خرید تور تابستان

تکاملِ «کمک‌ به‌ دیگری»

هادی صمدی، مدرس فلسفه، در کانال تلگرامی خود (تکامل و فلسفه) مطلبی با عنوان تکاملِ «کمک‌به‌دیگری» نوشته‌است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

«چگونه همکاری و کمک‌ به‌ دیگری، در جانورانی که زندگی گروهی داشته‌اند، شکل گرفته است؟ با اینکه بیش از پنجاه‌سال است که بابت این پدیده تبیین‌های تکاملی مختلفی عرضه شده، اجماعی در پاسخ به این پرسش وجود ندارد.

معمای همکاری در قالب یک مثال:
خفاش‌های خون‌آشامی که موفق به خوردن خون پستانداران شده‌اند بخشی از خون خورده‌شده را قی می‌کنند و در اختیار خفاش‌های گرسنه قرار می‌دهند. اما آنها از میان اعضای گروه به چه افرادی کمک می‌کنند؟

از یک‌سو، اگر بی‌چشم‌داشت و کاملاً سخاوتمندانه کمک کنند دسته‌ای از خفاش‌های تنبل را تشویق می‌کنند که به دنبال غذا نروند و منتظر بمانند تا دیگران برای آنها غذا بیاورند. رایج‌شدن این نوع رفتار باعث می‌شود تلاش برای یافتن غذا در گروه کمتر و کمتر شود، تاجایی‌که کاملاً جست‌وجوی غذا متوقف شود. اما دراین‌صورت همه‌ی اعضای گروه گرسنه خواهند ماند و در نهایت خواهند مرد.

پس معما اینجاست که چگونه خفاشی که موفق به خون‌آشامی شده خفاش‌هایی را که تلاش کرده‌ و ناموفق بوده‌اند از مفت‌سوارها تمییز می‌دهد؟ به چه کسانی باید کمک کند؟

ساده‌ترین پاسخ آن است که باید به کسی کمک کنیم که او هم قبلاً به ما کمک کرده. اما اگر این ملاک سخت‌گیرانه اعمال شود هر خفاشی باید پیش از کمک‌کردن منتظر باشد تا ابتدا کسی به او کمک کند. و بنابراین سوی دیگر داستان آن است که هیچ‌گاه، هیچ‌کس به دیگری کمک نخواهد کرد! درنتیجه اگر خفاشی چندروز پیاپی موفق به تغذیه نشود خواهد مرد. این درحالی‌‌ست که، موفق نشدن خفاش‌ها طی چندروزِ پیاپی امری شایع است. پس در این سوی ماجرا نیز با اعمال این ملاک سختگیرانه اکثریت اعضا خواهند مرد!

اما اینکه این خفاش‌ها منقرض نشده‌اند گواهی است بر اینکه در جهان واقع، خفاش‌ها موفق به حل این معما شده‌اند.

حل معما:
نتایج پژوهشی که در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده، و جنبه‎‌هایی از مدل معرفی شده در آن از مشاهدات مربوط به اشتراک غذا در خفاش‌های خون‌آشام الهام گرفته شده، راه‌حلی عرضه می‌کند. پژوهشگران دانشگاه استکهلم از «نظریه‌ی بازی» بهره گرفته‌اند تا توضیح دهند پیوندهای اجتماعی در جانوران اجتماعی چگونه شکل گرفته است. در پژوهش، به وجود شکلی از تعامل در پیوند اجتماعی پی بردند که اولاً، کمک‌دهنده انتظار جبران بی‌درنگ را ندارد، و ثانیاً در مقابل درخواست فرد نیازمند در نخستین درخواست‌ها، به‌نحوی سختگیرانه به بررسی پیشینه‌ی او نمی‌پردازد.

پژوهش به سه نکته‌ی دیگر نیز اشاره می‌کند:

یک. برای ایجاد چنین شرایطی شکل‌گیری گروه‌هایی کوچک‌تر در درون گروه لازم است. گروه‌های موقتِ (روزانه‌ی) کوچک‌تر در گروه شکل می‌گیرد. افرادِ نیازمند بر اساس استحکام پیوند با همسایه‌ها درخواست کمک می‌کنند، اما گرایشی برای شروع پیوند با اعضای جدید گروه نیز در افراد وجود دارد.

دو. هزینه‌های کمک باید نسبتاً کم باشد، درحالی‌که مزایای آن می‌تواند قابل‌توجه باشد. در مثال خفاش‌ها، هزینه‌ی شروعِ به کمک، از دست دادن بخشی از غذای آن روز است درحالی‌که فایده‌ی آن در آینده می‌تواند نجات از مرگ در اثر گرسنگی باشد. (این فرایندی مشابه بیمه‌کردن اتومبیل است که فرد پول نسبتاً کمی را می‌پردازد تا اگر در آینده با حادثه‌ای مواجه شد هزینه‌ی زیادی پرداخت نکند.)

سه. در سوی مقابل، اگر گروه‌های مختلف با یکدیگر تماس‌های موقتی داشته باشند، اجتناب از ایجاد پیوند بین گروه‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد. چیزی که در جهانِ انسان‌ها به وضوح شاهد آن هستیم.

به عنوان پژوهش دیگری در این حوزه اینجا را ببینید.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا