چگونه مرجعیت رسانه به خارج از کشور رسید | تحلیل ماشالله شمس الواعظین
کانال خبری عصر ما نوشت:
✅پس از وقایع انتخابات سال 88 که به بازداشت وسیع روزنامهنگاران در کشور منجر شد. حدود چهارصد تا پانصد روزنامهنگار پس از انتخابات ازجمله خود من زندانی شدند؛ البته این به دلیل جرم ارتکابی نبود، چون خاطرم هست آقای رئیسی آن زمان به بازدید زندان اوین آمد، من را در سلول انفرادی دید و به من گفت برای جلوگیری از ارتکاب جرم شماها را گرفتند!به هر حال، پس از رویدادهای انتخابات سال ۸۸ و آزادی روزنامهنگاران یک اتفاقی در اتحادیه اروپا افتاد که سرفصل جدیدی برای موج جدید مهاجرت ایرانیان بهویژه روزنامهنگاران باز کرد. این حادثه در دوره ریاستجمهوری سارکوزی در فرانسه بود. سارکوزی اعلام کرد برنامه ویژهای برای روزنامهنگاران تحت فشار ایران دارد که به همراه پارهای از کشورهای اروپایی عضو اتحادیه اروپا آن را اجرا میکند و در آن به روزنامهنگاران ایرانی امتیاز مهاجرت داده میشود. این برنامه در فرانسه تحت عنوان سرمایههای ملی اجرا شد و فرانسه طی آن تعدادی از روزنامهنگاران ایرانی را ذیل برنامه سرمایههای ملی پذیرفت، درحالیکه در کشور ما روزنامهنگاران یا زندانی شدند یا تبعید شدند.
✅انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران که حدود ۶۲۰۰ عضو داشت به دستور سعید مرتضوی تعطیل شد و به همین دلیل انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران نتوانست به وظایف عادی و اساسنامهای خودش در حمایت از روزنامهنگاران تحت فشار عمل کند، در نتیجه روزنامهنگاران هیچ پوششی نداشتند. انجمن تعطیل شده بود و طبق دستورالعمل دادستان وقت، سعید مرتضوی، فعالیتش ممنوع اعلام شد؛ بنابراین دفتر انجمن صنفی پلمب شد و تاکنون نیز ادامه دارد و هنوز فعالیت انجمن از دید قوه قضائیه غیرقانونی است! بنابراین روزنامهنگاران چارهای نداشتند جز اینکه بخشی از آنها تن به مهاجرت بدهند و از امتیاز مربوط به جذب روزنامهنگاران به اتحادیه اروپا استفاده کردند.
✅جالب است بدانید در این زمان فرانسه در رأس کشورهای اروپایی بود. پس از آن، بلژیک، نروژ و استرالیا قرار داشت. تعداد دهها و بعدها صدها نفر روزنامهنگار ایرانی بر اساس پروتکلی که اتحادیه اروپا و استرالیا اعلام کرده بود تن به مهاجرت دادند؛ البته اینکه بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ روزنامهنگار تن به مهاجرت دادند، به این معنا نیست که همه روزنامهنگاران مهاجر در رسانههای فارسیزبان یا غیرفارسیزبان در خارج از کشور مشغول به کار شده باشند. گرچه بسیاری در رسانههای فارسیزبان آن زمان مشغول به کار شدند، تعداد قابلتوجهی از روزنامهنگاران، ترک حرفه کردند و در خارج از کشور کارهای دیگری را انجام دادند. تعدادی هم جذب رسانههای گروهی شدند. من بهعنوان رئیس انجمن میتوانم بگویم تعدادی از روزنامهنگاران حتی در سطوح بالا در سیانان جذب شدند. تعداد اندکی نیز به نیویورکتایمز پیوستند. تعدادی از روزنامهنگاران هم به شبکه سیبیاس کانادا رفتند.
✅وقتی شما یک دوربین را در خیابان میبینید تیم حامی پشت دوربین هشت نفر است که شامل صدابردار، فیلمبردار، کمکفیلمبردار، تدوینگر، ژورنالیست و … است؛ بنابراین جمعی از روزنامهنگاران ایرانی که چنین تخصصهایی داشتند به سیانان پیوستند. سه نفر از روزنامهنگاران هم جذب لوموند شدند. این نشان داد که روزنامهنگاران حرفهای طی این سالها تن به مهاجرت دادند، چون رسانههای گروهی که این افراد را جذب کردند معیارهای سخت حرفهای را رعایت میکردند؛ بنابراین به نظر میرسد روزنامهنگارانی که در بهار مطبوعات ایران موفق به کسب اندوختهها و مهارتهای حرفهای شدند بلافاصله توسط رسانههای آنسوی مرزهای ایران جذب شدند.
✅حال آیا تعمدی برای جذب این افراد وجود داشت؟ اکنون که من با شما صحبت میکنم سه نفر از روزنامهنگاران ایرانی پشت دوربینهای سیانان نشستهاند و کار میکنند و در گزارشهای میدانی فعالیت میکنند؛ بنابراین این ۴۰۰ تا ۴۵۰ روزنامهنگاری که مهاجرت کردند از اتحادیه اروپا تا استرالیا تا امریکای شمالی همه تابعیت آن کشورها را گرفتند. برخی هم از اروپا به امریکای شمالی مهاجرت کردند. نیمی هم از این تعداد در رسانههای گروهی مشغول فعالیتاند و تعدادی از آنها در رسانههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال کار کردند، برخی نیز حرفه خبرنگاری را ترک کردند. یادم هست به من گفتند آیا شما خودتان را ملامت نمیکنید که شاگردانتان به رسانههای معاند رفتند؟ گفتم من حکومت را ملامت میکنم که اجازه داد سعید مرتضوی به جان روزنامهنگاران بیفتد و ندانسته یا دانسته خیانت بزرگی در حق رسانههای داخلی کرد. اتفاقی که سال ۸۸ افتاد باعث جدایی بخش عظیمی از روزنامهنگاران و حرکتشان بهسوی مهاجرت شد.
منبع: چشمانداز ایران شماره 144
برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس http://B2n.ir/x14181 مراجعه کنید.