مشارکت حداقلی از ایده تا عمل | ابوالفضل نجیب
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی با عنوان «مشارکت حداقلی از ایده تا عمل» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
تلاقی انتخابات 11 اسفندماه پیش رو با هفته های ابتدایی سقوط رژیم پادشاهی و روی کار آمدن نظام مبتنی بر رای مردم برای نسل من بسیار معنی دار و تداعی کننده فاصله تمثیلی ماه من تا ماه گردون است. اگر چه تا رسیدن سالگرد رفراندوم جمهوری اسلامی که در 12 فروردین 58 برگزار شد، اندک اختلافی در میان باشد. این تلاقی برای نسل من بیشتر از حیث شور و شعف توده های مردم و اشتیاق آن ها برای مشارکت در سرنوشت خود حائز اهمیت است. شور و شعف و انگیزه و اشتیاقی که باعث می شد هر فرد واجد رای دادن تا چندین مرتبه به اشکال مختلف به جمهوری اسلامی آری بگوید.
شکاف حاصل از واجدین رای دادن و آرای حاصله و اخذ شده از صندوق ها هر چند سال های بعد و تا امروز دستمایه مخالفین برای زیر سوال بردن مشروعیت رفراندوم قرار گرفته، اما سوای هر انقلت در خصوص ادعاهای اینچنینی، اما آنچه تردید ناپذیر بود و هنوز هم نیست، مشروعیت گرفتن جمهوری اسلامی از مردمی بود که با هر میزان اختلاف بین واجدین و آرای اخذ شده از صندوق ها در چنان رفراندوم حیاتی به جمهوریت نظام سیاسی رای مثبت دادند.
همچنان که با همان شور و شعف در انتخابات ریاست جمهوری و اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کردند. بازخوانی و مقایسه کمیت و کیفیت برگزاری اولین انتخابات همین مجلس شورا با انتخابات چندین دوره اخیر بیش از هر چیز گویای تفاوت های تدریجی و در مقایسه با انتخابات پیش رو بر تفاوت های فاحش تاکید و دلالت دارد.
تفاوتهایی که اولین تبعات اجتناب ناپذیر آن انفعال و بی تفاوتی مردم در تعین سرنوشت خود و لاجرم ریزش محسوس و ناامیدکننده آنها طی این چند دهه بوده است. علاوه کنید کمیت و کیفیت در رقابت داوطلبین برای قرار گرفتن در صندلی وکالت برای مردم. ریزش رای دهندگان اگر چه میتواند از جانب حاکمیت با تغییر نسلها و به تعبیری فروکش کردن تب و تاب فضای انقلاب و عادی شدن فضای جامعه توجیه شود، اما فراموش نکنیم فضای جامعه ایران در تمامی این سال ها همچنان متاثر از تب و تابهای سیاسی و جناحی حتی بیشتر از گذشته ملتهب و اکتیو باقی ماند و همچنان ملتهب و به همان میزان انتخابات اولیه حساسیت نشان میدهد.
با این تفاوت که بر خلاف گذشته حضور و عدم حضور مردم در هر انتخاباتی به شکل معنی داری بر جهت گیری سیاسی و البته هوشمندی سیاسی آن ها تاکید می ورزد. این حساسیت ها به لحاظ کمی و کیفی برای برخی آنچنان حائز اهمیت بوده و هست که از سال ها پیش مشارکت حداکثری را به پاشنه آشیل تبدیل کرده و آشکارا مشارکت حداقلی را ترجیح می دهند. آنچه وضعیت امروز را رقم زده، بازتاب هراسی است که از جانب جریانات خاص از سال ها پیش و به مثابه یک استراتژی برای مقابله با انتخاب و اراده مردم اتخاذ شده است.
این وضعیت برای حقیر مجادله کلامی مربوط به سال های پایانی دهه شصت با سلیمی نمين و مرحوم حسن شایانفر در دفتر کیهان هوایی را تداعی می کند. همزمان با برکناری آیت الله منتظری از سمت جانشینی ولایت فقیه و چالش های متعاقب آن که باعث برخی ریزش ها در حاکمیت گردید. آن سال ها برای صفحه سینمایی کیهان هوایی نقد فیلم می نوشتم.
در آن جلسه سخن بر سر مشروعیت مردمی رژیم بود. ماحصل نظریات آقایان سلیمی و شایانفر در مواجهه با این پرسش فرضی حقیر که در صورت روی برگردان مردم، نظام مشروعیت خود را از کجا کسب خواهد کرد، چنین بود که این مشروعیت با حداقل حمایت مردم و تاکید ایشان بر حمایت پنج میلیون نفر کفایت خواهد کرد.
با احتساب جمعیت امروز یعنی چیزی معادل همین درصدی که امروز مورد نظر برخی آقایان است. این که دیدگاه امروز آقای سلیمی نمین همین مشروعیت میلیمتری باشد یا خیر کاری ندارم، اما ظاهرن از همان زمان و در خوش بینانه ترین حالت مشارکت حداقلی و حداکثری چندان محلی از اعراب و دغدغه ای برای مشارکت حداکثری نبوده و ارزیابی آن آنها از آینده بر چنین اوضاع و فرایندی بنا بوده است.
آنچه شاید وضعیت امروز را تامل برانگیز کرده، نگرانی و دلواپسی از شکاف فاحش و غیر قابل توجیه ریزش مشارکت از سوی مردم است. دلایل این دلواپسی را می شود در اظهارات ائمه جمعه و دیگر مسئولین دنبال کرد. اظهار نظرهایی با لحنی آمیخته از عواقب اخروی و دنیوی عدم مشارکت. بی توجه به دلایل و ریشه های واقعی بی مهری و بی اعتنایی مردم به مشارکت در سرنوشت خود.
انتهای پیام