ورود غیرمسلمان به بهشت؟
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در کانال تلگرامی خود به یکی از پرسشهای مخاطبانش پاسخ داده است که متن کامل را در ادامه میخوانید.
همواره این سوال مطرح است که در بسیاری از کشورها، مانند کشورهای غربی اروپا و آمریکا، و حتا آسیا ؛ درمورد دین اسلام ، پیغمبر ومخصوصا قرآن ، هیچ اطلاعاتی ندارند و بعضی از ملت های آن نواحی یا معتقد به اسلام نیستند و یا اصلا هیچ دین الهی را مثل بعضی چینیها و هندوها نپذیرفته اند! سوال اینجاست که انسانها در جهان پس از مرگ ، چگونه خواهند بود ؟ و سرانجام آنان در عالَم آخرت چیست؟
در پاسخ به این سوال که در واقع سوال قدیمی است و در آثار علامه طباطبائی و استاد مطهری نیز به چشم میخورد ، مطالبی طرح شده است. صاحب این قلم در سالهای گذشته در رابطه با ادیسون مقاله ای با عنوان “ادیسون به بهشت میرود؟” داشته که در این موضوع میتواند راهگشا باشد.
آنچه امروز بر اساس آخرین تحقیقات و پژوهش ها میتوان تقدیم نمود را در چند نکته کلیدی عرضه میدارم و لازم به ذکر است؛
۱- بهرمندی از ثواب و عقاب که از آن به بهشت و جهنم یاد میشود متفرع بر “تکلیف” است.
۲- کسی که به هر علتی تکلیف شرعی برای او ثابت نباشد، ثواب و عقاب شرعی هم بر او ثابت نیست.
۳- قرآن از کسانی که به هر دلیلی “تکلیف”برایشان ثابت نشده – مانند ضعف جسمی و یا ضعف فکری و یا عدم ارسال رُسُل الهی- به عنوان “مستضعف دینی” نام میبرد و مستضعف فکری دارایِ احکام عالَم آخرت خاصی است و با آنانی که مورد تکلیف قرار گرفته اند، متفاوت است.
۴- سرانجامِ مستضعفان فکری، بر اساس قرآن؛ عفو و رحمت الهی است. این مطلب مورد نص قرآن است که چنین میفرماید؛
“الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا. فَاُولئِکَ عَسَی اللَّهُ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً
آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه به راستى تحت ضعف قرار گرفتهاند؛ نه توان چارهجويى دارند، و نه راهى براى نجات از آن محيط آلوده مىيابند. اميد است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، بخشنده و آمرزنده است.” (نساء /۹۹)
۵- تا اینجا سخن از نبودِ تکلیف و شریعت برای یک منطقه و یا انسانها بود که حُکم آن روشن است، اما هیچگاه نور انسانیت در هیچ انسانی و در هیچ منطقه ای خاموش نیست . اینکه عدالت نیکوست و ظلم بد و تباهی است از اموری است که در فطرت هر انسانی نهادینه شده است. در نتیجه هر انسانی که به حکم فطرت، و بالاتر؛ به حکم عقل حرکت صحیح در زندگی داشته باشد و صدای دین هم فرضاً به او نرسیده باشد، اهل سعادت است.
۶- فیلسوفان و عارفان مانند بوعلی سینا در کتاب “الاشارات والتنبیهات” ، و نیز صدرالمتالهین معروف به ملاصدرا در کتاب بسیار مهم “اسفار” ؛ با توجه به آیات قران و احادیثی که نمونه آن تقدیم میشود بر این باور هستند ؛ “اکثر آدمیان پایانِ کارشان اهل نجات خواهند بود.”
۷ – برای تکمیل پاسخ این دو حدیث مهم از کتاب “اصول کافی” را تقدیم میکنم ، با دقت بخوانید؛
الف) زراره از امام باقر (ع) سؤال کرد: مستضعف [فکری واعتقادی] کیست؟ امام باقر (ع) فرمود: “کسی است که نه راهی به کفر دارد و نه راهی به ایمان. قادر نیست مؤمن شود و قادر نیست کافر گردد. اینان گروه اطفالند، .. و از این گروهند و قلم تکلیف از آنان برداشته شده است.”
ب) زراره می گوید: من و حمران به حضور امام باقر (ع) شرفیاب شدیم؟ به حضرت عرض کردم، ما ریسمان سنجش افکار و اعمال را بکار می بریم و معتقدات و اعمال افراد را اندازه می گیریم. هر کس با ما موافق بود او را دوست می داریم ، خواه از سادات علوی باشد و خواه از افراد عادی.و هر کس بر خلاف ما باشد از او بیزاری میجوئیم خواه علوی باشد یا غیر علوی! امام باقر (ع) فرمود: زراره، گفته خداوند از گفته تو صادق تر است و بواقع و راستی منطبق تر. اگر گفته تو صحیح باشد، پس موضع مردان و زنان مستضعف [فکری و اعتقادی] کجاست؟!. آنان که نمی توانند راه سعادت خود را بیابند و خویشتن را از استضعاف برهانند؟ پس موضع آنانی که سرنوشتی مجهول دارند و باید در امید و انتظار امر الهی باشند کجا است؟ موضع آنانی که کارهای خوب و بدشان به هم آمیخته و از پایان کار خویش آگاهی ندارند کجا است؟ ..”
نتیجه میگیریم؛ در بخش “ایمان” ملاک؛ اثبات تکلیف است و اثباتِ تکلیف دارای شرائط است و کسی اگر عُهده دار تکلیف نباشد و به علت عدم امکان و یا عدم اطلاع، به هیچ یک از ادیان الهی نگرویده باشد، و در زندگی دچار ظلم و تعدی نباشد؛ سرانجام مورد رحمت الهی است.
انتهای پیام