“اخوانالمسلمین مصر و رویاهای ناتمام”
به گزارش انصاف نیوز، حسن هانیزاده، تحلیگر مسائل بین المللی در دادنا نوشت:
در حالی که شیخ حسن البنا بنیانگذار و نخستین رهبر اخوان المسلمین مصر در 17 سپتامبر 1928 در کنار ساحل شهر اسماعیلیه نگاه خود را به افق های دور دست ساحل کانال سوئز دوخته بود، اندیشه تشکیل یک خلافت اسلامی را با دوستان خود در میان گذاشت. حافظ عبدالحمید، احمد الحصری، فواد ابراهیم، عبدالرحمن حسب الله وزکی المغربی که در زمره یاران نزدیک حسن البنا بودند از طرح شیخ حسن البنا برای تشکیل یک خلافت اسلامی شگفت زده شدند.
اما این اندیشه رسما با تشکیل جنبش اخوان المسلمین در سال 1928 عملیاتی شد و قانون اساسی این جنبش بر اساس الگوهای خلافتی صدر اسلام نوشته شد. زیر مجموعه های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و سیاسی اخوان المسلمین بطور شفاف مشخص شدند تا جایی که این جنبش در سال 1948 و در دوران حکومت پادشاهی ملک فاروق به یک دولت در دولت تبدیل شد.
در همان سال النقراشی پاشا، نخست وزیر وقت مصر که از گسترش نفوذ اخوان المسلمین بیمناک شده بود دستور انحلال جنبش اخوان المسلمین را صادر و کلیه رهبران اخوان را دستگیر و زندانی کرد. انحلال اخوان المسلمین رویای حسن البنا و یاران وی را برای تشکیل یک خلافت اسلامی در مصر و جهان اسلام نقش بر آب ساخت. یک ماه بعد النقراشی پاشا توسط یکی از اعضای جنبش اخوان المسلمین ترور شد اما یک سال پس از آن شخص حسن البنا نیز توسط عوامل النقراشی باشا به قتل رسید و به این ترتیب مبارزه مسلحانه میان دولت و جنبش اخوان المسلمین شکل جدی تری به خود گرفت.
آیا اکنون پس از گذشت 65 سال بار دیگر تاریخ در مصر تکرار خواهد شد و حوادث گذشته بشکل جدی تری در جامعه مصر ظاهر می شود؟ دستگیری محمد بدیع رهبر اخوان المسلمین و 300 تن از شخصیت های طراز اول این جنبش اسلامی ریشه دار نشان می دهد که مصر در آستانه یک انفجار خشونت آمیز جدیدی قرار گرفته است. اما سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا دستگیری رهبران اخوان المسلمین به کاهش خشونت ها در مصر منجر خواهد شد یا بحران را تشدید می کند؟ قطعا نفوذ اخوان المسلمین در میان لایه های فرو دستی جامعه مصر قابل انکار نیست و این جنبش می تواند حداقل 30 درصد از جامعه 85 میلیون نفری مصر را با خود همراه سازد.
لذا کودتاچیان در یک محاسبه استراتژیکی همان اشتباهی را تکرار کردند که النقراشی پاشا نخست وزیر مصر در سال 1948 مرتکب شد و به قیمت جان وی تمام شد. از سوی دیگر قدرت های بزرگ جهان مانند آمریکا و غرب در تشویق نظامیان مصر برای کودتا یک هدف کاملا پنهانی و تخریبی را دنبال می کنند.
هدف آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی این است تا نظامیان مصر در یک فرایند زمانی طولانی با هواداران اخوان المسلمین در گیر شوند. درگیر شدن ارتش مصر با اخوان المسلمین در دراز مدت به فرسوده شدن توان نیروهای مسلح مصر منجر خواهد شد و این هدفی است که آمریکا دنبال می کند. سیاست آمریکا در شرایط فعلی درگیر شدن مستقیم با کشورهای غیر همسو با آمریکا نیست زیرا ورود مستقیم به یک جنگ منطقه ای برای آمریکا هزینه بردار است.
به همین دلیل سیاست آمریکا در شرایط حاضر ایجاد تقابل میان ارتش و نیروهای اپوزیسیون مسلح است تا به این شکل ارتش های بزرگ عربی مانند سوریه و مصر به تدریج دچار فرسایش شوند. فرسوده شدن ارتش های بزرگ عربی موجب تقویت ارتش رژیم صهیونیستی خواهد شد زیرا جنگ های داخلی نوعا به کاهش توان رزمی این نوع ارتش ها منجر می شود.
لذا اگر ارتش مصر سریعا رهبران اخوان المسلمین را آزاد نکند قطعا این جنبش به سمت رادیکالیزم و فعالیت های زیر زمینی حرکت خواهد کرد و این نقطه آغاز خطر برای مصر است. بحران فعلی مصر تنها یک راه حل دارد و آن تفاهم و همدلی همه رهبران احزاب و طیف های سیاسی و برگزاری انتخابات آزاد است. رهبران سیاسی مصر باید سریعا یک انتخابات آزاد و دموکراتیک با شرکت همه احزاب برگزار کنند و یک دولت وحدت ملی تشکیل دهند. در غیر این صورت بحران اجتماعی و سیاسی مصر تشدید خواهد شد و در یک فرایند زمانی مشخصی به یک فاجعه بزرگ انسانی نه تنها در مصر بلکه در منطقه تبدیل خواهد شد.
انتهای پیام