداست پیش از آنکه تجربه و خاطرات یادگارهای انقلاب به زیر خاک برود، فکری به حال نگارش و استخراج آنان برای نسل جدید کرد.»
انتهای پیام