آیتالله سروش محلاتی: بیماری، سیستمی است
آیتالله سروش محلاتی در کانال تلگرامی خود یادداشتی با عنوان «بیماری، سیستمی است» نوشتهاست که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
پرده اول:
اینجا درمانگاه قرآن و عترت است، چند قدمی حرم حضرت معصومه. همان خانهای که علامه طباطبایی روزگاری به اجاره در آن سکونت داشت، بعدا مرحوم آیت الله فقیهی آن را کتابخانه کرد و بعد درمانگاه خیریه شد.
مراجعه کنندگان غالبا از اقشار محروم جامعه اند. خانم جوان کودک خود را برای جراحی ختنه به درمانگاه آورده و مادر و خواهرش هم او را همراهی میکنند، پس از معطلی کار جراحی تمام شده و مادر خسته و نگران، فرزندش را در آغوش دارد و هر دو دستش در گیر است که شال از سرش میافتد و بقیه ماجرا…
اینجا درمانگاه است، نه مجلس فساد و عیاشی. اینجا درمانگاه است و یک مادر پریشان، اینجا درمانگاه است و یک کودک مصدوم در آغوش.
پرده دوم:
طلبه ای که شاهد این صحنه است از این صحنه عکس میگیرد، مگر عکس گرفتن از صحنه گناه، نهی از منکر است و ما مجاز به این کار هستیم؟
بله، همه ما باید عضو شبکه و سازمان حسبه باشیم و اطلاعاتمان را در اختیار سازمان قرار دهیم و در آنجا ثبت شود! سازمانی که از بدعتهای بنی امیه بود و برای ژست دینی گرفتن، بنی عباس آن را تقویت کردند. باید عکس گرفت و باید پرونده سازی کرد و به استناد آن افراد را تحت تعقیب قضایی قرار داد. چرا این کار را نکنیم؟ مگر پلیس این کار را نمیکند و مگر ما بسیجیان مانند پلیس ضابط حکومت نیستیم و این مسئولیت را برعهده نداریم؟!
حالا، آیا این نهی از منکر، با ضوابط شرعی سازگار است؟ بنظر آنها این سوال هم بیجاست. میگویند : ما امر به معروف را از نظام میگیریم. امر به معروف فقهی پاسخگوی زمان ما نیست و با آن نمیتوان کار کرد و جلوی شیوع فساد را با آن نمیتوان گرفت. آری اگر حساب شرع باشد، کدام شرع اجازه تعرض به چنین زنی در چنین شرایطی را میدهد؟ مگر نهی از منکر با عکس و فیلم گرفتن شروع میشود؟ و مگر شرط احتمال تاثیر با این روشها رعایت میشود؟ و مگر شرط عدم مفسده، مورد توجه قرار میگیرد؟
اگر این مادر در درمانگاه نبود و آن تشنج نیم ساعته در جای دیگری اتفاق افتاده بود و بلافاصله پزشک اقدام نمیکرد، چه بلایی بر سر آن زن میآمد؟ کدام شرع اجازه چنین منکری مخاطره آمیزی به مامور نهی از منکر میدهد؟!
پرده سوم:
زن جوان که نوزاد مجروح در بغل دارد، چرا ناراحت و عصبانی است؟ مساله تذکر لسانی نیست تا بتوان از کنار آن گذشت، مسئله این است که این عکس به عنوان یک سند در اختیار چه نهادهایی قرار میگیرد و بر آینده او و همسر و خانواده اش، چه تاثیری خواهد داشت؟ آیا او یا همسرش را از محل کارش، اخراج نخواهند کرد؟ آیا او میتواند در آینده اتهام تجاهر به فسق و عدم التزام عملی به اسلام را از پرونده خود پاک کند؟ آیا اگر فردا به پست و مقامی پیدا کرد و یا از مردم برای مسئولیتی رای گرفت، رقیبانش این عکس را برای حذف او منتشر نخواهند کرد و او را از کرسی مجلس محروم نخواهند نمود؟! پس او فقط تقاضای پاک کردن عکس را دارد و در برابر پیشنهاد شکایت، آن را نمیپذیرد. چرا از آن طلبه عکاس شکایت کند و پرونده خود را قطورتر نماید و خانواده خود را در معرض بیچارگی قرار دهد؟ آیا چاره ای جز عدم پیگیری دارد؟
پرده چهارم:
حالا میگویند همه چیز عادی است و حادثه غیر مترقبه ای اتفاق نیافتاده، عکس گرفتن مقدمه نهی از منکر برای رساندن به حکومت اسلامی بوده و اعتراض در برابر آن هم، اعتراض به نهی از منکر و گناه دوم است.
پس چه چیزی غیر عادی است؟ مساله مهم و قابل پیگیری این است که فیلم این اتفاق از کجا به بیرون درز پیدا کرده! این موضوع است که باید همه ماموران را برای کشف آن بسیج کرد!
یادتان هست جنایت اسیدپاشی به صورت دختران در اصفهان که چگونه مسکوت ماند و هیچ سرنخی از آن کشف نشد و جنایتکاران در کمال امنیت بسر میبرند؟! چون فیلمی از صحنه ها وجود ندارد و راه برای کتمان کردن باز است و دیوار حاشا بلند است. میگویند: ما باید چهره نظام مقدس را پاک نگهداریم ، و وظیفه جلوگیری از درز فضایاست ، بقیه مسائل چندان مهم نیستند!
حکومت میتواند همه جا بشکل محسوس و نامحسوس از ما تصویر برداری کند. حکومت میتواند بر اساس آن تصویرها افراد را متهم و بلکه مجازات نماید، حکومت میتواند از ارائه آن تصویرها به افراد آسیب دیده برای شکایت در محاکم امتناع کند و حکومت میتواند و میتواند و میتواند… ولی شهروند چه پناهی دارد؟
اینک در جوار اباعبد الله الحسین ع هستم و زیارت عاشورا از بلندگوها پخش میشود و شیعیان میگویند: لعن و نفرین بر اول ظالمان و بر همه آنان که آن شیوه را در طول تاریخ ادامه داده اند، مبادا ما هم مشمول این لعنها باشیم و لعنها بخودمان برگردد.»
انتهای پیام