خرید تور تابستان

حمله گازانبری به وزرای روحانی

به گزارش انصاف نیوز، رضا رئیسی، گزارش نویس روزنامه ی آرمان در شماره ی سه شنبه نوشت: راست و چپ؛ اصولگرا و اصلاح طلب؛ اعتدال گرا و افراطی هر آن‌کس که لب به سخن می‌گشاید و پیرامون هر موضوعی که سخن گفته می‌شود؛ یک کلید واژه لب لباب تمامی سخنوری‌هاست « مردم». مردم مردی را برگزیدند که از بازگشت اخلاق به سیاست و تعامل با جهان و تعادل در امور سخن می‌گفت و اعلام می‌داشت که برای تغییر روندهای موجود به میدان آمده و می‌خواهد از انشقاق‌ها بکاهد و منادی آشتی میان همه سطوح باشد. حسن روحانی با همین منش و روش اعلامی برگ اعتماد ملت را دریافت داشت و یازدهمین رئیس جمهور ایران شد. او پس از انتخاب نیز به تلویح و به تصریح اعلام داشت که خود را موظف به حرکت در مسیر خواست اکثریت ملت می‌داند. در مراسم تنفیذ و تحلیف نیز از سخنان وی غیر از این معانی قابل استنتاج نبود، نوبت به معرفی کابینه رسید و روحانی نشان داد که به شعار مورد علاقه خود یعنی « دولت فراجناحی» باور وثیق دارد و در انتخاب اضلاع و اجزای کابینه نیز سعی کرده که تمامی طیف‌ها و جناح‌ها حضوری متوازن داشته باشند. اما به رغم تمامی این نکات یکبار دیگر آنان که نگاه قیم‌مابانه به مردم داشته و خود را نماینده تام الاختیار ملت می‌دانند باز زبان به گلایه و انتقاد باز کرده‌اند و هجمه گسترده‌‌ای را علیه کابینه معرفی شده براه انداخته‌اند. نکته آنکه با سابقه ترین و کارآمدترین چهره‌های معرفی شده به کابینه آماج حملات بی‌پایه و اساسی شده‌اند که معلوم نیست طرح چنین ایراداتی آن‌هم در فضای فعلی چه موضوعیت و خاصیتی دارد الا اینکه این افراد همخوان و همفکر با منتقدان دولت نیستند و به همین واسطه باید آماج بداخلاقی‌های سیاسی آنان شوند.

نرمش روحانی و یک کلامی تندروها

حسن روحانی در داخل و خارج به عنوان سیاستمداری پراگماتیک شناخته می‌شود؛ مردی که به زوایای پیدا و پنهان سیاست ورزی اشراف داشته و به جای آنکه انرژی و پتانسیل خود را مصروف منازعات بی‌حاصل کند سعی می‌کند همواره راهی بدلی و جایگزین برای برون رفت از مشکلات و رسیدن به افق مطلوب برای خود دست‌و‌پا کند. این خصلت تمامی فرماندهان استراتژیک‌نگرست که می‌دانند برای پیروزی به گاهش باید عقب‌نشینی کرد و به وقتش مقتدرانه به پیش رفت. او در چینش اعضای کابینه همین رویکرد را مد نظر قرار داده و برای آنکه درگیر جدل‌های فرصت سوزانه و مغایر با منافع ملی نشود و بتواند در حوزه‌های راهبردی و پرمعضلی چون سیاست خارجی و اقتصاد بیشترین ارزش افزوده را رقم بزند و مهره‌های همخوان‌تر با خود را در کابینه داشته باشد؛ چند پست را به افرادی سپرده که در جناح سیاسی مقابل قرار داشتند و عقبه و سابقه آنان نشان می‌دهد که حتی در انتخابات نیز حامی کاندیدای دیگر بودند اما او این حسن نیت را به خرج داده تا پایانی باشد بر عیب‌جویی‌ها و بهانه‌گیری‌ها. این‌همه در حالی است که وی در این راه از بسیاری از نیروهای نزدیک به خود نیز عبور کرده و مصالح ملی را مقدم بر همه چیز دانسته است؛ هر چند که بخوبی نیز واقف بود که این اقدام در میان توده‌های حامی با واکنش منفی روبرو خواهد شد اما او شجاعانه تصمیم خود را به منصه ظهور رساند و نرمش قابل ملاحظه‌‌ای از خود نشان داد، ولی با تمامی این اوصاف به محض معرفی اعضای کابینه منتقدین همیشه تندرو نه تنها این نکات را ملحوظ نکردند که با شدت و حدت دوچندان هجمه و حمله گسترده‌‌ای را معطوف به همان وزرایی کردند که سوابق و تجربیات آنان نشان می‌دهند کارآمدترین و نخبه ترین افراد برای پست‌های معرفی شده هستند.

مقیاس و معیار ایراد گیری چیست؟

سر مقاله نویس روزنامه صبح تهران که شهره به حملات لفظی و کلامی است؛ بی هیچ ملاحظه و تعارفی می‌نویسد: برخی وزرای معرفی شده کمترین صلاحیت و شایستگی برای در کابینه ندارند و در مقاله‌‌ای بلند بالا انواع اتهام‌ها را برای برخی وزرا ردیف می‌کند. همزمان از صبح فردای معرفی اعضای کابینه بدون هیچ وقفه و مجالی چند تن از وزرای معرفی شده آماج ایرادات و انتقادات خبرگزاری‌ها و سایت‌های ظاهرا اصولگرا قرار می‌گیرند، مدیرانی که کمتر فردی در تخصص، تجربه و شایستگی‌هایشان تردید دارد و آنان برای مخالف خوانی‌های خود ارجاعاتی می‌دهند که معلوم نیست چه ارتباط ملموسی با پست وزارت و حوزه عملکردی این افراد دارد. شیخ الشیوخ وزرای معرفی شده اولین فردی است که در تیرس هجمه‌ها قرار دارد. بیژن نامدار زنگنه با 22 سال سابقه وزارت، 15 سال عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و برخورداری از ده‌ها سمت و عنوان دیگر این روزها با بیشترین حمله‌ها از سوی منتقدین تندرو روبروست. فردی که با این سوابق گرانسنگ نمی‌تواند ناتوان یا بی‌تجربه باشد اما چون همخوان با تفکرات طیفی و جناحی برخی نیست باید مورد تخطئه و هجمه قرار گیرد. عباس آخوندی وزیر معرفی شده برای وزارت راه و مسکن نیز دیگر فردی است که گزارش‌های سلسله وار علیه وی به چاپ می‌رسد در حالی که وی نیز برخوردار از سوابق وزارت و مدیریت درسطوح مختلف است چون از نزدیکان به شیخ نور و آیت‌ا… هاشمی به شمار می‌آید آن رسانه‌ها بر خود وظیفه می‌دانند که با آسمان و ریسمان‌بافی، حضور وی در ستاد یکی از کاندیداهای سال 88 را بهانه کرده و او را شایسته برای حضور در کابینه ندانند. در وهله بعدی محمدعلی نجفی که سابقه حضور در پست وزیر آموزش و پرورش در سه دولت مختلف را در کارنامه خود دارد؛ مورد انتقادات تند قرار گرفته است چون وی نیز متعلق به طیف اصلاح‌طلب است. جالب آنکه هیچ کدام از وزرای معرفی شده که عقبه‌‌ای نزدیک به اصلاح‌طلبان دارند از گزند انتقادات به‌دور نبوده‌اند؛ یکی به‌دلیل کسب درآمد هنگفت بواسطه حضور در مشاغل خصوصی؛ آن دیگری برای اینکه مهندس است و تحصیلاتش با وزارت کشاورزی همخوانی ندارد (بدون توجه به وزارت چند ساله وی در همین پست) و دیگری بخاطر اینکه معاون وزیر علوم دولت اصلاحات بوده مورد شماتت این رسانه‌ها و برخی نمایندگان قرار می‌گیرند. این در حالیست که تمامی ایرادات فوق هیچ محمل حقوقی و قانونی نداشته و هیچ کدام از این افراد از وزیر نفت تا وزیر مسکن پیشنهادی در محکمه صالحه‌‌ای مجرم شناخته نشده‌اند و معلوم نیست این ایرادات با چه انگیزه‌‌ای جامه عمل می‌پوشد؟! نکته جالب دراین میانه آن‌ست که اگر قرار به مداقه در سوابق این افراد و بررسی پرونده‌های آنان بدون اغرض و اهدف طیفی و جناحی و با لحاظ منافع ملی باشد؛ باید مولفه‌هایی چون تخصص؛ تجربه و کارایی مد نظر قرار بگیرد که ایرادات مطرح شده هیچ کدام در این چارچوب‌ها نمی‌گنجد. ضمن آنکه برخی گزینه‌های نزدیک به مجلس سوابق قابل ذکری در تناسب با پست‌های معرفی شده ندارند و معلوم نیست چرا هیچ انتقادی از سوی این طیف‌ها پیرامون آنان جامه عمل نمی‌پوشد؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا