مروری بر فیلمهایی که برشی از زندگی یک ورزشکار را روایت کردهاند به بهانه اکران «پرویز خان» | از مستطیل سبز تا دریای عمان
فیلم نیوز نوشت: سما بابایی | ورزش دربارهی خیلی چیزهاست. چیزهای پیچیده، متناقض و متعارض با هم حتی. ورزش برای خیلیها حافظه است، تاریخ است. مکان، طبقه اجتماعی و هویت است. برای همین هم هست که شکستِ تیم ملی فوتبال میتواند به عزایی عمومی بدل شود یا مدالآوری یک قهرمانِ بدنسازی یک جشنِ همگانی. برای همین هم هست که عدمِ امکان حضورِ یک بازیکنِ فوتسال در مسابقات آسیایی، بحرانی ملی را رقم میزند و یا علی دایی کاپیتانِ اسبق تیم ملی فوتبال که برای یک ملت قهرمانی میشود همپای بلندترین مقاماتِ اجتماعی و هنری و حتی سیاسی. ورزش دربارهی خیلی چیزهاست؛ مسئلهای فراتر از توپی که تورِ دروازه را لمس میکند یا دوندهای که به نقطهی پایان میرسد یا شکستن یا نشکستنِ فلان رکورد. ورزش خیلی وقتها همه چیز است. آبروی یک ملت است. سینمای ایران در طی این سالها به روایت زندگی برخی از این ورزشکارها و اتفاقات مهم ورزشی پرداخته که البته تعداد آنها به اندازه انگشتان یک دست هم نمیشود، یکی از آنها فیلم «پرویزخان» است.
این روزها فیلم «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و با بازی چون همیشه شاهکارِ «سعید پورصمیمی» روی پردهی سینماست. این فیلم به مقطعی از زندگی پرویز دهداری (مربی نامدار فوتبال ایران) میپردازد که او تیم ملی را برای حضور در بازیهای آسیایی۱۹۸۶ سئول آماده میکرد. به همین بهانه نگاهی داشتهایم به آثاری از سینمای ایران که دربارهی شخصیتهای ورزشی ساخته شدهاند.
پرویز خان | راوی زندگی پرویز دهداری | کارگردان : علی ثقفی | 1402
«پرویز خان» بر اساس برههای از زندگی پرویز دهداری (یکی از مربیان اسطورهای فوتبال ایران) ساخته شده است؛ شخصیتی که علاوه بر مربیگری فوتبال، صاحب نگاه و سبک و قواعد اخلاقی و رفتاری خاص خودش بوده و به نوعی مربی اخلاق برای فوتبال ایران لقب گرفته است. داستان فیلم حول محور دورهای بحرانی در فوتبال ملی ایران در سالهای میانی جنگ با عراق میگذرد. دورانی که گروهی از بازیکنان اسبق تیم ملی در اعتراض به قواعد کاری دهداری از تیم ملی جدا میشوند و دهداری که قواعد انسانی و اخلاقی برایش اولویت دارد، باید با انواع و اقسام مخالفتها و کارشکنیها و موانعی که از سوی بازیکنان مستعفی و مدیران و برخی نمایندگان مجلس ایجاد میشود، بجنگد تا بتواند یک تیم ملی جدید با بازیکنان جوان بسازد و همزمان اصول فنی و اخلاقیاش را زیر پا نگذارد. همین کشمکش است که باعث تولد نسل تازهای از فوتبالیستهای آینده ساز ملیپوش چون احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه و دیگران میسازد. فیلم با بازی شاهکار «سعید پورصمیمی» یکی از قابل اعتناترین فیلمهایی است که دربارهی قهرمانان ورزشی ساخته شده است.
بیرو | راوی زندگی علیرضا بیرانوند | کارگردان : عباس علی میرزایی | 1401
فیلم «بِیرو» داستان زندگی علیرضا بیرانوند (دروازهبانِ تیم ملی) است. این فیلم در کنار زندگی این ورزشکار به نقد فضای حاکم بر فوتبال نیز میپردازد و در لحظاتی چهرهی زشت و خشن فوتبال و مافیاهای دخیل در آن را به تصویر میکشد. حسادتهای مربیان، دستکاری در مدارک بازیکنان و نگاه تحقیرآمیز به بازیکنانِ شهرستانی از دیگر مسایلی است که در این فیلم مطرح میشود؛ اما بهطور کلی «بیرو» را میتوان داستانِ شوقِ موفقیت بیرانوند بعد از محرومیتِ بسیار دانست. این فیلم از کودکی بیرانوند تا اولین قرارداد رسمیاش در فوتبال و در نهایت رودرروییاش با پنالتی رونالدو را به تصویر کشیده است. این فیلم البته چندان به مذاقِ منتقدان خوش نیامد و آن را یک بیوگرافی عجول دانستند.
اورکا | راوی زندگی الهام سادات اصغری | کارگردان : سحر مصیبی | 1400
«اورکا» نهنگی است که آزادانه در دریاها شنا میکند و دستِ کسی به او نمیرسد. سحر مصیبی نامِ فیلم خود را که بر پایهی تلاشهای بیپایان الهام اصغری قرار داده، از او الهام گرفته است. داستان فیلم برگرفته از سرنوشت الهامالسادات اصغری رکورددار گینس در بخش شنای آزاد است و به موانع و مشکلاتی میپردازد که پیش روی او قرار گرفته است و ماجرای تلاشهای خستگیناپذیرِ او را برای شناکردن و ثبت رکوردهای مختلف را نمایش میدهد. فیلم بهنوعی الهامبخش و امیددهنده به همهی زنانی است که روزبهروز با محدودیتها و مخالفتهای زیادی مواجهاند، ولی دائما تلاش میکنند تا از پسِ آنها بربیایند و به دستاوردهایی مهم برسند.
غلامرضا تختی | راوی زندگی غلامرضا تختی | کارگردان: بهرام توکلی | 1397
این فیلم نه درباره مرگ مرموز جهان پهلوان تختی که درباره زندگیاش بود. فیلم از قرائت وصیتنامه جهان پهلوان شروع میشود، سکانس بعد آقا تختی در اتاق بیست و سه هتل آتلانتیک مشغول به هم زدن قرص در لیوان آب است که به گذشته و چاله آب سیاه بیغوله های جنوب تهران پرتاب میشود، به کودکی تلخ و فقر و پدرِ آس و پاس شده که پول دستی میخواهد و نمیدهندش، به کتککاریهایِ خشن توی پسلهها و آلونکها، به باربری در شرکت نفت مسجد سلیمان. به مادرش، به دستهایِ مادرش و نیکمتِ چوبیِ پدرِ نیمه دیوانه و صدای تق و تق چکش و میخ روی چوبهای پاره پاره. بقیه فیلم روایت خبرنگاری است که از نزدیک تختی را میشناخته و چندین بار با او مصاحبه گرفته است. تمرکز فیلم بر جنبه مردمی شخصیت جهان پهلوان تختی است. در فیلم مدام از صحنه های دستگیری او از مردم نمایش داده میشود. او هیچ چیز را برای خود نمیخواهد.در قسمت هایی از فیلم نیز به جدال ساواک و حکومت با مرام و اندیشه غلامرضا تختی اشاره میشود. ارتباط او آیت الله طالقانی و ارادتش به دکتر مصدق برایش دردسر ساز میشود. آنها او را از کشتی محروم میکنند، حقوقش را قطع میکنند و سرانجام این بیمهریها و شایعات ریز و درشت روزنامه ها و شرایط بد اقتصادی و مشکلات خانوادگی و اختلاف با همسرش او را به اتاق بیست و سه هتل آتلانتیک میکشاند.
عرق سرد | راوی زندگی نیلوفر اردلان | کارگردان : سهیل بیرقی | 1396
فیلم عرق سرد به کارگردانی سهیل بیرقی روایتی مینیمالیستی از موقعیتهای تنشزای یک بازیکنِ زنِ فوتسال است. این فیلم با ارجاع و الهام از یک اتفاق واقعی (زندگی نیلوفر اردلان کاپیتان سابق تیم ملی و همسرش مهدی توتونچی) ساخته شده است. افروز (با بازی باران کوثری) کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان است که در هنگام سفر به مسابقات آسیایی متوجه میشود که از سوی همسرش (با بازی امیر جدیدی) که مجری مطرح ورزشی تلویزیون است، ممنوع خروج شده است. او از سفر به همراه تیم ملی باز میماند و حال میخواهد به هر طریقی که شده خود را به مسابقات برساند. در این فیلم ضمن پرداختن به یک ماجرای حقوقی، با زندگی زنی روبهرو هستیم که خود را تنها مییابد. تنها بین قانون، خانواده، دوستان، هم تیمیها و در کل اجتماع میبیند. بیرقی در این فیلم به قوانین ضد زن جاری پرداخته است. قوانینی که زن را به مثابه موجوی وابسته و بدون اختیار میپندارند که به هر صورتی باید تابع مردش باشد. مرد باید تصمیم بگیرد که او کار کند یا نه، مسافرت برود، از کشور خارج بشود، بچه اش را بتواند بعد از جدایی ببیند و … . در چنین فضا، زن در نبردی نابرابر باید مبارزه کند تا به خواستهی خود دست پیدا کند. این فیلم در کنار موج رسانهای که در حمایت از کاپیتان تیم ملی بانوان به وجود آمد، باعث ایجاد امکانی شد به نام گذرنامه ویژه. به این شکل که زنان قهرمان یا صاحب منصبی که خروجشان از کشور برای مملکت ضروری است و کشور برای پرورششان متحمل هزینه شده است، به وسیله این گذرنامه بتوانند از کشور خارج شوند، که نمونه اش را در مورد زهرا نعمتی ورزشکار معروف المپیکی و پارالمپیکی کشور مشاهده کردیم.
جهان پهلوان تختی | روای چگونگی مرگ تختی | کارگردان: بهروز افخمی | 1376
زمانیکه بیماری علی حاتمی شدت گرفت و برای درمان به لندن رفت، به بهروز افخمی پیشنهاد دستیاری او را دادند تا این فیلم به سرانجام برسد که او نپذیرفت. بعد از درگذشتِ شاعرِ سینمای ایران، بار دیگر این پیشنهاد مطرح شد؛ اما افخمی معتقد بود، جنس فیلمسازیِ شبیه به مینیاتورِ حاتمی و با رنگبندی و جزییاتی مشابه نقاشی و فرش ایرانی را بلد نیست. سرانجام اما به این کار تن داد و از آنجا که فیلمنامهی کاملی وجود نداشت، افخمی داستان فیلمش را به تمام مستندات و مدارکی تبدیل کرد که در مورد مرگ کشتیگیر سرشناس گفته میشود و هر کسی روایت خودش از مرگ او را ارائه میکند.او در این فیلم جزئیات بسیاری را به تصویر کشیده است از هتل آتلانتیک و سازمان جغرافیای ارتش گرفته تا گفتههای کسانی که با تختی آشنایی داشتهاند و خواندن گزارش عطا بهمنش از مسابقهی کشتی در توکیو و استفاده از صدای همسر تختی و مستندات دیگر.
جهان پهلوان تختی | راوی زندگی غلامرضا تختی | کارگردان: علی حاتمی | 1374
علی حاتمی در آخرین سالهای حیاتِ خود در نظر داشت فیلمی درباره تختی بسازد؛ اما بعد از حدود ۵۰ دقیقه فیلمبرداری از آن دچار بیماری سختی شد که فرایندِ تولید فیلم را متوقف کرد و در نهایت نیز همین بیماری جانِ او را گرفت. این فیلمِ نیمه تمام با سرمایهگذاری مشترکِ هدایت فیلم و سیما فیلم در شهرک سینمایی کلید خورده بود و حاتمی میخواست از شیرخوارگی تا زمان فوت تختی را به تصویر بکشد، در حالی که معتقد بود: گفت: «مطالعه و بررسی شخصیتهایی چون غلامرضا تختی در آغاز کار آسان به نظر میرسد؛ چرا که پژوهش درمورد افراد سرشناس معاصر حداقل مدارک و مستندات زنده وتازهای را در دسترس پژوهشگر میگذارد اما شاید مورد تختی، استثنایی و شگفت باشد. «جهان پهلوان» در ذهن و باور توده، نشانه قهرمانیها و پهلوانی است.»