انفعال امنیتی، انقلاب امنیتی
علی نیلی، انصاف نیوز: چند روز پس از ترور شهید مصطفی احمدی روشن در قلب تهران، مقالهای در ماهنامه نسیم بیداری نوشتم با عنوان «امنیت در اغما» و استدلال کردم که مشغولیت دستگاههای امنیتی به یافتن فعالان انتخابات ریاست جمهوری ٨٨، آنان را از وظیفه اصلی بازداشته است و ثمره آن غفلت، این ترورهاست.
از آن روزها تا بامداد امروز که اسماعیل هنیه در تهران ترور شد، اتفاقات و رخدادهای پربسامد در زیستبوم امنیتی کشور، صورت مساله را از غفلت و تغافل به نفوذ و استحاله تغییر داده است.
حالا با اطمینان بیشتری میتوان از طراحی دقیق و پیچیده و چندلایه دشمن برای نابودکردن قویترین ساختار امنیتی خاورمیانه طی کمتر از ٢٠ سال سخن گفت.
در این طراحی، ابتدا مردم تا حد امکان به سیستم امنیتی کشور بدگمان شدند، سپس سلسلهای از عملکردهای تشدیدکننده این بدگمانی رخ داد. اولویتها از دشمن خارجی منحرف شد و اتفاقاتی رخ داد که میتوان آن را ذیل مفهوم امنیتزدگی صورتبندی کرد؛ جایی که یک مامور تازهکار و تازهرسیده میتوانست با تلفنی چند ثانیهای یک رسانه ریشهدار داخلی را از کاری برحذر دارد یا حزبی چند هزار نفره را به کاری وادارد.
به احتمال قریب به یقین چنین توانمندیهایی به عنوان اقتدار دستگاه امنیتی کشور برای بزرگان نظام فاکتور شده است غافل از اینکه روی دیگر سکه امنیتزدگی داخلی، ایجاد کریدوری پرپهنا برای دشمن بوده است. بنابراین در حالیکه تعداد بیشماری پرونده جاسوسی و ارتباط با سرویس و نفوذ در جریان رسیدگی است یا رسیدگی شده و حکم گرفته، دشمن میتواند از دل پایتخت پروندههای هستهای را سرقت کند، چهرهای کارآمد را ترور کند، سایت تولیدی را منهدم کند و… بعد از سالها حضور در منطقه، ناگاه ترددهای سردار سلیمانی کشف رمز میشود، زمان جلسات فرماندهان مقاومت در سوریه آشکار میشود و… و سوزناک اینکه در قبال این انفعال امنیتی، شاهد واکنشهای متناسب نیستیم، کوچکترین تغییری در ادبیات مسئولان امر دیده نمیشود و در بر همان پاشنه میگردد. حتی از عذرخواهی کوچکی از مردم هم دریغ میشود.
به خوانشی دیگر، آیا اولویتهای تغییریافته، نظام امنیتی کشور را به هم ریخته است؟ به این ترتیب برای مقابله با اعتراضهای زن زندگی آزادی، آن لشکرکشی خیابانی رقم میخورد، کشور برای ۴ ماه بحران را تجربه میکند، از مخالف و معترض و موافق و رهگذر تلفات میدهیم و با یک عبارت، کار را ساده میکنیم: طراحی دشمن شکست خورد! متناسب با همین شرایط، در قبال عملیات متعدد اسرائیل در خاک ایران و خارج از خاک ایران، حتی یک مسئول امنیتی در علن توبیخ نمیشود تا شهروندان ببینند که این افتضاحات متعدد کسانی را به درد آورده و مانند خودشان، کسان دیگری هم هستند که میخواهند بدانند آقایان برای این کارنامه چه توجیهی دارند و چه میگویند؟!
ترور هنیه در تهران انگار حاوی پیامی است و این پیام بسیار تلخ است یا این که میخواهد این ذهنیت را به مخاطب القا کند که صهیونیستها اگر اراده کنند، میتوانند هر بنیبشری در تهران را هدف قرار دهند! با این تفاسیر، به نظر میرسد گاه بازتعریف و بازسازی ساختار امنیتی کشور فرارسیده است؛ نباید ساختار و سازمان و نهاد و نیرو و آموزش و پژوهش نظام امنیتی کشور مورد بازنگری قرار گیرد؟ تاکیدات و حساسیتهای افراطی دوره فعلی، مهندسی معکوس شود تا منافذ نفوذ بسته شود. پروندههای مفتوحه و مختومه بار دیگر و با دیدی دیگر بررسی شود. ملاک رتبهبندی کارشناسان و مدیران امنیتی از شعار و فریاد به دانش و کنش تغییر کند و…
نظام جمهوری اسلامی هوشمندی خود برای بقای مبتنی بر مردم را در انتخابات اخیر نشان داد. به نظر میرسد در عصر جدید حیات جمهوری اسلامی، شاهد تلاش برای توسعه خواهیم بود و از آنجا که امنیت رکن اساسی توسعه است، انقلاب امنیتی میتواند با تغییر و بازتعریف کارکرد و ساختار و سازمان امنیت کشور، انفعال کنونی را به اقتدار بدل کند.
این کشور و این مردم دهه سخت ۶٠ را پشت سر گذاشته و امنیت مردمساز و مردم امنیتساز را به کمال تجربه کرده است. در انقلاب امنیتی امروز، آن تجربه میتواند سرمشق قرار بگیرد.
انتهای پیام