یادداشت های علم | یادداشت سختی که محمدرضا شاه با واشنگتن فرستاد | شاه گفت به سفیر انگلیس بگو «تا موضوع ابوموسی و تنب حل نشود، به حل مسئله بحرین راضی نخواهم شد»
انتخاب نوشت: یادداشتهای اسدالله علم: روزنامههای لندن و آمریکا مقالات خوبی بر له ما و علیه شرکتهای نفتی نوشته اند حتی روزنامه محافظه کار دیلی تلگراف. تلگرافی از انصاری رسید که دولت آمریکا میخواهد اعتبارات دولتی ما را برای خرید اسلحه به اعتبارات خصوصی تبدیل کند. شاهنشاه ناراحت شدند. تلگرافات سختی به واشینگتن مخابره کردیم، با سفیر آمریکا هم با تلفن صحبت کردم که این چه وضعی است؟
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
۱۵ تا ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۸: در رکاب شاهنشاه به شیراز رفتم. مثل همیشه از دانشگاه پهلوی خیلی راضی بودند و به من اظهار مرحمت زیاد شد. در کنفرانس هم که از کارهای همه دانشگاههای مشهد، تبریز، اصفهان، گندی شاپور اهواز، تهران، ملی، آریامهر و پهلوی ارزیابی به عمل آمد، باز پهلوی اول بود. از دانشگاه تهران ناراضی شدند و بالأخره امر فرمودند، دربار مرتباً از دانشگاهها ارزیابی کند و مستقیماً گزارش به شاهنشاه تقدیم نماید.
روزنامههای لندن و آمریکا مقالات خوبی بر له ما و علیه شرکتهای نفتی نوشته اند حتی روزنامه محافظه کار دیلی تلگراف. تلگرافی از انصاری رسید که دولت آمریکا میخواهد اعتبارات دولتی ما را برای خرید اسلحه به اعتبارات خصوصی تبدیل کند. شاهنشاه ناراحت شدند. تلگرافات سختی به واشینگتن مخابره کردیم، با سفیر آمریکا هم با تلفن صحبت کردم که این چه وضعی است؟
از شیراز به اصفهان آمدیم. دو شب در اصفهان در هتل شاه عباس توقف شد. در اصفهان از سد شاه عباس و ساختمان کارخانه ذوب آهن بازدید به عمل آمد. حقیقتاً لذت بردم. کارخانه ذوب آهن قرار بود یک میلیون تنی باشد، ولی حالا تا پنج سال به پنج میلیون تن افزایش خواهد یافتو سد شاه عباس ۹۰ هزار هکتار یعنی به اندازه ولایت سیستان زمین تازه زراعتی زیر کشت میآورد، به اضافه این که ۶ متر مکعب آب به کارخانه ذوب آهن خواهد داد. نزدیک بیست سال قبل، شاه از محل سد کوهرنگ که مقداری آب کارون را به زاینده رود سرازیر میکند بازدید کردند، با طیاره کوچک یک موتوره که خودشان میراندند به اصفهان میآمدند در نزدیکی محل همین سد شاه عباس طیاره سقوط کرد و شاه، سالم، در دامنه کوه از هواپیما خارج شدند.
گر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
روز شنبه به تهران برگشتیم و بلافاصله عصری شاهنشاه از کارخانه جهان چیت متعلق به فاتح، در کرج بازدید کردند. خدا عمرش بدهد، خستگی نمیداند چیست و اگر کار عمرانی کسی کرده باشد به هر نحو شده مورد تقدیر قرار میگیرد. کارخانههای بزرگ ریسندگی و بافندگی است، دو هزار نفر کارگر دارد و کارهای دیگر از قبیل باغداری و چای کاری در شمال و … انجام میدهد…
شاه گفت نظامی های ما در خواب و خیال هستند / ناراحتی شاه از سفیر ایران در سازمان ملل
یادداشتهای اسدالله علم: ظهر سفیر آمریکا دیدنم آمد و شاهنشاه را رسماً دعوت می کرد که امسال در پاییز به آمریکا تشریف ببرند، در صورتی که ما که آمریکا بودیم گفته می شد [دعوت برای] سال آینده خواهد بود. سر نهار رفتم به شاهنشاه مطلب او را عرض کردم. قبول فرمودند که امسال تشریف ببرند. معلوم می شود [دولت] Administration جدید خود را خیلی محتاج شاهنشاه می بیند. فرمودند مطالعه کن تاریخ در چه حدودی باشد خوب است.سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۸: ظهر سفیر آمریکا دیدنم آمد و شاهنشاه را رسماً دعوت می کرد که امسال در پاییز به آمریکا تشریف ببرند، در صورتی که ما که آمریکا بودیم گفته می شد [دعوت برای] سال آینده خواهد بود. سر نهار رفتم به شاهنشاه مطلب او را عرض کردم. قبول فرمودند که امسال تشریف ببرند. معلوم می شود [دولت] Administration جدید خود را خیلی محتاج شاهنشاه می بیند. فرمودند مطالعه کن تاریخ در چه حدودی باشد خوب است. ضمناً برای اولین مرتبه شاهنشاه را نسبت به اختلاف با عراق نگران یافتم، به این معنی که فرمودند نظامی های ما در خواب و خیال هستند. به این جهت اغلب سران را عوض کردم نیروی هوایی هم که کار خودش را انجام داده، هواپیما کم دارد. تمام فانتوم ها تا ۱۹۷۱ تحویل خواهد شد و ما حالا احتیاج داریم، چون تعداد هواپیماهای عراق گو این که همه میگ ۲۱ نیستند زیاد است. ۲۵۰ هواپیمای درجه دو دارند. شاید چند اف ۵ اگر موجود باشد ولو این که به خوبی اف ۴ (فانتوم) نیست، بخریم. نظامیانی که عوض شدند، آریانا رئیس کل ستاد و ضرغامی فرمانده نیروی زمینی هستند به جای آنها [فریدون] جم رئيس كل ستاد، [ فتح الله] مینباشیان که یک رقاص واقعی است، رئیس نیروی زمینی شد. او فرمانده ارتش سوم (فارس و خوزستان و کرمان) بود. به این جهت من وقتی شیراز بودم به بی ارزش بودن او پی بردم. ولی جم خوب است. بعضی تغییرات کوچک دیگر هم داده شده است. از نطق [مهدی] وکیل [سفیر ایران در سازمان ملل متحد] که در شورای امنیت صحبت از پایین آوردن پرچم ایران به دست عراقی ها نکرده بود، بسیار عصبانی بودند. امشب شاهنشاه به من صحبتی فرمودند که خیلی در من اثر بد گذاشت. عرض کردم جواب نامه امیر کویت را که مرحمت فرمودید، وزارت خارجه تهیه کرده توشیح فرمودید و فرستادید، پیش ما هیچ سابقه باقی نمی ماند. باید سابقه را بدهند. فرمودند آخر مطلب سیاسی است، به دربار مربوط نیست. یاللعجب از این فرمایش! واقعاً گاهی در قضاوت مربوط به ارباب عزیزتر از جانم در حیرت می مانم. آن هم نسبت به کسی که همه چیز خودش را فدای او کرده و می کند. با این وصف تفهیم به این که فراموش نکنید محدود هستید چه معنی دارد؟ آن هم، همه مسائلی که علیحده می فرمایی و با من مذاکره می کنی؟ چه باید کرد؟ الملک عقيم.
شاه گفت به سفیر انگلیس بگو «تا موضوع ابوموسی و تنب حل نشود، به حل مسئله بحرین راضی نخواهم شد»
یادداشتهای اسدالله علم: صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه دستخطی به دوگل نوشتند، اظهار مرحمت بود. مطالب سفیر انگلیس را عرض کردم که می گفت تأخیر در کار بحرین به این جهت است که ما و شما باید [از] اوتانت تقاضای اعزام مأمور تحقیقی را به محل بکنیم [ولی] هنوز شیخ حاضر نشده است به این کار تن در دهد. خیلی عجیب است. به هر صورت شاهنشاه فرمودند، «به او بگو تا موضوع جزایر حل نشود ابوموسی و تنب من به حل مسئله بحرین راضی نخواهم شد». عرض کردم اطاعت می کنم ولی دیشب هم گفتم فرمودند، «باز هم بگو».
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند. چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۸: صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه دستخطی به دوگل نوشتند، اظهار مرحمت بود. مطالب سفیر انگلیس را عرض کردم که می گفت تأخیر در کار بحرین به این جهت است که ما و شما باید [از] اوتانت تقاضای اعزام مأمور تحقیقی را به محل بکنیم [ولی] هنوز شیخ حاضر نشده است به این کار تن در دهد. خیلی عجیب است. به هر صورت شاهنشاه فرمودند، «به او بگو تا موضوع جزایر حل نشود ابوموسی و تنب من به حل مسئله بحرین راضی نخواهم شد». عرض کردم اطاعت می کنم ولی دیشب هم گفتم فرمودند، «باز هم بگو». ظهر سفیر فرانسه دیدنم آمد. مرد خوبی است، از دوستان خیلی نزدیک دوگل است، یعنی از موقعی که دوگل حکومت فرانسه آزاد را در لندن تشکیل داد با او بوده است. می گفت همه به دوگل گفتیم که اولاً این رفراندوم خیلی پیچیده است، یعنی موضوعات گنجانده شده در آن خیلی پیچیده است و مردم درست نمی دانند به چه چیزی می خواهند رأی بدهند. ثانياً همچو فوریتی ندارد که در این موقع بخواهید این کار را بکنید. ثالثاً چرا سرنوشت خودتان را با آن مربوط می کنید؟ زیر بار هیچ کدام نرفت. این است واقعاً نتیجه غرور یا واقعاً اعتقاد کامل به تزهای مخصوص خود که خاصه نوابغ است.
سر شام راجع به قرارداد ۱۳۱۶ با عراق عرض کردم نسبت به اعلیحضرت فقید دارد بی انصافی میشود، که میگویند این قرارداد بر ایران تحمیل شده است. اعلیحضرت فقید از هیچ چنین قراری بست. زیرا ما برحسب قرارداد ارض روم که با عثمانی بسته بودیم، اصلاً حقی به شط العرب نداشتیم. رضاشاه لاروبی را بر گردن آنها گذاشت منافع حاصله را نصف کرد.
سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح هوا عالی بود، ولی افسوس که من کار داشتم و نتوانستم هیچ استفاده بکنم.
بعد از پذیراییهای صبح شرفیاب شدم. شرحی درباره رضاشاه کبیر که یک نفر خارجی به نام اردشیر جی نوشته و [حالا سی سال پس از فوت او قرار است چاپ بشود] به من مرحمت فرمودند ببینم. عرض کردم خیلی عالی است. فرمودند: اگر [پسرش] حالا ننوشته باشد و بخواهد به نام آن وقت قالب بزند. پسر او زنده است و در سرویس خارجی است. از این تیزهوشی و سوءظن لذت بردم. ولی در عین حال من مطمئن هستم که درست و حقیقی است. عرض کردم: من اطمینان دارم که حقیقی است، چون حالا کسی این قدر نمیتواند وارد جزئیات باشد.