خرید تور تابستان

چرا بايد آمريكا دستش را به‌سوي ايران دراز كند؟

آغاز به كار رييس‌جمهور جديد ايران، حسن روحاني فرصتي از دست رفته براي روابط آمريكا و ايران است.

به گزارش انصاف نیوز به نقل از شفقنا، الجزيره در مقاله اي به قلم تارا مالر كه محقق موسسه نيوآمريكن و تحليلگر سابق نظامي سازمان اطلاعاتي سي.آي.اي است و دكتراي علوم سياسي خود را از دانشگاه ام.آي.تي اخذ كرده است به تحليل تاثير عملكرد روحاني بر روابط ايران و آمريكا پرداخته که در پی می آید:

حسن روحاني، رييس‌جمهور جديد ايران از آمريكا به عنوان “كلانتر” دنيا نام برده و معتقد است تنها از طريق مذاكرات مستقيم ممكن است راهكاري براي مناقشه هسته‌اي يافته شود

(توضیح انصاف نیوز: حسن روحانی در دوره ی تبلیغات انتخاباتی، آمریکا را کدخدای کشورهای غربی خوانده بود)

با تولد پرنس جورج در لندن و مرگ تدريجي كمپين آنتوني وينر در نيويورك دعوت جهاني براي مراسم تحليف رييس‌جمهوري اسلامي ايران به عنوان يكي از رده بالاترين رويدادهاي تهران در سال كمتر مورد توجه قرار گرفت، همانطور كه لغو برخي دعوت‌ها تنها چندروز پس از دعوت اوليه نيز مورد بي‌توجهي واقع شد. در لحظات آشفتگي قبل از مراسم تحليف، عباس عراقچي، سخنگوي وزارت امور خارجه ايران رهبران جهاني را به مراسم تحليف رييس‌جمهور جديد در تاريخ 4 آگوست دعوت كرد، اما تنها چند روز بعد وزارت امور خارجه ايران اعلام كرد كه در انتظار پاسخي از سوي آمريكا و اسراييل نيستند چون مقامات اين كشورها دعوت نشده اند.

پاول هيرشسون، وزير امور خارجه اسراييل به جامعه جهاني اين پيغام را داد كه از اين موضوع ناراحت نيستند: ما اين موضوع را شخصي نمي‌كنيم”.  واكنشي سبك كه از آن‌چه مي‌توانست يك فرصت ديپلماتيك منحصربفرد باشد چشم‌پوشي مي‌كند. اين درحالي است كه به نظر مي‌رسد بريتانيايي‌ها از اين‌كه در ليست دعوت به مراسم تحليف هستند راضي به نظر مي‌رسند، هرچند كه روابط سياسي شكننده‌اي با تهران داشته باشند و سفارت اين كشور در پايتخت ايران نيز تعطيل باشد.
داگلاس الكساندر وزير امورخارجه در سايه حزب كار از تصميم بريتانيا براي حضور نيافتن در مراسم تحليف در شرايطي كه به اين مراسم دعوت شده بودند انتقاد كرد. او به اين موضوع اشاره كرد كه رد اين دعوت نشاندهنده قضاوت اشتباه و از دست دادن يك فرصت است و اين‌كه بازكردن در به روي ديپلماسي مي‌تواند نقش واقعي و دقيقي را ايفا كند.

روحاني با چالش‌هاي اساسي مواجه است
حتي اگر ايالات متحده به مراسم تحليف دعوت شده بود، بعيد به نظر مي‌رسد كه پاسخ اين دعوت را با فرستادن هياتي بلندمرتبه براي شركت در اين مراسم مي‌داد. اگر ايران و آمريكا واقعا مي‌خواهند درزمينه مسايل جديد سياست خارجي در منطقه مانند عراق، افغانساتان و سوريه با همكاري يكديگر پيش‌رفتي داشته باشند و اختلاف‌ها را درزمينه مذاكرات هسته‌‌اي برطرف كنند بايد اين شكل از مقاومت ديپلماتيك را پشت سر بگذارند.

نبود كانال‌هاي رسمي ديپلماتيك بين آمريكا و ايران دركنار نداشتن يك سفارتخانه در تهران به معني اين است كه امريكا نه تنها مانع از توانايي‌هاي ديپلماتيك خود براي كار با ايراني‌ها مي‌شود، بلكه پتانسيل خود را براي فشارآوردن به نظام ايران، نظارت بر فعاليت‌هاي علني و ارزيابي تمايلات ايراني‌ها را محدود مي‌كند و به طور مستقيم شاهد اثرات تحريم است.
من در تحقيقم بيش از 100 مورد را كه آمريكا كشورهاي ديگر را مورد تحريم قرار داده بود بررسي كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مشاركت سياسي تحريم‌ها را اثرگذارتر مي‌كند درحاليكه عدم مشاركت اثر معكوسي دارد. به طور مثال وقتي آمريكا سفارت خود را در يك كشور هدف تعطيل مي‌كند، احتمال اين‌كه تحريم‌ها شكست بخورد از 42 درصد به 73 درصد افزايش مي‌يابد. اين درحالي است كه با كنترل‌كردن متغيرهاي ديگر، تنها افزايش هزينه‌هاي اقتصادي روي دولت هدف، به اهداف مورد نظر دست پيدا نمي‌كند. حضور سياسي توانايي آمريكا را براي اطلاع رساني از تقاضاهايش هدف‌قرار دادن گروه‌هاي صحيح و ارزيابي اثر تحريم و سياست‌گذاري در طول زمان تقويت مي‌كند. ديپلماسي همچنين پنجره‌اي رو به فرايند تصميم‌گيري نظام، انگيزه‌ها و كنترل آسيب‌پذيري‌ها  مي‌گشايد. افزايش ارتباطات ديپلماتيك همچنين كمك مي‌كند تا طبيعت تقاضاهاي كشور تحريم‌شده و راه حل ابهامات و سوتفاهم‌هاي موجود شناسايي شود.

در تحقيقي كه در سال 2011 انجام شد كه 900 مورد دوره‌هاي تحريم را بيش از سه دهه مورد بررسي قرار داده است، نتايج نشان داد كه داشتن هدف‌ها و درخواست‌هاي مشخص از نرخ موفقيت 53 درصدي برخوردار است، درحالي كه تنها 18 درصد از هدف هاي مبهم به نتيجه رسيده‌اند. اين يافته‌ها نشان مي‌دهد تلاش هاي موازي و قوي ديپلماتيك اين توانايي را دارند كه اقدامات تنبيهي را از طريق كمك به شفاف‌سازي اهداف و تقويت همكاري بين دو كشور تقويت كند.

متاسفانه وقتي فضاي شك و خصومت دوطرفه وجود دارد، رهبران درمقابل تلاش‌هاي ديپلماتيك مقاومت مي‌كنند. منتقدان حضور ديپلماتيك در كشورهايي مانند ايران و كره شمالي گاهي خواستار “قياس مونيخ” مي‌شوند كه اشاره اي است به قراردادي كه بين بريتانياي كبير، فرانسه و ايتاليا با آدولف هيتلر در سال 1938 منعقد شد و به آلمان اين اجازه را مي‌داد كه به چكسلواكي غربي بپيوندد و اين موضوع را دنبال مي‌كرد كه پيوستن به دشمنان معادل تسكين مشكل است مخصون اگر دشمن جناحي باشد كه از ابتدا خواستار مذاكره بوده باشد. با اين‌حال چنين قياسي به اشتباه مي‌رود چراكه ديپلماسي و تسكين مشكلات يك چيز مشترك نيستند. در حقيقت ديپلماسي مي‌تواند براي افزايش فشار به يك نظام سياسي و شفاف سازي درخواست‌ها با قدرت بيشتر نيز به كار بيايد.

رهبران سياسي همچنين ممكن است از اين نگران باشند كه اگر ابتكار عمل ديپلماتيك به خرج دهند تا براي مذاكره با بازيگران مختلف از دولت‌هاي مشخصي ابراز تمايل نشان دهند در برابر افكار عموميداخلي و بين‌المللي ضعيف به نظر برسند.  اين نگراني‌ها مي‌تواند بيشتر هم باشد وقتي آن‌ها به اين فكر مي‌كنند كه از يك جايگاه محكم و عمومي عدم حضور سياسي به سمت مشاركت فعال سياسي گام بردارند. به بيان ديگر، سران ايران و آمريكا ممكن است تصور كنند اگر موقعيت خود را تغيير دهند استراتژي‌هاي پيشينشان شكست‌خورده تلقي شود و همچنين ممكن است ان‌ها نگران از دست دادن اعتبارشان در ميان بخشي از جامعه داخلي خود باشند.

درحالي كه مراسم تحليف ممكن است نشان‌دهنده يك فرصت از دست رفته باشد، آمريكا كماكان مي‌تواند با ابتكار عمل سياسي به سبك خودش چه به صورت واقعي و چه سمبليك زمان را به نفع خود استفاده كند. همين هفته پيش، در اقدامي كه مي‌توان از آن به عنوان حسن نيت برداشت كرد، وزارت خزانه داري آمريكا محدوديت‌ها بر روي برخي كمك‌هاي انسن‌دوستانه و تامين داروهاي ورودي به ايران را برداشت. در بخشي ديگر از سياست‌هاي اخير آمريكا در مواجهه با ايران در “بررسي كتاب‌هاي نيويورك” به قلم ويليام لور، تاماس پيكرينگ و جيم والش، نويسندگان پيشنهاد مي‌كنند آمريكا سياست و ديپلماسي دعوت خود را آغاز كند و آمريكا را تشويق مي‌كنند كه اشتياق خود را براي ديداري در چند ماه آينده ميان اوباما و روحاني نشان دهد و اين‌كه رييس‌جمهور آمريكا نامه‌اي خصوصي براي تبريك به رييس‌جمهور جديد ايران پس از مراسم تحليف ارسال كند.

اين نويسنده در جمع‌بندي مقاله خود آورده است: ميان ايران و آمريكا اختلافات جدي و واقعي وجود دارد كه بايد براي حل آن در چارچوب مذاكرات هسته‌اي كار شود. با اين حال تحليف رييس‌جمهور جديد ايران پنجره‌اي به روي فرصت جديد براي هر دو كشور مي‌گشايد تا قدم‌هاي سمبليك ديپلماتيك در مسير صحيح بردارند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا