“خدشه دار کردن چهره طرفداران مشروعیت”
“مسالمت آمیز بودن راز قدرت گروه اخوان المسلمین است و خود نیز این را می دانند، دولتمردان کنونی مصر نیز به دلیل آنکه این مسئله را درک می کنند، در تلاش هستند تا چهره این گروه را خدشه دار سازند و اتهام های دروغین خشونت طلبی به آن بزنند، اما با این حال، شهروندان مصری نیز به نوبه خود چندین دهه است که اخوان المسلمین را می شناسند، در نتیجه دروغ پردازی های قاتلان را هرگز باور نمی کنند، هر چند که احتمال دارد برخی افراد غافل به دلیل حمله نفرت انگیز رسانه ای که بدون خستگی هر روزه ادامه می یابد، این دروغ ها را بپذیرند.”
به گزارش انصاف نیوز به نقل از شفقنا، “یاسر الزعاتره”، پژوهشگر و تحلیلگر اسلامگرای فلسطینی و سردبیر پیشین مجله “فلسطین المسلمه” وابسته به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در مقاله ای تحت عنوان “خدشه دار کردن چهره طرفداران مشروعیت” که روز شنبه روی پایگاه اینترنتی شبکه خبری “الجزیره” قرار گرفته، با اشاره به بحران کنونی مصر و کشتار طرفداران گروه “اخوان المسلمین” به دست نیروهای مسلح این کشور، تلاش کودتاچیان مصری برای خدشه دار کردن چهره طرفداران “محمد مرسی”، رئیس جمهوری معزول این کشور و تهمت زنی های ناروا در حق آنها را به شدت مورد انتقاد قرار داده که در آن آمده است:
«در یکی از گزارش های خبرگزاری “رويترز” تحت عنوان “بیش از 200 جسد سوخته در یکی از مساجد شهر القاهره وجود دارند که دولت آنها را به رسمیت نمی شناسد”، آمده است: در حالی که خبرنگار “رويترز” 228 جسد را تنها در مسجد “الايمان” مشاهده کرد، جایی که شمارش دقیق این اجساد به دلیل انتقال برخی از آنها جهت قرار دادن در تابوت و بیرون بردن از مسجد بسیار سخت بود، در سوی مقابل نیروهای امدادگر اعلام کردند که 259 جسد را شمارش کرده اند.
خبرگزاری “رویترز” در گزارش خود همچنین آورده است: هنگامی که برخی مردها جهت شناسایی کشته شدگان کفن را از روی این اجساد برداشتند، برخی اجساد کاملا سوخته و جمجمه هایشان خرد شده بود و برخی اجساد دیگر نیز از سوراخ های ناشی از اصابت گلوله به سر و سینه پر بودند؛ در همین حال چندین زن در کنار برخی از اجساد نشسته و گریه می کردند و دو مرد نیز در کنار جسدی دیگر یکدیگر را در آغوش گرفته و می گریستند.
آنچه ذکر شد تنها یکی از صحنه های وحشتناک به جای مانده از کشتار دسته جمعی تحصن کنندگان مسالمت آمیز طرفدار گروه “اخوان المسلمین” در میدان “رابعه العدويه” در شهر القاهره بود، اجساد ذکر شده در گزارش خبرگزاری “رویترز” نیز اصلا در آمارهای وزارت بهداشت دولت کودتاچیان مصر وارد نشد که در آغاز شمار قربانیان را کمتر از 200 تن و پس از آن 421 تن و چند ساعت بعد 525 تن اعلام کرد، تا اینکه در نهایت دستور توقف شمارش اجساد صادر شد، چرا که مشخص شد شمار قربانیان همان روز چهارشنبه بسیار بیشتر از این عددها بوده و قربانیان روزهای پس از آن نیز وجود دارند.
در واقع قاتلان خواستند کشتاری در تاریکی به راه بیندازند، در نتیجه روز خونینی برای روزنامه نگاران و تصویربرداران رقم خورد، جایی که تک تیراندازان هر آنکه دوربین در دست داشت را مورد هدف قرار می دادند، اما این مسئله مانع انتشار پی در پی تصاویر جنایت های صورت گرفته در حق تحصن کنندگان نشد، جنایت هایی که نیروهای امنیتی با لباس های رسمی خود بخشی از آنها را مرتکب شده و بخش دیگر نیز بر عهده غیر نظامیان نقاب دار و بی نقاب وابسته به همان سرویس امنیتی قرار داشت.
این در حالی است که پیش از ارتکاب جنایت نیز یک فرآیند اهریمن نمایی بسیار زشت در حق تحصن کنندگان در جریان بود، جایی که آنها را به کشتن مردم و پنهان کردن اجساد آنها، انبار کردن سلاح های سنگین و انجام “جهاد نکاح” بی اصل و اساس متهم کردند و در این راستا یکی از شبکه های ماهواره ای مصری زنی را نشان داد که در اوج پستی و بی نزاکتی قسم می خورد که در میدان “رابعه العدویه” 78 مورد “جهاد نكاح” را ثبت کرده است!
در همین راستا، شبکه های ماهواره وای وابسته به بازماندگان نظام “حسنی مبارک”، رئیس جمهوری کخلوع مصر به همراه شبکه خبری “العربیه” و شبکه های نزدیک به آن چندین هفته تحصن کنندگان را اهریمن صفت می نامیدند و بدترین تهمت ها را به آنان وارد می کردند تا شرایط را برای کشتار آنها بدون آنکه کسی ابراز همدردی کند، فراهم سازند؛ اما کار این شبکه ها تلاشی بیهوده و از پیش شکست خورده بود، چرا که افراد تحصن کننده بخشی از ملت مصر بودند نه موجوداتی فرازمینی که از آسمان افتاده باشند.
با این حال، به تحصن کنندگان جهت پایان دادن به تحصن های مسالمت آمیز خود حمله شد بدون آنکه اسلحه و یا افراد مسلحی پیدا شوند و در حالی که هیچ تصویری از هیچ تحصن کننده ای در حال تیراندازی به سوی نیروهای امنیتی و یا نیروهای ارتش به ثبت نرسید، هر چه تصویر منتشر شد، مربوط به نیروهای ارتشی و امنیتی و اراذل و اوباشی بود که با وجدان های مرده خود در حال کشتن مردم بودند.
پس از عملیات پایان دادن به تحصن های مسالمت آمیز “رابعه العدویه” و النهضه” نیز فرآیند اهریمن نمایی دیگری آغاز شد، جایی که سرویس های امنیتی جهت توجیه قلع و قمع بیشتر و برقراری حالت فوق العاده و ممنوعیت آمد و شد در مصر، دست به جعل اتهامات برای معترضان در “القاهره” و سایر استان های این کشور زدند، جایی که حمله به تاسیسات عمومی و مراکز پلیس و همچنین حمله به کلیساهای مسیحیان را شاهد بودیم، آن هم بدون آنکه کسی در حمله به این کلیساها زخمی شود!
این مسئله همچنین در روز کشتار دسته جمعی تحصن کنندگان و روز جمعه نیز که طی آن سراسر خاک مصر شاهد تظاهرات اعتراض آمیز و بر جای گذاشتن ده ها شهید و صدها زخمی بود، واضح تر از پیش نمایان شد.
در حالی که می توان بخش اندکی از خشونت های معترضان را ناشی از واکنش بستگان قربانیان قلمداد کرد، اما به نظر می رسد که اکثریت قاطع این خشونت ها کار سرویس های امنیتی بوده است و گرنه چگونه می شود این مسئله را تفسیر کرد که مركز پلیس شهر “الجيزه” و مراکز دیگر پلیس تنها پس از بیرون بردن تمامی کارمندان و افسران موجود در آن به آتش کشیده شدند؟!
در همین حال، اتفاقی که در مركز پلیس “كرداسه” نیز رخ داد به گفته شاهدان عينی در واکنش به تیراندازی نیروهای مستقر در این مرکز به سوی برخی بستگان قربانیان بوده و اتفاقات رخ داده در این منطقه هیچ ربطی به گروه “اخوان المسلمین” ندارد.
چیزی که در اینجا باید گفته شود این است که ما در مورد سریس هایی امنیتی متخصص در زمینه جعل اتهامات صحبت می کنیم، مگر همین نیروهای امنیتی مصر نبودند که در مورد مرگ “خالد سعيد” که با کشته شدنش زیر شکنجه، انقلاب این کشور آغاز شد، مدعی شدند که وی بر اثر بلعیدن حشیش جان خود را از دست داده است؟!
در اینجا باید پرسید که آیا مشخص نشده دستگاه امنیت ملی برای متهم کردن اسلام گرایان و توجیه اقدامات امنیتی خود به بهانه مبارزه با تروریسم اقدام به منفجر کردن كليسای “القديسين” در شهر “الاسكندريه” کرده و یا اینکه کسی داستان “حماده صابر”، فرد به زمین کشیده شده در مقابل کاخ ریاست جمهوری در شهر “القاهره” را از یاد برده است؟
در واقع نیروهای امنیتی مصر از طریق عناصر و لباس شخصی های وابسته به خود، آتش زدن و تخریب تمامی اماکن از جمله کلیساهای مسیحیان را آغاز کرده اند، جایی که طی چندین دهه هیچ کدام از اعضای گروه “اخوان المسلمین” به هیچ کلیسایی حمله نکرده اند، حال چرا به کلیساها حمله کنند و چه منفعتی از این مسئله می برند؟
علاوه بر این، تاکنون سابقه نداشته که اعضای گروه “اخوان المسلمین” به تاسیسات عمومی حمله کنند و یا اینکه کارمندی را به قتل برسانند، چرا که آنها هرگز هیچ کدام از مسلمانان از جمله کارمندان دولت، نیروهای ارتش و غیره را کافر ندانسته اند.
این در حالی است که اعضای گروه “اخوان المسلمین” همچنین به آتش زدن بخشی از کتابخانه تاریخی شهر “اسكندريه” و همچنین آتش زدن یک موزه و دزدیدن محتويات آن متهم شده اند، گویی که آنها دزد هستند نه جوانانی که برای دفاع از حق پیش روی چشم خود به خیابان ها ریخته و برای خشنودی پروردگار، جانشان را کف دستشان گذاشته اند.
در واقع باید گفت که اقدامات ذکر شده تنها یک بازی امنيتی نفرت انگیز جهت توجیه قلع و قمع و کشتار بیشتر و افزایش اقدامات امنیتی به شمار می آید، تا با این کار، حکمرانی نظامیان غرق در قلع و قمع تثبیت شود، اگر این گونه نیست پس انتصاب 19 افسر سرویس های امنیتی به عنوان استاندار در جریان انتصاب 25 استاندار جدید چه معنایی دارد؟ آیا این نشانه افزایش قلع و قمع و به دنبال آن تقلب در هر انتخابات برگزار شده و در نتیجه بازگشت نظام “حسنی مبارک” به شیوه ای بسیار بدتر از گذشته نیست؟
با این حال، گروه “اخوان المسلمین” باید این حمله را پاسخ دهند همانگونه که پاسخ داده و می دهند، باید به صورت همیشگی و بدون هیچ گونه شک و تردیدی به آن پاسخ داده، مخالفت خود را با تمامی شیوه های خشونت ابراز داشته و همچنین بر اعتراض مسالمت آمیز در برابر هر گونه آزار و اذیت و شکنجه ای از سوی نظام حاکم کنونی اصرار ورزند.
در واقع مسالمت آمیز بودن راز قدرت گروه “اخوان المسلمین” است و خود نیز این را می دانند، دولتمردان کنونی مصر نیز به دلیل آنکه این مسئله را درک می کنند، در تلاش هستند تا چهره این گروه را خدشه دار کنند و اتهام های دروغین خشونت طلبی به آن بزنند، اما با این حال، شهروندان مصری نیز به نوبه خود چندین دهه است که “اخوان المسلمین” را می شناسند، در نتیجه دروغ پردازی های قاتلان را هرگز باور نمی کنند، هر چند که احتمال دارد برخی افراد غافل به دلیل حمله اهریمن نمایی نفرت انگیز رسانه ای که بدون خستگی هر روزه ادامه می یابد، این دروغ ها را در نهایت بپذیرند.
در پایان باید گفت که اعتراض ها و کشتارهای پس از کشتار تحصن کنندگان میدان “رابعه العدویه” ثابت کردند که روند اعتراض آمیز متوقف نخواهد شد و در مقابل پس از اطمینان یافتن همگان از این مسئله که در برابر حکمرانی نظامیانی هستند که غرق در قلع و قمع بوده و هیچ باوری به کثرت گرایی واقعی ندارند، جبهه کودتاچیان نیز شروع به تجزیه تدريجی خواهد کرد، بنابراین روند کنونی تا زمانی که ملت مصر انقلاب از دست رفته خود یعنی انقلاب مردمی و واقعی “25 ژانویه” نه انقلاب دروغین “30 ژوئیه” را باز یابد.»
انتهای پیام