روز جهانی خر!
دیدار نیوز نوشت:
عوامالملک در هفتهای که گذشت به جوسازیهای عجیب علیه اقدامات رییس بلدیه پایتخت توجه کرده و روز جهانی خر را هم از یاد نبرده است.کد خبر: ۱۶۵۲۰۱۱۱:۳۴ – ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
رضامراد، خواصالدوله امور مکتبخانهها اعلام کرد ما در آستانه الگو شدن برای جهان هستیم و به قله نزدیک شدهایم. از فروتنترین خواص موجود است. چون معلوم است نمیخواهد درباره دستاوردهای عصر ابراهیم فخرفروشی کند. وگرنه ما مدتهاست به قله رسیدهایم، ولی دنبال تپههای مرتفعتر برای فتح قلههایشان هستیم و کارمان از الگو شدن گذشته و در حال تبدیل شدن به درس عبرت هستیم. بخشهایی از صحبتهای مهدی، از خواص کارشناس را در تلویزیون بودجهبگیر دیدم. در حال نصیحت کردن جو، رییس خواصالدوله آمریکا بود. خیلی هم دلسوزانه حرف میزد. میگفت: “دانشجوها را نزنید. استاد دانشگاه را بازداشت نکنید. اینها سرمایههای کشورتان هستند. در دانشگاه تکتیرانداز مستقر نکنید. صدای عوامتان را بشنوید.” تاثیرگذار بود. واقعا باید به جو و بقیه یاد داد که صدای عوامشان را بشنوند و رفتار درست با دانشجو و استاد دانشگاه را یاد بگیرند. عصر شنیدم که امروز عدهای از عوام در پارک لاله تهران جمع شدهاند و به قطع درختان در پارک اعتراض کردهاند. شلوغکاری بیخودی کردهاند. علیرضا، خودش روی بیلبوردها نوشته که همه رکوردهای درختکاری را جابهجا کرده است. احتمالا اینهایی که در پارک لاله تجمع کردهاند با این کارشان میخواهند خشونت امنیهها و نظمیههای آمریکایی علیه دانشجویان را تحتالشعاع قرار بدهند. اگر تکرار کردند باید با ایشان برخورد شود، چون حواس علیرضا را از ادامه خدمترسانی به تهران و تهرانیها پرت میکنند.
شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
تعطیل بود. در خانه ماندم. اخبار را دنبال نکردم. بالاخره قلب و مغز ما عوام که مثل خواص نیست که مدام درباره موفقیتها و فتح قلهها بشنویم و به خاطر هیجانات وارده دچار ابتلائات بعدی نشویم. گاهی هم باید خبرهای خوب را برای خواص بگذاریم و خودمان استراحت کنیم.
یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
گفتگوی روشنگرانه امیرحسین، خواصالمله اصفهان درباره مساله حجاب و عفاف را تماشا کردم. ایشان جزو طراحان قانون خوب و مفید است. گفته باید دوربینهای همه ادارات دولتی و خصوصی به دفتر نظمیه وصل باشد که از همان راه دور بتوان نسوانی را که با میل و اراده خودشان همانطور که امیرحسین و بقیه خواص میخواهند لباس نمیپوشند شناسایی کرد و به شکل مناسبی جریمه نقدی بشوند و اگر چند بار جریمه دادند و باز هم راضی نشدند آنطور که امیرحسین و خواص میخواهند لباس بپوشند، توسط غلامحسین و خواصالرعایایش جور دیگری تنبیه بشوند تا بفهمند باید با میل و اراده خودشان همانطور که خواص میخواهند لباس بپوشند. امیرحسین اشارهای هم به کار زشت آتاتورک در ترکیه کرد و گفت با بیححاب کردن نسوان ترکیه در حدود صد سال پیش باعث شده هر مرد ترکیهای به طور متوسط با ۱۵ نفر از نسوان خاک تو سری بکند. البته گویا خیلی هم این نظام توزیع عادلانه نیست و یک نفر ممکن است با ۵۰ نفر خاک تو سری کند، ولی یکی دیگر وسعش در حد ۵ نفر باشد. این بیعدالتیها اثرات تبعی آن بیحجابیهاست. با این توضیحاتی که امیرحسین درباره ترکیه داد به فکر افتادهام سفری به آنجا داشته باشم و اگر شرایطش فراهم بود مغازه معجونفروشی یا فروش میوههای استوایی راه بیندازم. بالاخره مردان ترکیهای باید تقویت بشوند. در اخبار عدهای همچنان درباره زحمات علیرضا، رییس بلدیه تهران برای خرید اتوبوس جنجالآفرینی میکنند. چیز مهمی نیست. نباید اهمیت داد. ولی اگر بخواهند حواس علیرضا و خواصالبلد را پرت کنند باید مثل تانک از رویشان رد شد و جای درختان در پارک قیطریه و لاله و خوارزمی به شکل عمودی در زمین قرارشان داد تا درس عبرت شوند.
دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
عدهای از امروز همزمان با جوسازیهای قبلی درباره خرید اتوبوسهای چینی توسط علیرضا، یا انتشار فهرستی از اسامی خواص بلدیه تهران مدعی شدند که علیرضا به آنها کمکهزینه تهیه مسکن داده است. رقمها هم خیلی زیاد نبود. با این پولها فوقش بشود یک خانه مجردی برای استراحت در ساعتهای شلوغ بین کاری رهن کرد. چیز مهمی نیست. میخواهند حواس علیرضا را از پروژههای مسجدسازی و نصب بیلبوردهای زیبا در شهر تهران پرت کنند. گزارشی درباره توزیع روغن مسموم در بازار کشور خواندم. میخواهند وانمود کنند دکتر ابراهیم و خواصالدولههایش حواسشان به سلامتی عوام نیست. اهمیتی ندارد. مهم این است که قطار پیشرفت با لوکوموتیورانی دکتر ابراهیم روی ریل است و ریل پیشرفت با سرعت به جلو میرود. روغن مسموم هم هیچ تاثیری در متشکر بودن ما عوام، از خواص عصر ابراهیم نخواهد داشت.
سهشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
امروز روز جهانی خر بود.
گاوان و خران باربردار
به ز آدمیان مردمآزار
چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
فیلم صحبتهای مهدی، رییس خواصالبلد تهران درباره علیرضا و خواصالبلد را دیدم. گریه کرد و حرفهای خوبی زد. گفت که نباید دعوا کنند. راست هم میگوید. علیرضا این همه در بلدیه خدمت کرده است. تازه میخواهد اتوبوس خارجی هم بیاورد. درختان را هم در جهت رفاه حال عوام از پارکها میکند و میبرد تا فضای شهر برای عوام بزرگتر شود. اصولا همه روسای بلدیهای که مهدی و خواصالبلدهایش برای تهران آورده در ارائه خدمات به عوام بینظیر بودهاند و معمولا هم بعد از آن تبدیل به روسای خواص شدهاند. انشاءالله که قرار است بعد از عصر ابراهیم نصیب و قسمت علیرضا هم بشود.
پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
یک سری اسناد و مدارک درباره گروههای مختلف خواص اصولی دیدم و خبرهایی را هم شنیدم. گویا دچار اختلافات کوچکی هستند که چیز مهمی نیست. حل میشود. گاهی دور سفره ممکن است به یک نفر تهدیگ برسد و به یکی دیگر برنج زعفرانی. یک وقت هم یکی ران مرغ را میخورد و آن یکی سینهاش را. جای نگرانی نیست. در وعده بعدی جبران میشود. این مسائل کلا به ما عوام ربطی ندارد. مهم این است که آنقدر بوی غذا را استشمام کنیم که احساس سیری بکنیم.
متأسفم که نمیتوانم تعریف کنم. سعی کرده طنز بنویسد ولی واقعا ادبیات افتضاحی است. بیشتر سبک کنایه انداختن به همدیگر در دورهمی های زنانه است.