“مردم حق دارند بدانند در جلسات شورای نگهبان چه اتفاقی می افتد”
به گزارش انصاف نیوز به نقل از سایت هاشمی رفسنجانی، دکتر محسن اسماعیلی عضو حقوق دان شورای نگهبان به این مطلب اشاره کرده است:
آگاهی مردم از دلایل و روند مذاکرات این نهادها منافع و مزایای بسیاری دارد. اولاً موجب شفافیت و اعتماد افزایی مردم میشود و مردم قانع میشوند که هر تصمیم براساس دلایل کارشناسی و برای حفظ منافع ملّی اتخاذ شده است.
مثلاً مردم و علاقهمندان متوجه میشوند که فلان مصوبه مجلس چرا خلاف قانوناساسی و یا شرع اعلام میشود. حتی ممکن است صاحبنظری با استدلال ما موافق نباشد. امّا همینکه میبیند ردّ یک مصوبه براساس استدلال و دارای مبنا است، اعتمادش به ما بیشتر میشود. آنچه مهم است مستدل و مستند بودن آرای ما از نظر اهل فن است ؛ والّا هر استدلال، موافقانی دارد و مخالفانی.
بزرگترین سرمایه حکومت ما اعتماد مردم است، و فقدان شفافیت باعث بروز شایعات و تضعیف باور های عمومی می شود. مثلاً فرض کنید در آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به ریاست دکتر احمدی نژاد تشکیل شد، به ایشان مجوز تأسیس یک دانشگاه جامع و بینالمللی، آنهم در تهران داده شد. بنابر آنچه گفته شد، و من هم از چند عضو این شورا شنیدم، برای کل این مصوبه، چند دقیقه بیشتر وقت صرف نشده است. ایشان هنگام خداحافظی گفته که من درخواست مجوز تأسیس یک دانشگاه را هم دارم و با یک صلوات تصویب میشود.
خوب، این خبر انعکاس خیلی بدی در مجامع دانشگاهی و حتی در افکار عمومی داشت. درحالی که بسیاری از استادان برجسته سالها است در انتظار دریافت اینگونه مجوزها ماندهاند، و میخواهند با امکانات شخصی خودشان دانشگاه کوچکی تأسیس کنند. حق دارند بپرسند که آیا عدالت میان آنان و رئیسجمهور مراعات شده است؟ مگر قرار نبود که همه در برابر قانون مساوی باشند؟ مگر شعار اصلی احمدینژاد مبارزه با رانت و ویژهخواری نبود؟ حالا چطور میشود در کمتر از پنج دقیقه چنین مجوزی بدون مقدمه و بررسی داده میشود؟ میدانید این کار چه ضربهای به اعتماد عمومی میزند؟.
من تعجب کردم که چطور یکدفعه چنین مطالبی منتشر شد. در جلسه شورای نگهبان هم این مساله مطرح گردید. اما حالا که گفته شده و طبعاً از حالت محرمانگی خارج شده، میتوان درباره آن گفتگو کرد .
آقای دکتر کدخدایی از دوستان قدیمی و عزیز ما است که جایشان در میان ما خالی است و انصافاً تحول زیادی در نظام اطلاعرسانیِ شورای نگهبان به وجود آوردند، و توانستند انجام وظیفه کنند. امّا من اینگونه مصاحبهها را نمی پسندم کما اینکه یکی از فقها نیز در جلسه اخیر به آن اعتراض کرد و کسی دفاع نکرد.
برخی مطالبی که ایشان گفتهاند، من و بعضی دیگر از دوستان خبر نداشتیم و من الان نمیتوانم قضاوتی در مورد آنها بکنم. بعضی دیگر از مطالب هم که ما در جریان بودیم، حداقل اینطور نبوده است. مثلاً نه آقای سعید جلیلی بالاترین رأی را آورد و نه آقای دکتر روحانی در مرز رد صلاحیت قرار داشت که با وساطت تأیید شده باشد.
حالا فرض کنید واقعاً هم اینطور بوده باشد؛ باز هم طرح آن در این زمان چه فایدهای دارد؟ چه رسد به اینکه درست هم نباشد. مگر ما گفتهایم که 30 سال قبل کاندیداهای ریاست جمهوری چند رأی داشتند که حالا این همه عجله داشته باشیم. وقتی رهبری میفرماید من اصرار بر حمایت و کمک به دولت جدید دارم، حتی اگر این اخبار درست باشد، چه ضرورتی به طرح آنها است؟
من صرفاً ازموضع یک معلم دانشگاه دنبال تبیین یک تئوری علمی هستیم و نمیخواهم وارد این بحثها شوم و آنچه را نمیپسندم تکرار کنم. چرا که ایشان هم حق دارد بگوید برداشت و روایت شما از آن حوادث را نمیپسندم.
اگر علنی بودن مذاکرات آن جلسه شورای نگهبان به مصلحت نیست، پس هیچکس نباید آنها را بازگو کند. و اگر گفتن آنها اشکال ندارد، خوب بهتر آن است که متن مذاکرات منتشر شود تا معلوم شود، آن روز چه گذشت. هر یک از اعضاء چه گفت و فلان آقا برای چه آمده بود.
انتهای پیام